اخبار برگزیدهجامعهفیدگزارش

چرا باران نمی‌بارد؟

گزارشی از بحران کم‌آبی ایران و امید به آینده‌ای که هنوز می‌توان ساخت

ابرها بر فراز شهر می‌گذرند اما نمی‌بارند. دشت‌ها ترک خورده‌اند، سفره‌های زیرزمینی نفسشان بریده و در گوشه‌وکنار کشور، صدای پمپ‌هایی که آب را از عمق دویست متری زمین بیرون می‌کشند، به صدای زندگی مردم گره خورده است. بحران کم‌آبی دیگر یک واژه تکراری نیست؛ واقعیتی است که آرام، ولی با قدرت، زیرساخت‌های اقتصادی، اجتماعی و حتی روانی ایران را متأثر کرده است. اما آیا هنوز می‌توان امید داشت؟ آیا میان این خشکیِ مزمن، راهی برای تغییر هست؟

بارانِ بی‌بار

به گزارش به‌روزترین‌ها در چهار دهه اخیر، بنا بر آمار رسمی سازمان هواشناسی، میانگین بارش در ایران حدود ۲۵ درصد کاهش یافته است. روزهایی که باران می‌بارد هم کمتر شده و شدت بارندگی‌ها ناگهانی‌تر شده است. اتفاقی که باعث فرسایش خاک، سیلاب‌های مقطعی و کاهش نفوذ آب به سفره‌های زیرزمینی شده است.

کارشناسان معتقدند این روند نتیجه‌ی مستقیم دو عامل است: تغییر اقلیم در سطح جهانی و مدیریت نادرست منابع داخلی. به تعبیر یکی از متخصصان، «ما در کشوری خشک زندگی می‌کنیم، اما مثل کشورهای پُرآب مصرف می‌کنیم.»

از ارومیه تا سیستان و بلوچستان، نشانه‌های خشکی در همه‌جا دیده می‌شود. دریاچه‌ها کوچک‌تر، رودخانه‌ها بی‌جان‌تر و قنات‌ها خاموش‌تر شده‌اند. نمود روشن بحران کم‌آبی کشوری است که روزگاری آن را «بهشت تمدن‌های آبی» می‌خواندند.

آب از کجا می‌آید و چرا می‌رود؟

ایران سالانه حدود ۹۰ میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر دارد؛ اما مصرف فعلی از این میزان فراتر رفته است. بخش کشاورزی بیش از ۸۵ درصد از کل آب کشور را می‌بلعد، آن هم با راندمان میانگین حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد. هنوز هم در بسیاری از دشت‌ها، آبیاری به روش سنتی غرق‌آبی انجام می‌شود.

در شهرها نیز سرانه مصرف آب خانگی تقریباً دو برابر میانگین جهانی است. از یک‌سو قیمت پایین آب انگیزه‌ای برای صرفه‌جویی باقی نمی‌گذارد، و از سوی دیگر سامانه‌های توزیع شهری با فرسودگی ۳۰ تا ۴۰ درصدی مواجه‌اند. یعنی بخش قابل توجهی از آب نوشیدنی پیش از رسیدن به مصرف‌کننده، در شبکه‌ی توزیع از دست می‌رود.

از منظر صنعتی اما برخی بنگاه‌ها در سال‌های اخیر مسیر تازه‌ای در پیش گرفته‌اند. نمونه‌‌هایی از صنایع غذایی یا تولیدکنندگان نوشیدنی با به‌کارگیری فناوری بازچرخانی و کاهش مصرف، توانسته‌اند تا ۳۰ درصد آب مصرفی خود را کاهش دهند.

چرا باران نمی‌بارد؟

دشت‌های ممنوعه، زمین‌های فراموش‌شده

امروز بیش از ۷۰۰ دشت کشور در وضعیت ممنوعه یا بحرانی قرار دارند. یعنی برداشت از منابع زیرزمینی بیش از ظرفیت طبیعی تغذیه‌ی آن‌هاست. در برخی مناطق سطح ایستابی سالیانه بیش از یک متر پایین می‌رود. نتیجه: فرونشست زمین؛ خطری پنهان و در عین حال فلج‌کننده برای زیرساخت‌های شهری و کشاورزی.

