خواندنی

سیگار کشیدن در اردوی تیم ملی

موبنا
«یادم نمی‌آید چه سالی بود اما زمانی بود که سوچ، مربی مجاری تیم‌ملی فوتبال ایران را هدایت می‌کرد. قرار بود برای بازی تدارکاتی با رومانی به مسکو برویم و سوار قطار شدیم. ما هم آن موقع شیطنت زیادی داشتیم و در کوپه‌ای که به همراه چند بازیکن دیگر بودیم، بازی می‌کردیم و سیگار می‌کشیدیم. البته سیگارکشیدن برای بازیکن تیم‌ملی درست نبود اما آن موقع ما جوان بودیم و گاهی اوقات این کار را می‌کردیم. مرحوم گنجاپور یکی از همبازیان ما تنها نفری بود که در کوپه ما خواب بود و وقتی دیدیم که سرمربی تیم‌ملی به سمت کوپه ما می‌آید، سیگار را در دست او گذاشتم. سوچ هم که دود سیگار را حس کرده بود، در کوپه را باز کرد و گفت: این‌جا چه خبر است؟ همزمان سیگار در دست گنجاپور تمام شد و او با حرارتش از خواب بلند شد. با این‌که سیگار در دست یک نفر دیگر بود اما سرمربی تیم‌ملی به من گفت می‌دانم کار تو است و آن موقع تنبیه هم شدم. دیگر آن تجربه‌ای شد که این کار را حداقل در اردوی تیم‌ملی تکرار نکنم. این یک خاطره از شیطنت‌های دوران بازیگری بود اما بهترین خاطرات من از دوران مربیگری در تیم‌ملی ایران است که توانستیم در زمانی که از آسیا و اقیانوسیه فقط یک تیم به جام‌جهانی می‌رفت، به این رقابت‌ها بدون حتی یک باخت صعود کنیم و بعد از آن هم ٣بار جام ملت‌های آسیا را برای کشورمان به ارمغان آوردیم.»

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا