رسيدن به آرامش
اميدواري به خداوند
در مشكلات و سختيها بايد به لطف و قدرت بيمنتهاي الهي توجه كرد و از آنها نهراسيد. در اين صورت، آدمي با توكل و روح اميدوار، بر همه مشكلات غلبه ميكند. اما اگر تكيهگاه انسان غيرخدا باشد، به يقين سودي نميبرد. حضرت علي (ع) ميفرمايد: «لايرْجُونّ احدٌ مِنْكمْ اِلاّ ربّهُ؛ هيچ كس از شما به غير از پروردگار خود، به كسي اميدوار نباشد».
باور همه انديشمندان بر اين است كه اميدوار بودن، شرط اول در كسب موفقيتهاي بزرگ است. بدينترتيب، با تقويت روح اميدواري، بايد با هرگونه نااميدي مبارزه كرد. بنده شايسته خدا، نيازمنديها را با حضرت حق در ميان ميگذارد و راه چاره را از او ميخواهد. خداوند نيز به مصلحت خويش، او را از مشكلات ميرهاند؛ آنگونه كه حضرت يونس (ع) را در قعر دريا بر اثر توجه به خدا، از شكم ماهي نجات داد (انبيا: ۸۸).
واقعبيني و ترك آرزوهاي منفي
كساني كه واقعبين نيستند و منفيبافي ميكنند يا به دنبال آرزوهاي دراز هستند، از شخصيت پسنديدهاي بهرهمند نيستند. قضاوتهاي نادرست، آنان را در جامعه بيارزش ميكند و در ميان دوستان بياعتبار ميگرداند. آدمي بايد با كمك عقل و بينش صحيح خود، واقعيتها را درك كند و آرزوهاي منفي را از دل خود ريشه كن نمايد، زيرا كه آرزوهاي دستنيافتني يا منفي، عقل و انديشه فرد را ضعيف ميسازد. حضرت علي (ع) ميفرمايد: «و اعْلموُا أنْ الاْءمل يسْهِي الْعقْل؛ بدانيد كه آرزوهاي خام و منفي، عقل را دچار غفلت ميسازد». آرزوهاي دور و دراز در امور دنيوي، نه تنها انسان را محتاج ديگران ميسازد، بلكه به تدريج معنويت از زندگي او گرفته ميشود و چه بسا به پايينترين مرتبه انساني تنزل مييابد. آرزوي حكومت ري، عمرسعد را به سوي كربلا كشاند و سرانجام به حكومت ري نرسيد و روز قيامت نيز با نداي «يا ويلتي ليتني لمْ أتّخِذْ فُلانًا خليلاً» (فرقان: ۲۸) تأسف خواهد خورد كه چرا با يزيديان بيعت كرد. از امام علي (ع)، در اين باره روايت است: «منْ أطال الاْءمل أساء الْعمل؛ كسي كه آرزوهايش طولاني و منفي است، به اعمال زشت و ناروا دچار ميشود».
صبر و بردباري
عامل اصلي موفقيت و رستگاري، بردباري است. انسان بايد در برابر ناملايمات شكيبا و صبور باشد و سختي محروميتها را تحمل كند و در نتيجه، مشكلات اقتصادي و اجتماعي را با تحمل و بردباري، به خوشيها و موفقيت تبديل سازد. در حقيقت، هرگونه شتابزدگي و بيصبري ما را به سقوط ميكشاند. حضرت علي (ع) در اهميت صبر ميفرمايد: و عليكمْ بِالصّبْرِ فأِنّ الصّبْر مِن الاْيمانِ كالرّاْسِ مِن الْجسدِ؛ بر شما باد كه بردباري را در هر كاري پيشه كنيد كه صبر نسبت به ايمان، مانند سر است نسبت به تن آدمي. بيگمان، هر كسي در زندگي خود به مشكلات و ناراحتيهايي گرفتار ميشود. اگر انسان در اين مواقع بيتابي كند، تمركز فكر و عمل خود را از دست ميدهد و خود را به راحتي ميبازد و مشكلات بزرگتر گريبان او را ميگيرد. هنگامي كه حضرت يوسف (ع) در چاه بود، خداوند او را به خاطر صبرش نجات داد و به خانه عزيز مصر فرستاد، ولي آنگاه كه از زنداني شدن كه مقدمه رياستش بود، اظهار ناراحتي كرد، خداوند وسايل آزادياش را به تأخير انداخت. حضرت علي (ع) در اين باره فرموده است: «منْ عظّم صِغار الْمصائِبِ اِبْتلاهُ ا… بِكبارِها»؛ كسي كه حوادث كوچك را بزرگ بشمارد، به مصيبتهاي بزرگتر گرفتار ميشود. بردباري در برابر ناملايمات و تحمل مشكلات، نه تنها ثواب اخروي دارد، بلكه انسان را از نگراني و ناراحتي دور ميسازد. خداوند بندگان خويش را براي بخشيدن توفيق و امتياز صبر ميآزمايد تا خود آنان نيز مقام خويش را درك كنند. در قرآن مجيد آمده است: «ما شما را آزمايش ميكنيم تا تلاشگران و بردباران شناخته شوند» (محمد: ۳۱). در حديثي از اميرمومنان علي (ع) ميخوانيم: «الصّبْرُ صبْرانِ صبْرٌ علي ما تكرهُ و صبْرٌ عمّا تُحِبُّ»؛ صبر دو نوع است: يك نوع در برابر ناملايمات و نوع ديگر صبر در برابر آنچه به آن تمايل داري. دوام آوردن در برابر بیماری و فقر و بيچارگي، صبر است و پاداش دارد. صبر و تحمل در برابر شهرت، ثروت، ناموس مردم و خارج نشدن از مرز شرع، عفت است كه سختيهاي اين نوع صبر، بيشتر از نوع اول است و لغزشهايش نيز فراوانتر. پروردگار مهربان در قرآن ميفرمايد: براي مردم، خوشگذارنيها، زن، فرزند، پولهاي نقره و طلاي فراوان، حيوانات زيبا و… جلوه داده ميشود، اما اينها بازيچه دنياست (آل عمران: ۱۴). ارزشهاي اخلاقي كه امام شيعيان براي بهرهمندي بهتر از زندگي بيان ميكنند خيلي بيش از مواردي است كه بيان كرديم. سنجيده و ارزشمند آن است كه به دنبال رسيدن به درجات والاي معنوي و مادي در زندگي با پيروي از نور سخنان اهل بيت (ع) باشيم.