نجات از اعدام در آستانه عید نوروز
موبنا -٩سال پیش بود که ماجرای این پرونده رقم خورد. روز ٢٤ آذرماه سال ٨٥ بود. در یکی از کوچههای خیابان گرگان پایتخت بهنام به همراه دوستانش ایستاده بود که ناگهان پسر جوانی را دید که از آن حوالی عبور میکرد. هنگامی که این پسر به نام وحید از کنار بهنام و دوستانش میگذشت آنها با هم چشم درچشم شدند. همین سرآغازی بود برای یک کینه و اختلاف بین بهنام و وحید؛ بهنام که به شدت از نگاه وحید عصبانی شده بود، تصمیم به انتقام گرفت. چند روزی از این ماجرا گذشت تا اینکه وحید و بهنام بار دیگر با هم روبهرو شدند. اما اینبار وحید هم تنها نبود. دو پسر جوان دیگر نیز همراه او بودند و آنها سه نفری داخل یک خودروی پراید از کنار بهنام و دوستانش میگذشتند. کینه قدیمی بار دیگر زنده شد و درگیری آغاز شد. بهنام و دوستانش با وحید و دوستانش درگیر شدند. این درگیری ابتدا با شکستهشدن شیشههای خودروی پراید و ضربوشتم همدیگر و درنهایت با یک جنایت تلخ همراه بود. وحید ٢٢ساله با ضربه قمه کشته شده بود و غرق به خون روی زمین افتاده بود.
آغاز تحقیقات
پس از این قتل، بلافاصله همسایهها و مردم با پلیس تماس گرفتند. دقایقی بعد کارآگاهان جنایی به همراه بازپرس کشیک قتل راهی محل حادثه شدند تا موضوع را بررسی کنند. وحید کشته شده بود و پس از حضور ماموران، جسدش برای انجام معاینات تخصصی به پزشکی قانونی منتقل شد. در ادامه ماموران پلیس به سراغ شاهدان این درگیری مرگبار رفتند و تجسسهای خود را از آنها آغاز کردند. چند شاهد ماجرا دراینباره به ماموران گفتند: «سر کوچه بودیم که چند نفر با قمه و چاقو منتظر عدهای دیگر بودند. چند دقیقه بعد یک پراید با سه سرنشین سر رسید. وقتی این پراید آمد ناگهان دیدیم که این چند جوان با سرنشینان پراید درگیر شدند و پس از این درگیری با چاقو به جان هم افتادند. درهمین حین یکی از
پراید سواران با اصابت ضربه چاقو به شکمش زخمی شد و بقیه هم فرار کردند.» پس از آن یکی از دوستان مقتول در تحقیقات به ماموران گفت: «من و وحید با بهنام و دوستانش هم محلهای بودیم. از چند وقت پیش بهنام و وحید به خاطر بد نگاه کردن با هم اختلاف داشتند. برای همین آن روز بهنام و دوستانش به خاطر همین موضوع جلوی پراید ما را که من و مقتول و یکی دیگر از دوستانم داخلش بودیم، گرفتند. آنها با قمه شیشه خودرو را شکستند. بهنام زیر پای وحید زد که او افتاد و بعد با قمه به شکمش زد و فرار کرد.»
بازداشت متهم
بنابراین با مشخصشدن این موضوع تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی عامل اصلی این جنایت آغاز و درنهایت وی خیلی زود شناسایی و دستگیر شد. این پسر در بازجوییها با اعتراف به جرم خود به ماموران گفت: «قصد کشتن وحید را نداشتم. فقط از آنجایی که با هم اختلاف داشتیم، تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم ولی ناخودآگاه با هم درگیر شدیم و درنهایت درهمین درگیری نمیدانم چه شد که چاقو به شکمش خورد و او جان خودش را از دست داد. من هم از ترسم فرار کردم. این درگیری به خاطر هیچ رقم خورد و هرگز فکر نمیکردم که به خاطر یک نگاه مرتکب قتل شوم و الان هم پشیمان هستم و درخواست بخشش دارم.»
صدور حکم اعدام
با اعترافات این پسر، وی صحنه جنایت را هم بازسازی کرد و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه ٧١ سابق دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم ١٨ساله درهمین شعبه محاکمه شد و در آنجا نیز ابراز پشیمانی کرد. درآن جلسه هیأت قضائی با توجه به درخواست اولیای دم این پسر را به قصاص محکوم کردند. با اعتراض متهم پرونده وی برای رسیدگی بیشتر به دیوانعالی کشور فرستاده شد. قضات شعبه ٢٧ دیوانعالی کشور نیز پس از بررسی پرونده حکم صادره را تأیید کردند.
رضایت در آستانه نوروز
پس از اینکه رأی قصاص متهم در شعبه ٢٧ دیوانعالی کشور تأیید شد، پرونده برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. درچنین شرایطی از آنجایی که روزهای پایانی بود، هیأت صلح و سازش دادسرای جنایی تلاش زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام دادند اما خانواده اولیای دم رضایت خود را اعلام نمیکردند. درحالی که متهم استیذان حکمش را از رئیس قوهقضائیه گرفته بود و در یک قدمی چوبه دار قرار داشت. درنهایت تلاشهای هیأت صلح و سازش به نتیجه رسید و اولیای دم با حضور در شعبه اجرای احکام رضایت نامه کتبی خود را به دادیار شعبه ارایه دادند. خانواده مقتول اعلام کردند به خاطر سال نو و در آستانه عید نوروز متهم را بخشیدهاند.
منبع:شهروند