بارورسازی ابرها در ایران؛ امید باران یا رؤیای پرهزینه؟

در حالیکه بخش بزرگی از ایران با خشکسالی ممتد و کاهش بیسابقه منابع آب زیرزمینی روبهروست، بحث «بارورسازی ابرها» دوباره به صدر گفتوگوهای کارشناسی و دولتی بازگشته است. این روش که هدفش تحریک بارش مصنوعی از طریق تزریق مواد خاص به ابرهاست، گاه بهعنوان ناجی کمآبی معرفی میشود و گاه بهدلیل هزینه، پیچیدگی اقلیمی و کارایی محدود، مورد انتقاد قرار میگیرد. اما آیا در شرایط فعلی اقلیم ایران، بارورسازی میتواند واقعاً نجاتبخش باشد؟
وضعیت کنونی آب و هوای ایران
به گزارش بهروزترینها در هفتههای اخیر، بیشتر استانهای ایران از شرق تا غرب، روند کاهش دما و افزایش خشکی هوا را تجربه کردهاند. بر اساس دادههای سازمان هواشناسی کشور، میانگین بارندگی پاییزه امسال تا ابتدای آبانماه حدود ۳۰ درصد کمتر از میانگین بلندمدت بوده است. در نواحی مرکزی و شرقی ایران مانند سمنان، قم، یزد و کرمان، شاخص خشکسالی هواشناسی در محدوده «خیلی شدید» قرار دارد. حتی استانهای غربی که معمولاً در پاییز بارش خوبی دارند، امسال کاهش محسوسی را گزارش کردهاند. این وضعیت موجب کاهش حجم مخازن سدهای بزرگ از جمله کرج، لار و زایندهرود شده و نگرانیها درباره تأمین آب شرب و کشاورزی در زمستان را افزایش داده است.
کاهش بارش نهتنها منابع سطحی آب را تهدید میکند، بلکه منجر به افت سطح آبهای زیرزمینی نیز شده است؛ چالشی که طی دهه گذشته با برداشت بیرویه و کاهش تغذیه طبیعی، به بحرانی مزمن تبدیل شده است. افزون بر این، خشکشدن تالابها و افزایش ریزگردها، چهره اقلیمی ایران را بهشدت دگرگون کرده است. در چنین شرایطی، چشم امید بسیاری از سیاستگذاران به روشهای جایگزین، از جمله طرحی با عنوان بارورسازی ابرها دوخته شده است.
بارورسازی ابرها چیست و چگونه انجام میشود؟
بارورسازی ابرها، فرآیندی علمی برای تحریک بارش توسط تزریق مواد شیمیایی خاص به ابرهایی است که قابلیت بارندگی دارند. در این تکنیک معمولاً از ذرات نقرهی یدید (Silver Iodide) یا نمکهای سدیم و پتاسیم استفاده میشود. این ترکیبات هستههای تراکم ایجاد میکنند تا بخار آب موجود در ابر بر روی آن متراکم شده و بهصورت قطرات باران یا برف سقوط کند.
در کشورهای پیشرو مانند چین، آمریکا، و امارات، عملیات بارورسازی ابرها با هواپیماهای مخصوص یا سامانههای زمینی انجام میشود. موفقیت پروژهها در این مناطق بسته به ساختار جو، درصد رطوبت، و نوع ابر، بین ۱۰ تا ۳۰ درصد افزایش بارش گزارش شده است. اما همانطور که متخصصان اقلیمشناسی تأکید دارند، این عملیات تنها زمانی مؤثر است که ابرها پتانسیل بارندگی طبیعی داشته باشند؛ در جو کاملاً خشک تأثیرگذاری تقریباً صفر است.
تجربه ایران در بارورسازی ابرها
ایران از دهه ۱۳۷۰ پروژههای آزمایشی بارورسازی را با همکاری روسیه و بعدها با شرکتهای داخلی آغاز کرد. مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها وابسته به وزارت نیرو، تاکنون چندین عملیات آزمایشی را در استانهای فارس، کرمان و اصفهان انجام داده است. طبق گزارشهای رسمی، در برخی موارد افزایش محدود بارندگی مشاهده شده، اما در مجموع نتایج بهصورت گسترده و پایدار قابل تأیید نبوده است.
دلایل متعددی برای این موفقیت محدود وجود دارد:
- کمبود رطوبت و نبود ابرهای مناسب: بیشتر مناطق ایران در فصلهای گرم و حتی بخشهایی از پاییز، فاقد ابرهای سرد با قابلیت باروریاند.
- توپوگرافی پیچیده و پراکندگی جوی: زنجیره کوههای زاگرس و البرز موجب تغییر سریع الگوهای باد و بخار آب میشود.
- محدودیت فنی و ناوگان هوایی: کشور فقط چند هواپیمای مجهز به سامانه تزریق مواد در اختیار دارد.
- هزینه بالا و نیاز به تحقیقات بومی: هر پرواز بارورسازی هزینه چند صد میلیون تومانی دارد و تأثیر آن در مقیاس کلان اقتصادی قابل دفاع نیست.
آیا بارورسازی ابرها اکنون میتواند مفید باشد؟
در حال حاضر، با توجه به کاهش چشمگیر رطوبت نسبی هوا در بسیاری از استانها و گرم شدن لایههای پایین جو، امکان اثرگذاری عملیات بارورسازی محدود است. متخصصان هواشناسی معتقدند که در چنین شرایط خشک و گرم، حتی تزریق مواد به ابرها، باران قابل ملاحظهای ایجاد نخواهد کرد. بر اساس دادههای ماهوارهای، در نیمه نخست پاییز فقط بخشهایی از شمال غرب و ارتفاعات زاگرس دارای ابرهای سرد با چگالی مناسب بودهاند؛ نواحی دیگر فاقد شرایط فیزیکی لازم برای تحریک بارش مصنوعی هستند.
از منظر اقتصادی نیز اجرای گسترده این روش در ایران، بازدهی مطلوبی ندارد. برای مثال، کشور چین با بودجهای بالغ بر ۳۵۰ میلیون دلار در سال، شبکه عظیمی از ایستگاههای بارورسازی را اداره میکند؛ در حالیکه کل بودجه اختصاصی ایران برای این طرح در سال گذشته کمتر از ۲۰۰ میلیارد تومان بوده است، که صرفاً پاسخگوی چند ماموریت آزمایشی است.
دیدگاه کارشناسان و منتقدان
در میان کارشناسان، اختلاف نظر جدی درباره اثربخشی بارورسازی ابرها وجود دارد. گروهی از پژوهشگران آن را ابزار مکمل برای مدیریت بحران خشکسالی میدانند، نه راهکار اصلی. آنان استدلال میکنند که اگر در مناطقی با اقلیم نسبتاً مرطوب مانند شمال غرب کشور انجام شود، میتواند تا حدودی مؤثر باشد، بهویژه برای تغذیه سفرههای آب زیرزمینی و تقویت منابع طبیعی.
اما منتقدان با اشاره به ناپایداری اقلیمی و تغییرات شدید دمایی ایران، بر این باورند که حتی در صورت موفقیت عملیات، میزان بارش حاصل بسیار اندک است و نمیتواند جایگزین طرحهای کلان آبمحوری مانند بازچرخانی، اصلاح الگوی کشت، یا شیرینسازی آب در سواحل شود. آنان هشدار میدهند که تمرکز بیش از حد بر بارورسازی ممکن است نگاه دولت را از اصلاحات بنیادی در بخش آب منحرف کند.
ابعاد علمی و زیستمحیطی
یکی از نگرانیهای مهم در زمینه بارورسازی ابرها، اثر مادهی مورد استفاده بر سلامت اکوسیستم است. اگرچه یدید نقره میزان اندکی در جو تزریق میشود، اما برخی پژوهشهای زیستمحیطی احتمال تجمع این ترکیبات در خاک و آبهای سطحی را بررسی کردهاند. سازمانهای جهانی تأکید دارند که رعایت استانداردهای زیستمحیطی در این عملیات حیاتی است و هرگونه استفاده غیراستاندارد میتواند اثرات طولانیمدت بر پوشش گیاهی و زیستمیکروبی خاک داشته باشد.
علاوه بر جنبه علمی، کنترل دقیق شرایط جو نیز الزامی است. بارورسازی بیبرنامه ممکن است باعث پراکندگی رطوبت به مناطق مجاور شده و در عوض، نواحی هدف را از بارش محروم کند. برای ایران که اقلیم بسیار متنوع و ناهمگون دارد، این موضوع میتواند سبب اختلال در چرخهی طبیعی بارشها شود.
جمعبندی و چشمانداز آینده
با توجه به شرایط فعلی جو کشور، طرح بارورسازی ابرها تنها در برخی مناطق مرتفع و خنک، آن هم در ماههای خاص سال، قابلیت اجرا دارد. به عنوان نمونه، ارتفاعات شمال غرب ایران و زاگرس جنوبی در زمستان، بهترین بسترهای طبیعی برای آزمایشهای محدود هستند. اما تکیه بر این طرح بهعنوان یک راهحل فراگیر برای بحران آب کشور، اشتباه راهبردی بهشمار میرود.
کارشناسان پیشنهاد میکنند که دولت، در کنار توسعه فناوریهای بارورسازی، تمرکز خود را بر مدیریت مصرف، کاهش تلفات شبکه، احیای آبخوانها و فرهنگسازی عمومی قرار دهد. استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی ابرهای قابل باروری، ساخت پهپادهای بومی برای تزریق مواد، و آموزش نیروهای تخصصی میتواند آیندهی این علم را در ایران واقعبینانهتر کند.
در نهایت باید پذیرفت که باران مصنوعی هرچند جذاب و امیدبخش است، نمیتواند جایگزین اصلاحات پایدار در مدیریت آب شود. بارورسازی ابرها باید نه بهعنوان رؤیای نجات، بلکه بهمثابه تکمیلکننده سیاستهای جامع سازگاری اقلیمی در نظر گرفته شود. ایران برای مقابله با بحران کمآبی، بیش از تکنولوژیهای لحظهای، به نگاه علمی و بلندمدت نیاز دارد—نگاهی که زمین را میفهمد، نه فقط آسمان را میکاود.



