«جام جَم» يا جام «جِم» مسئله اين است؟!
موبنا – هجرتي از دامان پرمهر مام وطن؛ بهراستي كسي چه ميداند كه اين نقطه را چه ميتوان نام گذاشت؟ فرار از خود يا گريزي از سوي ناگزيري به خود؟ اين پرده آخر براي بازيگراني است كه كوچ ميكنند. كوچ واژه غريبياست وشايد بايد جايي بيشتر از لغتنامهها را براي يافتن معنايش گشت. ما از معدود کشورهایی هستیم که تا این اندازه مهاجر داریم، مهاجرتهايي كه به دلايل گوناگون اتفاق ميافتد و خيلي موضوع عجيبي نيست. اما اگر مهاجر شخص مشهوري باشد نميتوان از اثرات اجتماعي آن غافل شد. مهاجرت هنرمندان به دلايل اينكه هميشه اخبار مربوط به آنان پربازديدتر و به تعبيردنياي امروز «كليكخورتر» است، ابعاد گسترده تری دارد. عمده مهاجرتهايي كه تا به امروز به شبكههاي خارجي صورت گرفته است از بازيگراني بوده كه چندسال گذشته نقش كليدي و پررنگي در رسانه (تلويزيون يا سينما) نداشتهاند و مهاجرت اغلب آنان به دليل كسب فرصتهاي كاري بيشتر يا مطرح شدن در فضاي شبكههاي خارجي است كه امروز به مدد كمكاري يا سياستهاي غلط تلويزيون ضريب نفوذ زيادي در ميان خانوادهها و قشر «تلويزيون بين» جامعه پيدا كرده است.
بازیگرانی که به «شبکههای ماهوارهای» پیوستند
اخبار و حواشی راجع به بازیگران این روزها كم نيست و حالا تقريبا عادت كردهايم كه هرازگاهي نام يكي از بازيگران را بشنويم كه به خارج از كشور مهاجرت و كار كردن در يكي از شبكههاي خارجي را انتخاب كردهاند. مجموعه شبکههای جم (GEM) که بسیاری با
سریالهای ترکی و … آن را ميشناسند در يك سال گذشته اقدام به جذب بازیگراني از داخل كشور كرده است تا به واسطه آنها در تولید فیلم و سریال قدم بردارد.رابعه اسكويي تا قبل از
علني شدن موضوع مهاجرتش، اخبار راجع به خودش را با بستن اکانت اینستاگرامش قوت بخشید. این بازیگر متولد ۱۳۴۵ بوده و بازیگری را نزد استاد سمندریان آموخته است و اين روزها براي ايفاي نقش در سريالي در شبكه جم از ايران خارج شده است. چکامه چمن ماه متولد ۱۳۵۹ بوده، متولد شیراز است و بازیگری را با کیانوش عیاری آغاز کرده است. چندی پیش بعد از صدف طاهریان خبر کشف حجابش و تصاویر اینستاگرامش پیچید و بعد از آن تماميتصاویر اینستاگرامش به طور کامل حذف شد تا اینکه تیزرهای تبلیغاتی مجموعه سریالهای فارسی شبکه جم شروع شد و حضور چکامه چمن ماه بدون پوشش عرف و قانونی در ایران در آنها قابل مشاهده بود و در ادامه، فعالیتهای اکانت اینستاگرام این بازیگر از سر گرفته شد. ماني كسرائيان هم ديگر بازيگري است كه به شبكه جم پيوسته است. او اولین بار در فیلم بانوی اردیبهشت مقابل دوربین رخشان بنیاعتماد رفت و سپس با داستان یک شهر به تلویزیون آمد. به گفته بسیاری مانی کسرائیان با بازی در سریالی در ترکیه همراه با تیم شبکه جم شروع به فعالیت کرده و در تیزرهای تبلیغاتی شبکه جم با ظاهر و شمایلی جدید ظاهر شده است.صدف طاهريان در فیلمهای سينمایی
«هیچ کجا هیچ کس»، «پس کوچههای شمران» ایفای نقش کرده بود و ناگهان در آبان ۹۴ تصاویر بدون حجابش در صفحه شخصی اش در اینستاگرام منتشر شد. طاهریان بلافاصله بعد از تایید هکنشدن صفحه اش اعلام کرد که به دبی مهاجرت کرده است.
