پول های بنرهای چند متری از کجا می آید؟
انتخابات مجلس دهم و خبرگان رهبری این روزها در مرحله اوج تبلیغات قرار دارد. با اینکه امروزه حرف اول را «فضای مجازی» میزند و انصافاً حضور انبوهی از کنشگران در فضای مجازی به انتخابات این دوره رنگ و بوی خاصی داده و فضای زنده و پویائی را در برابر مردم قرار داده که نقطهنظرات مثبت و منفی را ملاحظه کنند و با دید بازتری تصمیم بگیرند و انتخاب کنند، ولی تبلیغات کاغذی و پارچهای، باز هم جای خود را دارد. این احتمال وجود داشت که هرچه بر شدت ودامنه تبلیغات در فضای مجازی افزوده گردد، از میزان تبلیغات کاغذی و پارچهای کاسته شود، ولی در میدان عمل شاهدیم که این دوره نه تنها از حجم تبلیغات کاغذی و پارچهای کاسته نشده بلکه بیش از دورههای گذشته در این زمینه هزینه میشود.
با مروری بر تجربههای گذشته، این احتمال وجود دارد که تا روز پایان مهلت تبلیغات، بر حجم این تبلیغات کاغذی و پارچهای، باز هم افزوده شود درحالی که همین الآن هم ما با «انفجار تبلیغاتی» در این مقوله مواجهیم. آنچه در این میان تاسفانگیز است، اینکه هر روزه بر حجم و دامنه این قبیل تبلیغات حتی در روستاها، جادهها و در هر مسیر عبوری به شدت افزوده میشود و به نظر میرسد نقطه پایانی برای آن وجود ندارد.
در این میان، مردم عادی و صاحبنظران متحیرند که اینهمه تکرار و افراط در تبلیغات چرا؟ ناگفته پیداست که هیچکس با تبلیغات بجا، به اندازه و به دور از افراط و تفریط مخالف نیست. این حق طبیعی داوطلبان نمایندگی مجلس و خبرگان رهبری است که ویژگیها، توانمندیها، سوابق موثر و مراتب کارآئی خود را به مردم ابلاغ و اطلاع رسانی کنند و آنها را به دقت نظر، تعمق در سوابق و قابلیتها دعوت نمایند تا با دید بازتر و با تکیه بر اطلاعات جامعتر و کاملتر تصمیمگیری کنند، اما سوال اینست که چاپ بنرهای چندین متر مربعی که فقط اسم و عکس یک شخص بر روی آن منعکس گردیده، تا چه حد میتواند بر آگاهی و تصمیم گیری اشخاص موثر باشد و اطلاعات مردم را غنیتر سازد؟
این روزها اگر سفری به گوشه و کنار کشور داشته باشید، شاهد تبلیغات پرخرج و چاپ و تکثیر بنرهای چندین متر مربعی هستید که با هزینههای گزافی تکثیر شدهاند و به فاصله کوتاهی در طول مسیر جادههای کشور به طول صدها کیلومتر نصب شدهاند، فقط اسامی و چهره افرادی به وفور تکرار شده که چهرههای شناخته شدهای هستند و شاید نیازی به تبلیغات در هر سطح و اندازهای هم نداشته باشند، ولی شاهدیم که القائات نفسانی و شهوت مقام چه میکند و بعضیها را چگونه به دنبال خود میکشاند.
به راستی اینهمه هزینه و تکرار و افراط در تبلیغات چه توجیهی دارد؟ با درک میزان هزینه چاپ و تکثیر و نصب این بنرها، سوال اصلی اینست که این هزینههای سرسام آور و نجومی از کجا تامین میشود و عناصر پشت این تبلیغات پرحجم، این پولها را از کجا آوردهاند؟
با محاسبهای سرانگشتی در مورد حقوق و درآمد یک نماینده مجلس یا عضو مجلس خبرگان رهبری کاملاً محال است که حتی یکصدم این ارقام و هزینهها از طریق حقوق و درآمد ناشی از نمایندگی قابل جبران باشد.
طبعاً سوال مهمتر اینست که انگیزه، منبع و منشا بازگشت این هزینهها چیست وچه میتواند باشد؟ اگر این ارقام نجومی از حساب شخصی افراد و داوطلبان نمایندگی است که باید آنرا از مصادیق افراط و اسراف دانست و باید به این نتیجه رسید که افرادی با این ثروت و مکنت در زمره اشرافند و جای آنها در مجلس شورا و خبرگان نیست و اگر کسانی در تامین این هزینهها پیشقدم میشوند قطعاً اهداف نامطلوب و نادرستی را در سر میپرورانند و سعی دارند از هم اکنون با پیشدستی در تامین هزینهها، نمایندگان مجلس را و احیاناً اعضای خبرگان را «وامدار» خود کنند.
تجربه نشان داده که این قبیل افراد و گروهها، قطعاً طمعورزیهای خاص خود را دارند و مشخصاً انتظار دارند در لحظات تصمیمگیری، کارهای مهمی به نفع آنها و در جهت تامین منافع خاص آنها صورت پذیرد که بطور عادی و معمول، قابل دستیابی و اطمینانبخش برای طیف خاص آنها نیست. از همین دیدگاه میتوان ریشه بسیاری از مفاسد را در انتظارات غیرشرعی و غیرقانونی چنین جماعتی جستجو کرد. طبعاً این پدیده از مصادیق «پولهای کثیف» است و ریشهیابی موضوع میتواند به سر نخ بسیاری از مسائل مکشوف و غیرمکشوف در فضای عمومی کشور نیز منجر شود.
این از وظایف قانونی نهادهای ناظر و مسئول است که با ردیابی این مسائل از اعماق موضوع نیز «رمزگشائی» کنند و به اطلاع عموم برسانند که اصل ماجرا چه بوده و چیست؟ ولی تا آن زمان لازم است آحاد ملت با هوشمندی و درایت خاص خود به شناسائی عناصر سالم، جریانات سیاسی صالح و مشخصاً به دنبال شناخت کسانی باشند که کمتر برای تبلیغات هزینه کردهاند و برای ابلاغ پیام خود، به حداقل لازم اکتفا نمودهاند. تشخیص حقایق و درک ریزهکاریها در این مقوله چندان کار پیچیده و مشکلی نیست و قطعاً از این طریق میتواند به سلامت فضای عمومی در انتخابات هم کمک شایانی کرد و عناصری را به مجلس فرستاد که وامدار کسی نباشند. وضعیت نامطلوب تبلیغات، خود میتواند انگیزهای برای حضور یکپارچه مردم در پای صندوقهای رای باشد تا با رای دادن به کسانی که با تبلیغات سالم و کم هزینه وارد عرصه شدهاند جلوی رای آوردن افراد وابسته به پولهای کثیف را بگیرند.
176/