خواندنی

حجاریان نماد شکست خشونت

مبدعان و طراحان اصلاحات در ایران نیز نسل تازه‌ای از سیاست‌ورزان هستند که از سیاست‌مداران سنتی بسیار متمایزند. این نسل نه‌تنها از کوران حوادث پیش و پس از انقلاب تجربه‌ای گرانبار کسب کرده است، بلکه پشتوانه دانش نظری و ذهنی باز و انتقادی نیز در سیاست دارد؛ مجموعه‌‌ای پیچیده و درهم‌تنیده از دانش و تجربه در این نسل، آنان را ممتاز می‌کند. احساس مسئولیت برای رفع بحران و توانایی در حل مسئله و افق‌گشایی و رهایی‌بخشی از بن‌بست‌های سیاسی از ویژگی‌های نسل مبدع اصلاحات است.

ممتازترین شخصیت این نسل و ازجمله معماران برجسته اصلاحات، دکتر سعید حجاریان است. او تجربه‌های عملی و زیسته خود از توفان وقایع سیاسی در ایران را با نگاهی درجه دوم و تحلیلگرانه از بوته بررسی نظری می‌گذراند. ازاین‌رو، فعالیت‌های گروه‌های چریکی پیش از انقلاب، تجربه انقلاب، تعارض‌های سیاسی، خشونت گروه‌های سیاسی، وقوع جنگ هشت‌ساله، برآمدن دولت سازندگی و… همه در ذهن پویا و مسئله‌یاب حجاریان، زمینه‌ساز نظریه‌پردازی و درس‌گرفتن از هر رخداد خرد و کلان در صحنه سیاست است. برای او سؤال مهمی که از پس این وقایع جوانه زد، این بود:

چگونه در سیاست می‌توان به جای خشونت و حذف و دشمن‌انگاری، زمینی برای فعالیت و رقابت در چارچوب‌های معین حقوقی و قانونی در قالب احزاب معنادار فراهم کرد؟ ایده تأسیس مؤسسه مطالعات استراتژیک، از تأمل برآمده در برابر حوادث سیاسی در ایران و جست‌وجوی راه‌حل‌هایی برای عبور از بحران‌های سیاسی در ذهن حجاریان شکل گرفت. با محوریت او و دعوت از صاحب‌نظران، مسئله توسعه سیاسی، به‌عنوان موضوعی شاخص و مهم در دستور کار مؤسسه قرار گرفت. محصول مطالعات و پژوهش‌ها که با همت و نظریه‌پردازی او سامان می‌یافت و به جمع‌بندی می‌رسید، زمینه‌ساز و برسازنده دولت اصلاحات و آغاز‌گر دوران نوینی در تاریخ سیاسی ایران شد.

معمار توسعه سیاسی و زمینه‌ساز اصلاحات در ایران، جهدی بسیار و شوقی سرشار داشت تا ایران را از بن‌بست‌های تاریخی خود که گره بر جبین سیاست می‌اندازد، بيرون آورد. آهنگ تلاش او از حد طاقت مخالفان توسعه سیاسی و اصلاحات افزون بود. او که بیشترین خواستش از اصلاحات و توسعه سیاسی، مهار خشونت و حذف آن از صحنه سیاسی ایران بود، از آفتی که درصدد حل و رفعش بود، اما ریشه‌دارتر از آن بود که می‌پنداشت، آسیبی جدی خورد و به آن گرفتار آمد؛ ستایشگران خشونت، از منادی رفع خشونت با ترور و شلیک گلوله انتقام گرفتند. غافل از آنکه اصلاحات و توسعه سیاسی، خط‌مشی پژوهشی و برنامه‌ای است که در قیاس با گذشته در وجدان عمومی نقش بسته و نمی‌توان آن را با حذف شخص، از ضمیر عمومی بیرون راند و نابود کرد.

ترور دکتر حجاریان مقارن بود با فشار رو به ازدیاد بر اصلاحات و بحران‌سازی، تا دولت اصلاحات از هدف توسعه سیاسی دست بردارد. وجدان بیدار عمومی و خواستار اصلاحات، پس از ترور یکی از متعهدترین و دانشورترین فرزندان برومند این کشور، یکپارچه برای سلامتی‌اش دست به دعا برداشت. تقدیر الهی حجاریان را برای ملت ایران و راهی را که برای توسعه می‌جوید – که فقط با اصلاحات پیمودنی است – حفظ کرد. جسم چالاکش از تحرک بازماند، اما همچنان روح و ذهنش برای اصلاحات در پویش و تکاپوست. حجاریان در دوران عسرت اصلاحات با بیان اینکه اصلاحات مُرد، پس زنده‌باد اصلاحات، با آینده‌نگری ژرفی پرده از پویه‌های اصلاحات برداشت. اصلاحات هرچند مانند بدن رنجور حجاریان ممکن است به‌ظاهر از فعالیت باز ایستد، اما مانند ذهن زایای او هر دم در اشکال تازه برخاسته از تجربه‌های قبلی خود، در حال افق‌گشایی برای عبور از بحران‌های سخت سیاسی است. چنان که در انتخابات هفتم اسفند، اصلاحات چنین نقشی را ایفا کرد.
حیات سرافراز حجاریان پس از خشونت کور و ترور جاهلانه، به‌راستی نماد شکست خشونت است.

سالگرد ترور دکتر حجاریان، همواره باید فریادی بلند علیه خشونت و شکست پرهزینه شیوه‌های بنا‌شده بر خشونت محسوب شود و همچنان باقی بماند. حجاریان که ققنوس‌وار از بدن آسیب‌خورده‌اش دوباره سر برآورده، اکنون نماد و پیام زنده‌ای است که آشکار کرد، خشونت‌ورزی نه نشان قدرت بلکه نشانه ضعف و جُبن و ترس از مردم است.

مردمی که قدرت زمین سیاست‌ هستند و هرچه بیشتر از مسیر اصلاحات و توسعه سیاسی توانمندتر و شجاع‌تر شوند، نظامی قدرتمندتر در عبور از بحران‌ها در تلاطم‌های سیاسی می‌آفرینند. از خداوند می‌طلبیم سلامتی معمار توسعه و اصلاحات سیاسی ایران و دلسوز جمهوریت را افزون کند. امیدوار باشیم که اگرچه سلامتی حجاریان قربانی شد، اما بتواند عامل نیرومندی باشد که خشونت در ایران شرم پیشه کند و خشونت پرهیزی به عرفی دائمی در سیاست ایران بدل شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا