مردم مطالبهگر بمانند و نمايندگان پاسخگو
پرديس عامري/ فعال اجتماعي: اینطور که به نظر میآید جامعه ایران به آن حداز بلوغ رسیده که حتی باوجود عدم رغبت به رای دادن به برخی افراد در لیست امید، به گفتمان تغییر با پشتوانه تدبیر دولت برای خود آیندهای نو رقم بزند اما فعالان مدنی و اجتماعی، هشدارها را به مجلس نشينان فراموش نمیکنند، انتخابات تازه ابتدای مطالبهگری ملت است. اگر فرض برموفقیتی هم در میان باشد، به صورت مشخص موفقیت سرمنشا یک گفتمان و همینطور جامعه و گروههای مدنی بوده، نه یک گروه سیاسی. چراکه جامعه مدنی با حداقل کردن خواستههای خود و چشم بستن بر آنچه میخواسته و دور شwدن از مطلق گرایی، چنین سرنوشت انتخاباتیاي را رقم زدهاند.
بازآفريني اميد
آنچه با دولت اعتدالگرا شکل گرفت، نزدیک شدن مردم و حاکمیت، بازآفرینی امید به زندگی و نشاط ملی و رفع چالشهای بینالمللی بود که در نهایت زمینه را برای پذیرش تضارب آرا آماده کرد. به هر روی فعالان اجتماعی و مدنی هرگز اینگونه فکر نکرده و نمیکنند که کلیت لیستی که تحت عنوان امید رای آورد، در این جریان به طور کامل همسو با یک رویکرد خاص سیاسی و نماینده این رویکرد است بلکه جامعه مدنی به تدبیر و درایت دولت با توجه به دستاوردهای صلح و آرامش در این مدت و از طرفی به گفتمان اصلاح طلبی اعتماد کرد و حرمت گذاشت.
شكست پدرسالاري
در عین حال اینکه در برخی شهرها از جمله تهران زنان جوان به خانه ملت پای میگذارند خود اتفاق مبارکی است و با توجه به فضای سال گذشته احزاب سیاسی حتی احزاب اصلاح طلب، که رسما به کمپینهای مردمی و گروههای مدنی مشوق حضور زنها و جوانها تاختهاند، واقعه قابل تاملی است. در نهایت عدم تایید صلاحیتها هرچند تلخ بود، اما همین یک دستاورد ما را بس که حتی اگر به اکراه زنان جوانتر وارد خانه ملت میشوند و این تابوی پدرتباری و بزرگ سالاری را بدون در نظر گرفتن توان افراد و فقط بر مبنای سن آنها میشکنند، این امید در نسل جوان زنده میشود که اگر بخواهند میتوانند و قرار نیست همواره پشت صحنه و ابزار تبلیغ و ورود عده خاصی به مناصب عالی باشند.
آقايان،خانمهايادتان بماند
در نهایت نمایندگان مجلس که در ظاهر به نظر میرسد از یک لیست خاص در تهران به مجلس مسلط شدهاند، لازم است فراموش نکنند که مدیون فعالیت و فضاسازی و مشارکتهای مردم و در نهایت مدیون گفتماني هستند که براساس دور شدن از فردگرایی و منفعت طلبی، بهترینها را برای هواداران خود همواره خواسته و به نظر جمعی احترام گذاشته است. هرچند بسیاری از حامیان اصلاح طلبی به معنای اولیه آن نه به معنای چند سال اخیر که شاید امکان گسترش مفهوم درست این گفتمان وجود نداشته و تفاسیر غلطی از آن شده با دل خون رای دادند اما این حرکت در جامعه مدنی، جنبش دورشدن از فردیت گرایی، مطلقگرایی و امید به آینده بهتر است و با این مجلسی که شکل میگیرد، که به نظر میرسد اکثریت آنان که با رای مردم انتخاب شدند، امکان تفاهم و توافق با هم را دارند، نمایندگان به عنوان خادمان ملت مطالبات مردمی و به ویژه مطالبات جامعه زنان را که به جد حماسه آفرینی کردند دنبال کنند و در عین حال فراموش نکنند نماینده یک طیف نیستند و همه کشور جناح بازی و طیف بندی نیست. در برخی نقاط در همین ایام تبلیغات مشخص بود که تا چهحد معیشت مردم سخت است و از نواحی جنوبی گرفته که به دنبال حداقلها یعنی هوایی برای زنده ماندن هستند تا سایر نقاط محروم، با امید به بهبود شرایط به اینان رای دادهاند. چنانچه پیروزی لیست امید تحقق یابد، اعضاي این لیست باید آگاه باشندکه این پیروزی مردم طرفدار يك گفتمان خاص است زيرا با کمی دقت میتوان متوجه شد که به هیچ روی فقط افراد خاص و با تفکري مشخص در این لیست قرار نگرفتند و این همگرایی و ائتلاف با وجود حذف بیشماری از افرادی بود که به صراحت اعلان مواضع مشخص داشته كه اجباري بوده است.
بايد مراقب بود
درنتیجه نمایندگان منتخب از هر جناحی باید شاکر حمایت مردمی و قدردان گفتمان اصلاح طلبی باشند و تا میتوانند تلاش کنند با اهداف اولیه این گفتمان اخلاقمداری، پاکدستی و صلح جویی و مردمی بودن و جوانگرایی بوده، خود را تطبیق دهند و حرمت آن را نگاه دارند اما در میان همین شادیها فراموش نکنیم که این گفتمانها تحت هر لوایی باید تغذیه شوند و همیشه امیدوار به پیامهاي افراد خاص نباشند. از این گفتمان انتظار میرود دقت و تامل بیشتری در انتخاب اعضاي خود و سیاستگذاران خود داشته باشند و اینگونه نباشد که اعتماد مردمی با حضور برخی افراد در این لیستها و تکرار مکرر این وضعیت از بین برود. هرگفتمانی محوری دارد و برکسی پوشیده نیست كه نقطه مرکزی این گفتمان اصلاح و تغییر و قطعا صداقت و مطالبهگری است. لذا این جشن، پیروزی و هرچه آن را بنامیم اگر به نامی ثبت شود، به نام مردم و گروههای مردمی و مدنی مورد هجو خواهد بود که با اعتماد به بزرگان گفتمان، نه احزاب فعلی اصلاح طلب، شکل گرفته است. باشد که هر روز صادقتر با ملت و مردم در هر تشکل و حزبی که هستیم پیش برویم و از چارچوبهای موجود خارج نشده و به سوی اقتدارگرایی پيش نرویم.
احزاب و دولت و همه مسئولان هرگز فراموش نکنندمردم سرمایههای اجتماعی هستند و فقط لازم برای زمان فعلی و ابزار رای دادن نبودهاند، بلکه همواره کشور به حضور آنها در هرقالبی نیاز دارد. امید است که پایان امسال گامی در مسیر آغاز بهار سیاسی کشور باشد که آرزوی همه مردم است و درانتخاباتهایی که در پیش خواهند بود، به صورت واضح و جدی بتوانیم هرکس با هر رویکردی را در جای خود و در میان همفکران خود ببینیم تا بتوانیم بهتر بیندیشيم و بدون اکراه نام افراد را بنویسیم و آنها را انتخاب کنیم.
179/