بازی با کارتهای ارمنی – آذری
موبنا- سرژ سرکیسیان، رئیسجمهوری ارمنستان، هشدار داده که تداوم درگیریها در منطقه ناگورنو-قرهباغ میتواند به یک جنگ تمام عیار و غیرمنتظره در منطقه بدل شود. برخی این درگیری را «جدیترین زد و خورد» در دو دهه اخیر در این منطقه نام بردهاند. از شروع درگیریها در قرهباغ از روز شنبه ۲ آوریل (۱۴ فروردین) تاکنون بیش از ۳۰ نفر کشته و بیش از ۲۰۰ نفر زخمی شدهاند.
به گزارش الجزیره، وزارت دفاع آذربایجان اعلام کرد: اگر نیروهای تحت حمایت ارمنستان همچنان به روی غیرنظامیان در نزدیکی مرز ناگورنو-قرهباغ آتش بگشایند، ارتش باکو برای حمله به مرکز این منطقه خودمختار آماده میشود. این گزارش میافزاید جمهوری آذربایجان مرکز قرهباغ را «خان کندی» میخواند اما ارامنه آن را «اِستِپاناکِرت» مینامند.
الجزیره مینویسد: این درگیری که از روز شنبه آغاز شد بدترین جنگ از زمان پایان درگیری میان دو کشور در سال 1994 است که باعث شده ناگورنو- قرهباغ تحت کنترل نیروهای محلی ارمنی و ارتش ارمنستان قرار بگیرد. «حکمت حاجیاف»، سخنگوی وزارت خارجه آذربایجان به الجزیره میگوید نیروهای ارمنی همچنان شهروندان و مناطق غیرنظامی را هدف قرار میدهند.
در مقابل، نیروهای ارمنی مستقر در قرهباغ تاکید کردهاند که نیروهای جمهوری آذربایجان در چند روز گذشته مرتبا به روی غیر نظامیان آتش گشوده و جان چندین تن از جمله یک پسربچه 11 ساله را گرفتند. به گفته وزارت دفاع قرهباغ،در میان کشتهشدگان دو تن کودک و سه تن دیگر کهنسال بودهاند. در همین حال 72 تن دیگر زخمی و 26 تن در جریان درگیریها مفقود شدهاند. نیروهای مستقر در قرهباغ همچنین در واکنش به بیانیه وزارت دفاع جمهوری آذربایجان گفتهاند که چنین اقدامی با پاسخ «دردناک» روبهرو خواهد شد.
در منطقهای که بحران در آن به غلیان آمده (از سوریه،عراق، یمن و لیبی تا ناگورنو- قرهباغ)، شکلگیری نطفه بحرانی دیگر میتواند اوضاع را از آنچه هست بدتر کند. ارمنستان و جمهوری آذربایجان به دنبال فروپاشی شوروی سابق بر سر منطقه قرهباغ درگیر شدند که این درگیریها دهها هزار کشته بر جای گذاشت و تعداد زیادی از مردم را آواره کرد.
دو کشور در سال ۱۹۹۴ توافقنامه آتشبس امضا کردند، اما این توافقنامه هر از چند گاهی نقض میشود. قرهباغ علیا از طرف جامعه جهانی بخشی از خاک جمهوری آذربایجان شناخته میشود، اما تحت تسلط ارمنیهای ساکن این منطقه است. اما چه شد که مناقشه قرهباغ سر باز کرد. سناریوهایی برای این مساله مطرح شده است:
سناریوی اول: احتمال درگیری محدود یا وقوع جنگ تمام عیار؟ «خان کاساپوغلو»، تحلیلگر دفاعی مستقر در «مرکز مطالعات اقتصادی و سیاست خارجی» در استانبول میگوید در ادبیات نظامی شاید درست باشد که بگوییم باکو- ایروان وارد جنگی تمام عیار نخواهند شد. اما مانورهای نظامی دو کشور در پرتو تحولات چند روز اخیر افق تیره و تاری را نمایان میسازد که وقوع جنگ تمام عیار را محتمل میسازد.
در چنین وضعیتی، آذریها به حملات تهاجمی ترکیبی برای دستیابی سریع به نتیجهای قاطع اتکا میکنند؛ در حالی که تصمیم گیران دفاعی ارمنی به خطوط دفاعی خود که از مزیت توپوگرافیک برخوردار است اتکا میکنند و ضدحملههایی محدود انجام میدهند تا مواضع از دست رفته را بازپس بگیرند. این تحلیلگر ترک میافزاید در اینجا مولفه ترکیه و روسیه وارد میشود. روسیه اگرچه تلاش میکند بهعنوان میانجی وارد شود، اما در پشت پرده از ارمنستان دفاع کرده و با کارت ارمنیها علیه ترکیه و آذربایجان بازی میکند. از سوی دیگر، ترکیه و افکار عمومی این کشور در پشت آذربایجان میایستند.
کاساپوغلو میافزاید آنچه طی روزهای اخیر اتفاق افتاده ممکن است وضعیتی متفاوتتر از تنشهای «معمول» میان دو کشور دربر داشته باشد. اگرچه آمار تلفات دو کشور متفاوت است، اما نکته این است که دو طرف به سلاحهای سنگینی مانند هلیکوپتر، تانک، خودروهای زرهی و سایر ادوات نظامی برای کوبیدن طرف مقابل اتکا داشتند. از نقطه نظر نظامی، این درگیریها در دکترینهای مدرن «عملیات مسلحانه ترکیبی» نامیده میشود. این نوع عملیات مبتنی است بر استفاده پیچیده از ابزارهای نظامی مختلف از طریق عملیاتهای همزمان یا پراکنده برای دستیابی به آنچه ارتش طرف مقابل نتوانسته به آن دست یابد.
