تب مارک پوشی در ایران بالا گرفته؟
موج شهروندانی که یک نگاه به ویترین مغازهها دارند و یک نظر به کیف و جیبشان، دستهای خالی از خرید و گذرهایی پر از عابر و خودرو. نگاههایی که روی ویترین مغازهای قفل میشود که تلاش برای باز کردن این قفل بی نتیجه است.
ویترینهایی مملو از اجناس خوب و بد که تنها ظاهرشان را میبینی. از میان این همه آدم، برخی برایشان مهم زیبایی لباس است و برخی کیفیت و برخی مارک. گاهی افرادی که مارک میخرند جز هر دو دسته دیگر هم جا میشوند. وقتی یک لباس مارک باشد پس حتما جنسش خوب است و کیفیتش عالی است و همینطور یک لباس مارک در جای خودش حتما زیبایی هم دارد که سلیقههای خاص را جذب کند.
مارک پوشهای جوان کم نیستند. افرادی که اهمیت میدهند کیف و کفش و لباسشان چه مارکی داشته باشد. تنها مشکل این آدمها در دوره و زمانه کنونی تقلبی بودن برخی اجناس است. اجناسی که با قیمت اصل به فروش میرسد ولی کیفیت آن را ندارد. تقریبا همه مارکهای شناخته شده نیز خارجی هستند و کمتر پیش میآید که یک برند ایرانی در بین ایرانیها آنقدر معروف باشد که برای آن سر و دست بشکنند.
استفاده از لباسهای باکیفیت هیچ مشکلی ندارد و هر فرد میتواند در این زمینه برای خود تصمیم بگیرد. تنها یک عامل محدود کننده در این زمینه وجود دارد که آن هم پول است. مارکهای معروف اصولا قیمت بالایی دارند و هر کسی قادر به خرید آنها نیست. ولی وقتی تب چیزی در جوانان وجود داشته باشد، آنها میخواهند به هر قیمتی به آن برسند و تلاش برای نشان دادن جیب خالی آنها بیفایده است.
از جوانانی که میآیند برای خرید میتوانی بپرسی و ببینی چه تمایلاتی دارند. جوانانی که برخی از تیپ ظاهریشان لباس مارکی دیده نمیشوند ولی در تلاشند که فلان مارک را داشته باشند. “چرا نباید لباس مناسب بپوشیم، جنس داخلی بخرم که چه شود؟ دو روز بعد هزار تا مشکل برایش ایجاد شود. لنگ بمانم؟”
“وقتی کفشی میخرم که دو روز بعد پاره میشود مجبورم کفش مارک بگیرم تا مطمئن شوم حداقل یک سال برایم کار میکند. تازه قیمتش هم با آن چند تا کفشی که خریدم و پاره شد برابری میکند. یک چیزهایی را آدم باید خوبش را بخرد و خوب استفاده کند.”
“من که آنقدر جنس تقلبی گرفتهام و گفتهاند اصل است که حالم از هرچه برند است به هم میخورد. ما هیچ ارگانی نداریم که رسیدگی کند و در این زمینه مسئولیت قبول کند که مجبور نشویم اینقدر هزینه کنیم.”
نگاهها به سمت مغازهای است که یکی از برندهای محبوب را برای فروش دارد. یک نفر میگوید: “همه اینها تقلبی است. آدم نمیداند باید اعتماد کند یا نه. اصلا خیلی وضعیت بدی است. من یکی که نمیخرم.”
دیگری میگوید: “از کجا میدانی اصل نیست؟ تازه اگر هم نباشد مهم نیست. بالاخره مارک که هست. بقیه که نمیدانند اصل نیست.!”
اینها نمونههایی است از حرفهای دل جوانانی که خیلیهایشان را ندیدهایم و نادیده گرفتهایم نیازهایشان را.
یکی از مغازههای یکی از پاساژهای معروف شیراز شلوار جین عرضه میکند. میگوید: “چرا فکر میکنید مارکی که روی لباس است واقعا باید مربوط به همان لباس باشد. ما همه مغازه داریم. به نفعم هم نیست که بگویم ولی میگویم. این شلوارها را میبینید؟ و اشاره میکند به یکی از قفسهها. اینها همه جنس ایرانی است. کار تهران است. ولی یک مارک زدهایم رویش که مردم بخرند و استقبال کنند. کمی هم قیمتش را بالا میبریم. همین. علایق مردم مجبورمان میکند اینگونه عمل کنیم.
البته از دیگر مغازهها چیزی عایدمان نشد و دست از تلاش کشیدیم.
سکینه سیاحی، مدیر کل گمرکات استان فارس در این خصوص به خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) گفت: از گمرکات استان فارس هیچ لباس مارک یا برند خاصی وارد نمیشود. ممکن است از سایر استانها این گونه لباسها به استان وارد شود یا از گمرکات دیگری این امر صورت گیرد.
وی افزود: برخی از اجناس نیز به صورت قاچاق وارد میشود و نمیتوان بر آنها نظارتی داشت. ممکن است کالای اصل و یا تقلبی باشد ولی کسی از آنها مطلع نیست. در کل میتوان گفت اجناس قاچاق زیادی وجود دارند که تحت عنوان اصل به مشتریان فروخته میشوند و متاسفانه مردم نیز مجبورند مبالغ زیادی برای این کالاها پرداخت کنند.
دکتر علیرضا فیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور نیز به خبرنگار ایسنا گفت: این موضوع دلایل متفاوت روانشناختی و جامعه شناختی دارد. تبعیت یا استقبال از یک مد دلایل زیادی دارد. استفاده از لباسهای مارک را نیز میتوانیم جزء مد قلمداد کنیم.
وی افزود: همین استفاده از مارک خود دلایل متفاوتی دارد. سن نوجوانی یکی از دلایل آن است. وجود شبکههای ارتباط جمعی مثل تلویزیون، ماهواره و وجود همسالان میتواند روی فرد تاثیر داشته باشد. نوجوان دوست دارد شبیه دوستانش باشد و برای اینکه در گروه دوستان پذیرفته شود خواه ناخواه مجبور میشود از گروه همسالان تبعیت کند.
وی عنوان کرد: از دلایل دیگر آن مخالفت با والدین است. نوجوان میخواهد خود را به والدین نشان دهد، مخصوصا اگر نوجوان رابطه خوبی با پدر و مادر نداشته باشد.
فیلی گفت: یکی از دلایل دیگر آن میتواند مخالفت با جو موجود در جامعه باشد. بهترین شیوه، ابراز مخالفت و همرنگ نبودن با بزرگسالان است. علت دیگر آن سردرگمی در هویت یابی است. برخی نوجوانان از هویت خود مطلع هستند ولی برخی دیگر از نوجوانان به دلیل کم کاریهای ما و الگو نداشتن وی هنوز هویت خود را کشف نکرده و همین موضوع موجب میشود که از اینگونه مدها تبعیت کنند.
وی با بیان اینکه بهترین شیوهای که میشود نوجوان را به تبعیت از هنجارهای اجتماعی هدایت کرد، ارائه الگوهای مناسب به صورت غیرمستقیم است. صرفا با سخنرانی و ارائه سرد الگوها نمیتوانیم انتظار داشته باشیم نوجوان به سمتی که مدنظر ما است گرایش داشته باشد، بنابراین این مخالفت در او ایجاد میشود.
فیلی گفت: در کشورهای دیگر چگونه الگوسازی میکنند. به عنوان مثال باربی را به صورت مستقیم به کودک و نوجوان ارائه ندادند و تنها تبلیغات زیبا برای آن انجام شد. حالا باربی شهرت جهانی دارد و همه دختران دوست دارند شبیه به او باشند.
وی با بیان اینکه در کشور ما دارا و سارا را ایجاد کردیم که هیچ جذابیتی برای نوجوان نداشت، ادامه داد: لباسهای آنها مناسب نسل امروز نبود و چهره این عروسکها نیز برای زمانه ما طراحی نشده نبود. وقتی چنین الگوسازی ضعیفی انجام میدهیم در برابر نمونه خارجی شکست میخوریم.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور اظهار کرد: در مباحث فرهنگی هیچ برنامه بلندمدتی در نظر گرفته نشده است. برنامه منسجم و مدونی وجود ندارد. همه برنامههای ما سلیقهای است و با تغییر مسوولین این برنامه به مرحله اجرا نمیرسد و مسوول دیگر برنامه دیگری برای خود ارائه میدهد، در حالی که در کشورهای دیگر برای نوجوانان برنامههای چند ده ساله دارند.
وی بیان کرد: چیزی که امروزه زیاد دیده و شنیده میشود توجه به زندگی حال است. در حالی که باید به گذشته و به فرهنگ گذشته نیز فکر کرد. باید فرهنگ غنی گذشته، الگویی برای زندگی امروز باشد.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه اگر بخواهیم الگوهای جامعه ما پایدار باشند باید نوجوان را خوب بشناسیم، اضافه کرد: تیمهای قوی تحقیق و برنامه ریزی برای این کار نیاز است. در این راه نیاز است سرمایه گذاری کرد، اگر نه که این فرایند ادامه دارد و الگوهای فرهنگی ما از بین میروند.
خواه ناخواه جوانان به مارکها و برندهای خارجی علاقه مند هستند و هرکس برای علاقه مندی خود دلایل قابل قبولی دارد. دلایلی که با یک حرف و سخن و تریبون نمیتوان آنها را انکار کرد. جوانان به خیلی چیزها نیاز دارند و خیلی خواستههایی که میدانند ممکن است هیچ گاه برآورده نشود. از خیلی چیزها شاکی هستند و اینها به راحتی قابل حل نیست.
شاید وقت آن رسیده باشد که نگاه کنیم به نسلی که امید و آرزوی آینده این کشور را به دوش میکشد. نگاه کنیم به میوههایی که نیاز دارند به دیده شدن. مارک پوشی بهانهای است برای نشان دادن خیلی کمبودهایی که در زندگی با آن درگیرند.