از منظر اقتصادی، این روند به معنای از میان رفتن تدریجی سرمایه‌ی ملی است. تأمین آب شرب شهرها نیز در آینده‌ای نه چندان دور ممکن است دچار محدودیت‌های جدی شود. برخی استان‌ها در تابستان ۱۴۰۴ ناچار به جیره‌بندی محدود شدند؛ هشداری که اگر نادیده گرفته شود، به عادی‌ترین خبر سال‌های آینده بدل خواهد شد.

کشاورزی نو، راه خاموش نجات

عبور از بحران آب بدون اصلاح کشاورزی ممکن نیست. تجربه‌ی کشورهایی با اقلیم مشابه — مانند اسپانیا، اردن یا مراکش — نشان داده که می‌توان با فناوری و آموزش، میزان مصرف آب را تا حد چشمگیری کاهش داد.

در ایران نیز استارتاپ‌ها و پژوهشگاه‌های داخلی در حال توسعه راهکارهای متنوعی هستند: سامانه‌های آبیاری قطره‌ای هوشمند، سنجش رطوبت خاک با حسگرهای متصل به اینترنت (IoT)، و استفاده از بذرهای کم‌آب‌بر.

در همین مسیر، برخی شرکت‌های غذایی و بین‌المللی فعال در ایران نیز از این الگوها برای همکاری با کشاورزان بومی استفاده کرده‌اند تا زنجیره تأمین خود را پایدارتر کنند — گامی که ثابت می‌کند نگاه اقتصادیِ مسئولانه می‌تواند در کنار منافع زیست‌محیطی به رشد پایدار نیز بینجامد.

شهرها و زندگی روزمره در سایه کم‌آبی

بحران کم‌آبی دیگر تنها چالش روستا یا دشت نیست؛ امروز در قلب تهران، اصفهان و مشهد هم نمود دارد. فقط در پایتخت روزانه بیش از ۳ میلیون مترمکعب آب شرب مصرف می‌شود. بخش قابل‌توجهی از این مصرف مربوط به مصارف غیرضروری است؛ شست‌وشوی خودرو، آبیاری فضای سبز غیراصولی یا نشت‌های شبکه‌ی خانگی.

در چنین شرایطی، تغییر رفتار شهروندان نقشی تعیین‌کننده دارد. کشورهایی مانند استرالیا در بحران‌های مشابه با آموزش عمومی و قیمت‌گذاری هوشمند آب توانستند مصرف را تا ۲۰ درصد کاهش دهند. در ایران نیز آغاز فرهنگ‌سازی در مدارس و رسانه‌ها می‌تواند تأثیرگذار باشد. تمدن ایرانی همیشه با واژه‌ی آب آمیخته بوده؛ کافی است آن را یادمان بیاید.

فناوری و راه‌حل‌های نو

بی‌تردید آینده‌ی مدیریت آب، بر پایه‌ی فناوری بنا خواهد شد. در کشور، پروژه‌های مختلفی برای تصفیه فاضلاب و بازگرداندن آن به چرخه در جریان است. تصفیه‌خانه‌ی جنوب تهران نمونه‌ای از بزرگ‌ترین طرح‌های منطقه است که می‌تواند پساب را در صنایع یا آبیاری فضای سبز به کار گیرد.

در بخش صنعتی، استفاده از فناوری‌های بازچرخانی آب در چرخه تولید و تجهیزات کم‌مصرف در کارخانه‌ها، اکنون به یکی از شاخص‌های ارزیابی پایداری تبدیل شده است. این جهت‌گیری نه‌تنها یک ضرورت محیط‌زیستی بلکه مزیتی رقابتی محسوب می‌شود.

