مرگ پاسخ درخواست طلاق
ظهر ٢٥ تیرماه يک مرگ مشکوک در شهرک علائين به کلانتري١٧٢ حضرت عبدالعظیم اعلام شد؛ با حضور مأموران کلانتري در محل و انجام بررسيهاي اوليه مشخص شد زنی ٤٠ ساله به نام «مریم» جان باخته است.
با اعلام این گزارش، تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم به همراه عوامل تشخیص هویت در محل کشف جسد حاضر شدند؛ در همان بررسیهای اولیه مشخص شد که مریم به علت اصابت جسم سخت به ناحیه سر و خونریزی شدید داخلی ناشی از شکستگی جمجمه جان باخته است.
کارآگاهان در نخستین گام به تحقیق از پسر این زن ٤٠ ساله پرداختند و اطلاع پیدا کردند که پسر مریم در تماس تلفنیِ همسر مادرش که مسعود نام دارد به محل سکونت مادر خود مراجعه کرده است؛ پسر جوان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «ساعت ١٠ بود که همسر مادرم با من تماس گرفت و عنوان داشت که مادرم پاسخگوی تماسهای تلفنی او نیست و به این بهانه از من خواست تا به محل زندگی مادرم مراجعه و موضوع را بررسی کنم؛ نزدیکیهای ظهر به خانه مادرم رفتم اما کسی در خانه را باز نکرد. با مسعود تماس گرفتم و موضوع را با وی در میان گذاشتم و او نیز پس از ساعاتی خودش را به خانه مادرم رساند؛ با کلید خانه که در اختیار وی بود، وارد خانه شدیم که ناگهان با جسد مادرم در کف خانه روبهرو شدم».
در تحقیقات اولیه مشخص شد که مسعود ٦٦ ساله پس از مرگ همسر اولش، در سال ٩٠ با مریم که او نیز چند سال پیش همسرش فوت کرده بود، ازدواج کرده اما با وجود اين هر دو نفر به صورت جداگانه زندگی میکردند.
مسعود در اظهارات اولیه به کارآگاهان گفت: «صبح روز ٢٥ تیرماه هرچه به تلفن خانه و گوشی تلفن همراه مریم زنگ زدم، کسی پاسخگو نبود. همسرم از مدتی پیش فشار خون پیدا کرده بود؛ به همین علت با پسرش تماس گرفتم و از او خواستم تا به خانه مادرش سر بزند؛ پس از تماس تلفنی پسر خواندهام و بیان این مطلب که مادرش در خانه را باز نمیکند، خودم به محل زندگی مریم رفتم و با کلید خانه که تنها در اختیار من و مریم قرار داشت، در خانه را باز کردم و هر دو نفر وارد خانه شدیم که ناگهان با جسد مریم در کف خانه روبهرو شدیم».
در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان به تحقیق از اهالی محل سکونت مریم پرداخته و در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که مسعود بر خلاف ادعای اولیه خود مبنی بر اینکه در چند روز گذشته به خانه این زن هیچ ترددی نداشته اما تعدادی از اهالی ساختمان وی را روز پیش از جنایت در زمان خروج از ساختمان، با حالتی مضطرب مشاهده کردهاند.
در ادامه تحقیقات از اعضای خانواده مریم، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مریم از چندی پیش قصد متارکه داشته اما مسعود در اظهارات خود مدعی بود که هیچگونه مشکلی با وی نداشته است.
در شرایطی که مسعود منکر هرگونه حضورش در خانه مریم میشد، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی اطمینان پیدا کردند که مسعود در اظهاراتش سعی در فریب آنها را دارد؛ مسعود دستگیر و جهت تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد. مسعود که پس از دستگیری همچنان سعی در بیگناه نشان دادن خود داشت، سرانجام ٢٣ بهمنماه لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد؛ وی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «به خانه مریم رفته بودم که او بار دیگر موضوع متارکه را مطرح کرد؛ من بهشدت مخالف جدایی از مریم بودم اما او همچنان اصرار میکرد که باید او را طلاق دهم تا اینکه باشدت پیدا کردن صحبتها در یک لحظه عصبانی شدم و ضربه محکمی را به صورت او زدم؛ شدت ضربه بهحدی بود که مریم از ناحیه سر به دیوار برخورد کرد و او از ناحیه سر دچار خونریزی شد؛ پس از لحظاتی مریم روی زمین افتاد؛ بدنش سرد شده بود؛ بسیار ترسیده بودم اما کاری از دستم بر نمیآمد؛ به همین علت به سرعت از خانه خارج شده و به خانه خودم در منطقه نارمک بازگشتم؛ فردای آن روز به بهانه اینکه مریم جواب تماسهای مرا نمیدهد، با پسرش تماس گرفتم». ادعاهای مسعود کافی بود تا متهم با قرار بازداشت موقت جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گیرد.
179/