قهر ستارگان با تلويزيون
بحث ديگري كه به نوعي آن را هم ميتوان در زمره كوچهاي فرهنگي دانست ، موضوع رفتن ستارهها از تلويزيون و به تعبيري قهر با آن است.در اين سالها شاهد آن بودهايم كه بسياري از ستارههايي كه تلويزيون سالها براي پرورش آنها وقت و هزينه صرف كرده است و حتي به نوعي تلويزيون خاستگاه فعاليتهاي آنها بوده ديگر ميل و رغبتي به كار كردن با اين رسانه ندارند و با اين نهاد قطع همكاري ميكنند. جدا از بحث عاطفي داستان كه فردي با خانهاي كه خود را فرزند آن ميداند قطع همكاري ميكند، بعد مهم تر داستان،موضوع سرمايه و سرمایهگذاری است که نهادهای مختلف روی شخص انجام داده اند تا به جایگاه قابل توجهی رسیده است و حالا به هر دلیل سرمایه هدر ميرود. بسياري از اين چهرهها كه تلويزيون به نوعي حكم خانه هنري آنها را داشته به طور رسميو غير رسمياعلام كردند كه ديگر حاضر به ادامه همكاري با رسانه ملي نيستند و هرگز پايشان را در جعبه جادويي نخواهند گذاشت! شب تحويل سال نو در برنامه سه ستاره بود كه جواد رضویان که یکی از سه بازیگر برگزیده تلویزیون ایران از نگاه مخاطبان بود، با بغض اعلام کرد که دیگر در تلویزیون حضور پیدا نخواهد کرد.در بخش بهترین بازیگر مرد، کامبیز دیرباز بیشترین آرا را به دست آورد و بعد از او به ترتیب محسن تنابنده و جواد رضویان قرار گرفتند.
دیرباز و تنابنده که راهی سفر شده بودند، بهصورت ویدئویی از مردم تشکر کردند اما جواد رضویان به استودیوي برنامه سه ستاره آمد و ضمن تشکر از مردم برای انتخاب او، گفت که این جایزه حسن ختام حضور او در تلویزیون ایران است. او گفت که در حوزههای دیگر کماکان نوکری مردم را خواهد کرد اما دیگر در تلویزیون حاضر نخواهد شد. بازیگر سریال «در حاشیه» در حین خداحافظی با تلویزیون بغض کرد و اين پرده غمناكترين سكانس آخر براي بازيگري بود كه سالها خنده را روي لبان مخاطبان آورده بود. مهناز افشار بازیگری را با مجموعه تلویزیونی گمشده در سال 1377 آغاز کرد. هم اکنون 18 سال از آن زمان ميگذرد و مهناز افشار در هيچ برنامه تلويزيوني حضور نداشته است.
معنای دیگر این جمله این است که تلویزیون یک ستاره خوب را کشف کرده و آن را مفت و مجانی تحویل سینما داده است.ترانه عليدوستي بازيگر موفق سينماست كه اين روزها در شبكه نمايش خانگي خوش ميدرخشد. شهرزاد قصهگو اما همواره به پیشنهادهای تلویزیونی نه گفته و هیچگاه طرف تلویزیون و رسانه ملی نرفته است. از طرفي فیلمهای سینمایی این بازیگر هم خیلی از تلویزیون پخش نشده است. حالا 10سالی ميشود که نام بازيگري به نام پریناز ایزدیار را ميشنويم. ايزديار دراين يكدهه عمر فعاليت حرفهاي خود در تله فیلمها، سریالها و فیلمهای سینمایی بسیاری بازی کرده است اما شايد نقطهاي را كه ميتوان استارت بازيگري جدي براي او دانست سریال« زمانه» به کارگردانی حسن فتحی است كه به نوعي او را از بازی در این نوع نقشهای کوتاه و ساده نجات داد.ايزديار كه سيمرغ بلورين سيوچهارمين جشنواره فجر را هم با خود به خانه برده است در مصاحبهاي گفته:« بدون اغراق ميگویم که اگر سیمرغ هم نميگرفتم، دیگر در تلویزیون بازی نميکردم. به هر حال وقتی که با یکسری آدم حرفه ای کار ميکنید، وسواس تان بیشتر ميشود. یک زمانی فکر ميکردم مثلا عوامل فلان سریال که با آنها کار کرده بودم خیلی کاربلد هستند، الان متوجه شدم که چقدر اشتباه میکردم. برای «همایش انجمن حمایت از بیماریهای نادر» دعوت شده بودم، گفتند میخواهیم شما را سفیر این انجمن اعلام کنیم، من هم گفتم اگر در کمک به این بیماران کاری از دستم بربیاید حتما انجام ميدهم.
داشتم آماده ميشدم بروم که زنگ زدند گفتند چون همایش در سالن جام جم برگزار میشود نميتوانید بیایید. قبول دارم که تلویزیون خیلی زیاد به دیده شدنم کمک کرد اما من هم خیلی برای آن وقت گذاشتم. من یک سال و 11ماه فقط در« زمانه» بودم اما اینکه خودشان من را دعوت کنند و خودشان هم مانع حضور من در سالن صداوسیما شوند، خیلی رفتار بدی بود. البته که توفیق اجباری شد قطعا مدیوم مهم برای من سینماست.» همين چند روز پيش بود كه كيومرث پوراحمد به بهانه حذف بخشهايي از صحبتهايش در برنامه خندوانه صحبتهاي تند و تيزي را عليه تلويزيون به ايسنا گفت.پور احمد همچنين در اين گفت وگو نسبت به وضعيت اقتصادي تلويزيون به شدت انتقاد كرد و آن را «خسيس» خواند. «تلويزيون ايران خيلي بي ظرفيت و خسيس شده است، در شبكه ماهواره اي كه مال دولت آمريكاست هرشب درباره فيلمهاي روي پرده بحث، نقد و نظر مطرح ميشود و فيلمهايشان را تبليغ ميكنند اما اينجا متاسفانه اين طور نيست.» پوراحمد در ادامه اين حرفها به مسئله تبليغ فيلمها در ماهواره پرداخت. مسئله اي كه چند وقتي است به يكي از كشمكشهاي اصلي اهالي سينما و رسانه ملي بدل شده است. پوراحمد همين خساست تلويزيون را عاملي براي اين اتفاق ميداند:
«به همين دليل است كه همه ميروند تبليغ فيلمهايشان را به «جم تي وي» ميدهند، پولي كه براي چندين بار پخش در يك مدت طولاني به اين شبكه ميدهند با پولي كه براي يك بار پخش بايد به تلويزيون خودمان بدهيم تقريبا برابر است و تازه كسي تلويزيون نميبيند! جز «خندوانه» و «نود» و يكي دو برنامه ديگر كسي برنامههاي تلويزيون را نميبيند و همه پاي ماهواره نشستهاند و سريالهاي تركيه اي ميبينند.»البته حرفهاي تند پوراحمد كه همواره صريح صحبت كرده است به اين گفتهها محدود نماند و او صراحتا اعلام كرد برخي در تلويزيون درصد ميگيرند!«در تلويزيون يك لابيرنت باج وجود دارد كه قبلازير ميز بود اما الان رو آمده و به وضوح و با كمال بيشرميدرصد ميگيرند! به نظر ميرسد هيچ برنامه اي ساخته نميشود مگر اينكه درصدش را پرداخته باشد. نميخواهم همه مديران تلويزيون را متهم كنم آدمهاي سلامت هم حتما بين آنها هست ولي اين روش از قبل بوده و آقاي ضرغاميهم ميخواست اين مسائل را از بين ببرد اما زورش نرسيد. از طرفي تلويزيون ديگر اعتبار ندارد كه من برايش كار كنم و آنها هم مايل نيستند من برايشان كار كنم.»
شروع ناميمون سال ميمون براي رسانه ملي
تلويزيون سال ۹۵ را با نارضایتی مردم آغاز کرد. مردميکه مهمترين تفريح و سرگرميشان در تعطيلات برنامههاي اين رسانه است و اگر در تعطیلات خود به سینما نروند، کتاب نخوانند یا حتی وقت و سرمایه ای برای سفر نداشته باشند اما حتما در طول شبانه روز ساعتهايي تلویزیون را روشن ميكنند و برنامهاي از آن را با دقت يا از سر تفنن ميبينند.امسال مردم کمتر پیگیر سریالها ميشدند. رسانه ملي عملا دو مجموعه پرمخاطب خود به نام «پايتخت» و «كلاه قرمزي»- به بهانه مشكلات مادي كه شايد به نوعي اهرم فشار عليه دولت در بحث بودجه اين سازمان است- را بدون جايگزين مناسب حذف كرد تا اندك اميد مخاطبان به اين رسانه هم در ايام نوروز دود شود و از بين برود. این درحالی است که امسال بعد از چند سال نوروز بعد از ایام فاطمیه (س) آغاز شد و شاید این توقع را در مخاطبان ایجاد ميکرد که بتوانند برنامههای شاد و مفرحی را از این قاب تماشا کنند. مخاطبانی که انتخابهاي گستردهتري از تلويزيون مانند شبکههای اجتماعی، ماهواره ای و حتي اينترنتي دارند و ديگر ناگريز به انتخاب و تماشاي رسانه
ملي نيستند.
مجله گفتوگومحور «صفر صفر» با اجرای رضا رشیدپور یکی از برنامههای این رسانه بود كه واکنشهای زیادی را به همراه داشت. این برنامه شبانگاهی در هرقسمت میزبان یک هنرمند بود و گفتوگویی متفاوت را با او انجام ميداد. البته این برنامه به ظاهر چالشي هم نتوانست آنطور كه بايد و شايد رضايت مخاطباني كه پيش از اين برنامه اینترنتی «دید در شب» با گفتوگوهای صریح را ديده بودند جلب كند. «دورهمی» مهران مدیری، سیامک انصاری، امیر مهدی ژوله و البته مهراب قاسم خانی به پر حاشیه ترین برنامه تلویزیون تبدیل شده بود. اين برنامه بخشهای مختلفی دارد که ميتوان آن را به سه قسمت اصلی نمایش، پلاتوهای مدیری و گفتوگو یا مصاحبه تقسیم کرد. بخشهای نمایشی این برنامه شاید آنچنان که باید هنوز مخاطبان کمدی را راضی نکرده است. شخصیتهای کلیشه ای و اگزجره که پیش از این هم در آثار مشابه دیده شده اند و مطرح کردن یک موضوع با روندی تکراری و از پیش تعیین شده باعث شده است این نمایشها چندان جذابیتی برای مخاطب نداشته باشند.
منبع: روزنامه قانون | نویسنده: مينا مهري