بنابراین، ارتش در میدان نبرد جبرانکننده آسیبپذیریهای طرف مقابل است؛ درحالیکه مزیتهای منحصر به فردی برای پیشروی به دست میدهد. در یک سناریو، تاکتیکی ساده، تانک پوشش حمایتی به پیاده نظام میدهد، درحالیکه پیاده نظام از تانک در برابر سیستمهای ضدتانک حمایت میکند. همزمان، توپخانه تشکلهای دشمن را زمینگیر میکند؛ در حالی که هلیکوپترهای شکار تانکهای دشمن را شکار کرده و زمین را برای حمله زره پوشها آماده میکنند.
بنابراین عملیاتهای ترکیبی یک ویژگی مهم دارد: اینکه برای دستیابی به نتیجهای قاطع، فوری و ویرانگر انجام میشود. روشن است که این نوع عملیات هدفش تغییر میدان نبرد است. نکته مهم دیگر به تعبیر کاساپوغلو این است که سرژ سرکیسیان سخن از تلفات به میان آورد. هرچند سخن از تلفات غیرنظامی و نظامی آمده اما مقامهای رسمی ظاهرا میزان تلفات غیرنظامی و نظامی را به درستی اعلام نکردهاند. چنین است که آذربایجان ادعا میکند که اکثریت تلفات ارمنیها از ارتش این کشور بود نه نیروهای محلی. الجزیره مینویسد: ارتش ارمنستان کمبودهای زیادی دارد و توان تامین مالی نیروهای ارتش خود را ندارد. اما آذربایجان هم یک نقطه ضعف دارد و آن کاهش قیمت نفت و تاثیرگذاریاش بر نوسازی نظامی آذربایجان است.
نکته سوم در این رابطه این است که در دکترین نظامی جدید آذربایجان که در سال 2010 ابلاغ شد، بر حق اعمال فشار نظامی برای بازپسگیری ناگورنو- قرهباغ تاکید شده است. از این رو، اقدام باکو از این واقعیت نشأت گرفته که ناگورنو- قرهباغ مسالهای فراتر از پارامترهای «سیاست واقعگرایانه» است و در واقع، بخشی از فرهنگ استراتژیک آذربایجان و اولویت بالا در دستور کار این کشور است. به تعبیر دیگر، گزینه نظامی از سوی باکو همواره روی میز بوده است. این مساله از پتانسیل تبدیل شدن به درگیری تمام عیار در منطقه برخوردار است.
سناریوی دوم: ورود متغیرهای ترکی- روسی
در صورت وقوع درگیری گسترده تر روسیه به نفع ارمنستان به حمایت از این کشور میپردازد. برخی معتقدند علت اصلی شعلهور شدن بحران قرهباغ ، منازعه باکو- مسکو است. بهبود روابط باکو با غرب، خصوصا شکسته شدن انحصار روسیه در صادرات گاز به اروپا توسط خط لوله کریدور جنوبی در آینده نزدیک، همچنین دیدارهای هفته جاری رئیسجمهوری آذربایجان با مقامات آمریکا با نگرانی دولت مسکو مواجه شده و فشارها بر آذربایجان را میخواهد به هر طریق افزایش دهد. به گزارش الجزیره، روسیه بزرگترین متحد ارمنستان است که یک پایگاه نظامی بزرگ نیز در این کشور دارد که در آن سیستمهای تسلیحاتی استراتژیک قرار دارد.
افزون بر این، مسکو- ایروان به تازگی توافق دفاع هوایی مشترک امضا کردهاند. کاساپوغلو معتقد است که مولفه روسیه پیچیدهتر از یک اتحاد نظامی ساده میان دو طرف است. روسیه، از دوران شوروی تلاش داشته تا از ستیزهای این منطقه در راستای استقرار حضور نظامی خود در سرزمینهای شوروی سابق استفاده کند در حالی که این اقدام یک دور باطلی را به وجود آورده است. اگرچه فروش تسلیحاتی روسیه به آذربایجان و اتحاد نظامی با ارمنستان تناقضآمیز به نظر میرسد اما روسها از دوران قبل از استقرار اتحاد جماهیر شوروی تاکنون از برگ ارامنه علیه ترکیه و آذربایجان استفاده کردهاند.ب
برخی معتقدند ترکشهای تنش در روابط ترکیه- روسیه در تحولات سوریه اکنون به قرهباغ رسیده است. بحران قرهباغ بیش از آنکه نبردی میان طرف آذری- ارمنی باشد جنگ نیابتی میان مسکو- آنکارا است. هرچند طرفها میکوشند شعلههای این بحران به جنگی منطقهای تبدیل نشود، اما متغیرهای فرامنطقهای (مسکو- آنکارا) ممکن است نبرد نیابتی را تشدید کنند. در این سناریوی بدبینانه این احتمال هست که دامنه بحران گستردهتر شود و رقابت روسیه- ترکیه در منطقه بحرانی دیگر برانگیزد. ناظران معتقدند دلایل بسیاری برای بحران فعلی قرهباغ هست اما در آن میان دو دلیل از همه مهمتر است: یک دلیل منطقهای است و آن خط لوله کریدور جنوبی از باکو به اروپاست و دیگر فرامنطقهای است و به بحران در روابط روسیه و ترکیه پس از سرنگونی جنگنده روس باز میگردد.
منبع:روزنامه دنیای اقتصاد