نظام استدلالی ضرورتی گمشده درآموزش
رامين نيك روش/ معلم: داشتن یک چارچوب منظم و سازمان یافته استدلال ؛ حلقه مفقوده ای است که درسیستم آموزشی و دانشگاهی ومحیطهای آکادمیک و علمی کشورما به شدت احساس میشود.درتئوریهای علمی پیچیده نیز نوع نظام استدلالیای که شما درآن به تفکر؛ بهخصوص درباره سوالاتی که با چرا شروع می شوند؛پرداخته اید می تواند منجر به دادن پاسخ هایی متفاوت به پرسشهایی یکسان بشود.درصورتی که دربین این پاسخ ها فقط یکی قابل پذیرش است. بامثالی درفیزیک نظری این مقوله رابیشترتوضیح میدهم. درنظام استدلالی فیزیک کلاسیک زمان مفهومی مطلق داشته و یک بازه زمانی درتمام جهان و تمام چارچوبها یکسان است؛ اما باعدم توفیق این نظام استدلالی در توضیح برخی پدیده های فیزیکی مانند مدارگردش عطارد به دور خورشید و یاماهیت و سرعت نور؛ اینشتین نظام استدلالی دیگری در فیزیک پدید آورد (فیزیک نسبیتی) که تاکنون در توضیح پدیده های اخترفیزیکی موفق پیش بینی و عملکردهاست . درنظام استدلالی اینشتین زمان نسبی بوده و بازههای زمانی در همه جای هستی یکسان نیست . حال تاثیر این رویکردها را در باورهای عرفی و مذهبی حاکم برجامعه نیز مشاهده می کنیم که موجب پیش پنداری هایی میشود که در روند فراگیری دانش ناسازگاری هایی را در ذهن فراگیرنده به وجود می آورد چرا که ازقبل پاسخ هایی را به چرا ها و سوالات ذهن فراگیرنده می دهد که درتناقض با آموختنی جدید قرارمی گیرد. گام بعد شیوه استدلال کردن است که باید درست و درمسیر دستیابی به پاسخی صحیح ومنطقی و موردپذیرش عقل سلیم باشد؛ به منظور کمک به حل مسئله در گام نخست و مراحل ابتدایی با پرسش سوالاتی از فراگیران و رساندن آنها به تناقضاتی قابل فهم برای وادارکردن شان به بازتفسیر تئوریهای شهودی و پیش پنداری هایشان که ازاین میان بتوان تکه های پازل را برای تکمیل آن و تشکیل تصویرنهایی استخراج کرد .به نظر می رسد شیوه درست استدلال و کشف روابط علی قابل فراگیری و به عنوان بخشی ازفرآیند یادگیری و ارتقای دانش است. مجموعه علوم انسانی که نیازمند توجه وبازنگری اساسی درپیشبرد دیالکتیک ومنطقی روند آموزش و فراگیری نظریه ها و آموزه هاست و ضعف آن به شدت موجب افت وتقلیل عرضه های این حوزه شده است درحیطه علوم طبیعی یکی ازقوی ترین ابزارهای لازم برای این مقوله ریاضیات است چرا که ریاضیات خاکستری نیست؛ شفاف است . دریک اثبات ریاضیاتی شما ازبدیهیات با به کاربردن روش درست استدلال به نتایجی قابل فهم برای عقل سلیم می رسید . درشیوه درست استدلال کردن سلسله مراتب راهم باید درنظر داشت. نظام استدلالی در توضیح یک پدیده و درطی فرآیند فراگیری دانش و پیشبرد آن بسیارمهم است و بسیاردیده شده که درمباحثات ومناسبات علمی و درطی آموزش و بازگویی یک پدیده یا قضیه علمی درکشورهای درحال توسعه مانند کشورما این مقوله موردتوجه وپرورش قرارنگرفته است و در محیطهای آکادمیک نظام و چارچوب استدلالی درستی مشاهده نمیشود و نتیجه این نقصان هم عدم پرورش دانشجویان ودانش آموزان خلاق و طراح است .
179/