ردیف کشور میانگین بارش سالانه (میلی‌متر) توضیح اقلیمی
1 ایران 228 اقلیم خشک تا نیمه‌خشک؛ نوسان شدید بین مناطق شمالی و مرکزی
2 ترکیه 573 تنوع بالا از سواحل مرطوب تا شرق کوهستانی
3 عراق 216 بیابانی در جنوب و باران‌زا در شمال
4 افغانستان 327 کوهستانی و سرد، بارش عمدتاً برف زمستانی
5 پاکستان 494 تحت‌تأثیر مونسون؛ بارش متمرکز در تابستان
6 آذربایجان 447 اقلیم قفقازی؛ مرطوب در شمال، خشک در جنوب
7 ارمنستان 562 قله‌های مرتفع با بارش برف زیاد
8 ترکمنستان 161 بیابانی؛ بارش بسیار محدود در پاییز و زمستان
9 کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس (میانگین منطقه‌ای) 110 بارش ناچیز، عمدتاً جریانات فصلی کوتاه‌مدت
منبع داده‌ها: FAO Aquastat، سازمان جهانی هواشناسی و سازمان هواشناسی ایران (میانگین ۲۰۱۳–۲۰۲۳)

مردم، دولت و بخش خصوصی

راه نجات از بحران کم‌آبی تنها در گرو همکاری هم‌زمان سه ضلع است: مردم، دولت و بخش خصوصی. بدون مشارکت اجتماعی هیچ برنامه‌ مدیریتی پایدار نخواهد ماند.

دولت باید با سیاست‌گذاری هوشمند یارانه‌ها را به سمت تجهیز مزارع به فناوری‌های نو هدایت کند. بخش خصوصی نیز با اجرای مسئولیت اجتماعی و توسعه‌ فرهنگی مصرف مسئولانه، می‌تواند در اصلاح نگرش عمومی مؤثر باشد. و مردم — همان تصمیم‌گیرندگان خاموش — اصلی‌ترین بازیگران این ماجرا هستند.

برای گذر از این بحران، لازم است مفهوم «حق‌آبه‌ی نسل‌های آینده» به یک ارزش اجتماعی تبدیل شود؛ ارزشی که هر فرد در رفتار روزانه‌اش خود را نسبت به آن مسئول بداند.

آینده‌ای ممکن است اگر بخواهیم

راهی که ایران باید طی کند، دشوار اما ممکن است. بحران کم‌آبی، برخلاف بسیاری از بحران‌ها، راه‌حل دارد؛ از اصلاح الگوی کشت و بازیافت آب گرفته تا آموزش عمومی و نوآوری صنعتی.

مهم، تغییر رویکرد است: از وابستگی به طبیعت به سمت همکاری با آن. وقتی صنایع، کشاورزان و خانواده‌ها هم‌زمان مسئولیت بپذیرند، حتی در اقلیم خشک نیز می‌توان توازن ایجاد کرد.

تحقیقات اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد که اگر فقط ۱۰ درصد از مصرف فعلی آب در کشور کاهش یابد، می‌توان بخش عمده‌ای از کسری منابع تجدیدپذیر را جبران کرد. این رقم در نگاه نخست کوچک است، اما در مقیاس ملی به معنای نجات میلیون‌ها مترمکعب آب است.

وقتی دوباره ببارد…

باران فقط از آسمان نمی‌آید؛ گاهی از تغییر در زمین و اندیشه‌ها آغاز می‌شود. شاید پاسخ پرسش «چرا باران نمی‌آید؟» در رفتار ما نهفته باشد، نه در ابرها.

هنوز می‌توان از دل همین خاک خشک، امید رویاند؛ اگر باور کنیم که بحران کم‌آبی پایان نیست، بلکه هشدار آغاز فصلی تازه است — فصلی که در آن آموخته‌ایم زندگی با کم‌آبی هم ممکن است، به شرطِ احترام به هر قطره.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا