اروپا از “مذاکرات سطح بالا” تا ” تعمیق روابط با ایران”
موبنا – بهمن ماه سال گذشته بود که فصل تازه مذاکرات ایران و اتحادیه اروپا با عنوان «مذاکرات سطح بالا» با حضورهیات کارشناسی اتحادیه اروپا و مقامات کشورمان در تهران آغاز گردید. مذاکراتی که پیرامون مسائل مختلف اقتصادی، فرهنگی، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، انرژی، تجارت، همکاری های مالی و بانکی، محیط زیست و مبارزه با مواد مخدر را در برمی گرفت. برخی کارشناسان این مذاکرات را پایه و پیش زمینه آغاز مذاکرات هستهای و نتیجتاً توافق ۱+۵ با ایران میدانند.
البته مذاکرات ایران و اتحادیه اروپا سابقه طولانی دارد و حتی مسئله هستهای ایران تا پیش از ارجاع آن به شورای امنیت با طرفهای اروپایی پیگیری میشد. اما پس از عدم توافق میان طرفین و پس از آن رویکرد خاص دولتهای نهم و دهم در سیاست خارجی، روابط ایران و اروپا رو به سردی گذاشت و کشورهای اتحادیه اروپا به سمت سیاستهای آمریکا متمایل شدند.
سیاست ماهیتی صیال گونه دارد و برنده آن کشورهایی هستند که بتوانند با ابزار دیپلماسی و پایین آوردن هزینهها، از تنشها بکاهند و نقاط مشترک را تقویت کنند. لذا شاهدیم که پس از توافق هستهای و رویکرد تعامل گونه سیاست خارجی کشورمان در دوره اخیر، پس از عبور از “مذاکرات سطح بالا” امروز شاهد تصویب قطعنامه همکاری و عادی سازی روابط با ایران در اتحادیه اروپا هستیم.
اروپا حالا به دنبال این است که با گسترش رابطه با تهران آن تعادل در سیاست خارجی قاره سبز را که به سمت سیاستهای آمریکایی و قهرآمیز گراییده بود را، برقرار کند. اروپاییها اعتقاد دارند که رویکرد دیپلماتیک و مبتنی بر تعاملات سازنده جمهوری اسلامی بهترین فرصت برای آنها در مسیر بهبود همهجانبه رابطه و پیشبرد سیاست برد – برد است.
در شرایطی که چین و روسیه به عنوان شرکای زمان تحریم ایران از شانس بیشتری برای حضور در بازارهای ایران برخوردار هستند اما کارشناسان اعتقاد دارند که نیاز چین و روسیه به ایران نیاز به مواد خام مانند نفت و مواد معدنی است، اما غربیها زمینه تجارت با ایران در سایر حوزهها را هم دارند.
ضمن اینکه باید به این نکته تاکید داشته باشیم که اتحادیه اروپا همواره نقطه تعادلی است که فی مابین انزوای ایران تا سیاستهای خصمانه آمریکا قرار دارد. لذا باید بر این درک از تحولات سیاسی برسیم که افزایش مراودات و تعمیق همکاریها با اروپا میتواند به عنوان یک سوپاپ اطمینان برای ایران قلمداد شود که در مقابل فشارهای آمریکا و دشمنان منطقهای، مانع از آسیب و انزوای کشور گردد. البته منکر بدعهدیها و سیاستهای جانبدارانه غرب از آمریکا و نظام تحریمها نیستیم، اما دنیای سیاست، دنیای منافع است، پس باید بسته به وضعیت موجود نهایت استفاده را از چینش مهرهها در نظام بین المللی ببریم. از سوی دیگر رابطه میان ایران و اروپا و همکاریهای گسترده آنها جدا از فواید اقتصادی آن برای منطقه ناآرام امروز نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت است، همکاری ایران با اروپا و برعکس در جهان آسیبدیده از جریانهای تروریستی نه یک آمال سیاسی که اولویتی امنیتی است.
در مباحث منطقهای اروپا بهشدت و به شکل بی سابقهای خواهان همکاری با ایران برای حل بحرانهای خاورمیانه بهخصوص سوریه است. اروپاییها پس از سالها رابطه تنگاتنگ با ترکیه، عربستان، کشورهای حاشیه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی امروز به ناکارامدی نسخههای آنها برای درمان درد رو به شیوع خاورمیانه پی بردهاند. برای اروپا ایران نه مانند روزهای دستاویز قرار دادن پرونده هستهای آن بخشی از مشکل، که قسمت اصلی از راهحل است.
نتیجتاً باید بر دونکته اساسی اشاره داشت که ابتدا باید گسترش روابط با اتحادیه اروپا را به عنوان یک نقطه تعادل در تعاملات بین المللی خود قرار دهیم و دوم اینکه با افزایش مراودات سیاسی و اقتصادی میتوانیم مانع از برخی کارشکنیها و حرکتهای زیگزاگ کشورهای همسایه شویم. باید به این باور برسیم که حوزه نفوذ و قدرت ایران در ثبات منطقه برای غرب اثبات شده و این بسته به عملکرد ما دارد که چگونه بتوانیم از این موقعیت استراتژیک خود در گسترش روابط و نقش آفرینی منطقهای استفاده کنیم.
منبع: روزنامه آفرینش