«در حاشیه» چند نماینده از زبان نمایندگان
آستانه تحمل در جامعه ما پایین است یا بالا؟ چقدر تحمل داریم کسی به ما ایرادی بگیرد و ما بدون دلخوری با او همراهی کنیم؟ آیا این که اطرافیانمان بدانند از ضعفهای خود آگاهی داریم خوب است؟ سراغ نمایندگان مجلس شورای اسلامی رفتهایم و از آنها پرسیدهایم «بدترین انتقادی که تاکنون از شما شده، چه بوده است»؟
شاید این سوال و پاسخ 15 نماینده به این پرسش، آغازی باشد برای راه افتادن یک کمپین واقعی از خودانتقادیها در کشور تا شاید در آینده یک پدیده ساده مانند یک سریال تلویزیونی یا یک مطلب طنز در یک نشریه، جنجالی و خبرساز نشود و اصل نقد، «در حاشیه» قرار نگیرد.
* محافظهکار یا اصلاحطلب سفت!
محمدرضا تابش، نماینده مردم اردکان: دوستان اصلاحطلب بزرگترین انتقادی که به من وارد میکنند این است که من محافظهکارم! اما من این انتقاد را نمیپذیرم، چون همواره سعیام بر این بوده که با توجه به خاستگاه خانوادگی و دینی که دارم و محیطی که در آن رشد کردهام یعنی استان یزد، عقلانیت و دوراندیشی و تدبیر و منطق را در رفتار خود حاکم کنم و آینده را بسنجم و تاثیرات حرفی را که میزنم نسبت به افراد و گروهها در نظر بگیرم و حق و انصاف را همواره رعایت کنم. اصولگرایان هم به نحوی همین انتقاد را به من مطرح میکنند و میگویند من «اصلاحطلب سفت» نیستم! معتقدند اصلاحطلب سفت باید بجنگند و پای حرف خود بایستد، اما من با طناب آنها به چاه نمی روم.
*من سختگیرم!
مسعود میرکاظمی، نماینده تهران، ری و شمیرانات: سختگیری بیش از حد در انجام کارها، انتقادی بوده است که همیشه به من وارد میکردند و تاکنون هرجا که مسئولیت داشتم دوستان میگفتند که شما بسیار سختگیر هستید؛ البته این درست است چرا که معتقدم ضرورت کار اجرایی سخت گیری را میطلبد، بنده در کنترل زمانی و برگزاری جلسات و گزارش گرفتنها از پروژههایی که باید اجرایی می شد بسیار سخت میگرفتم.
آدرس غلط دادن به مردم برای حل مشکلات و معطل کردن کشور هم انتقادی است که من همواره مطرح میکنم، به این معنا که دائما به مردم گفته شود برای حل مشکلات داخلی باید منتظر نتیجه مذاکرات بود، همین الان اطلاع دقیق دارم که بسیاری از بخشهای خصوصی زمانی که به وزارتخانههای اقتصادی مراجعه میکنند به آنها میگویند صبر کنید ببینیم مذاکرات با 1+5 چه میشود و این بسیار بد است و ما هر یک روزی را که در رونق اقتصادی از دست میدهیم ضربهای است که جبران آن در آینده بسیار مشکل است.
*میتی کومان نیستم!
حسین طلا، نماینده مردم تهران: بنده در جاهای مختلف خیلی زیاد سرکشی میکنم و شاید تاکنون نزدیک 180 تا 190 بار اسلامشهر رفتهام و حدود 70 یا 80 بار به شهرستان ری سرکشی کردهام اما یکی از انتقادات علیه من این است که ما نمایندگان را نمیبینیم! حدود 4500 مسجد در ری، تهران، شمیرانات و اسلامشهر و پردیس داریم؛ اگر وقت ما بیشتر از 24 ساعت بود حتما سعی میکردیم که آن را در اختیار مردم قرار دهیم اما واقعیت این گونه نیست! خیلی ها هم تصور میکنند یک نماینده، “میتیکومان” است! که هرجا میرود همه باید به او تعظیم کنند. اما حقیقتا این طور نیست . نمایندگی علی رغم اینکه از بیرون نگاه میشود کار بسیار سختی است. بنده در هفته حداقل 5 شب بعد از ساعت 10 شب به منزل میرسم و قبل از ساعت ششو نیم و هفت صبح از منزل خارج میشوم در کل آنچه از بیرون دیده می شود به نظر نمایندگی یک شغل لوکس است اما حقیقتا این طور نیست.
*بیبصیرتی یا تملق و چاپلوسی؟!
علی مطهری، نماینده تهران، ری و شمیرانات: انتقادی که مطرح میشود میگویند که من بی بصیرتم! گاهی من به اصولگرایان انتقاد کردهام که این روشی که در پیش گرفتهاند بیشتر تملق و چاپلوسی است تا خیرخواهی برای مردم؛ اصولگرایان در دوره مجلس هشتم به خاطر برخی مواضع، من را از فراکسیون اصولگرایان بیرون میکنند و من همان زمان مطرح کردم اگر امثال بنده از این فراکسیون بیرون بروند چیزی جز تملق و چاپلوسی برای اصولگرایان باقی نخواهد ماند البته در بحث بیبصیرتی بستگی به آن دارد که ما بصیرت را چطور معنا کنیم؟ اما تبعا من هم آنها را بی بصیرت میدانم!
*سوهانِ کمخواب و کمخور
حسن کامران، نماینده اصفهان: مخالفین انتخاباتی من همیشه میگویند بنده فرد ریاکاری هستم. باید بگویم من کمخواب و کمخورم یعنی هر شب حدود ساعت یک نیمه شب میخوابم و اذان صبح از خانه بیرون میآیم. برخی میگویند این کار ریاکاری و جوسازی است؛ البته من آدم پرحوصلهای هستم و صددرصد اعصاب قویای دارم.
به نظرم خدا من را خلق کرده تا سوهانی برای روح روسایم باشم البته کینهای و زودرنج هم نیستم اما حافظه خوبی دارم.
*آرمانگرا و سرشلوغم، نه تندرو!
حمید رسایی، نماینده تهران: بدترین و ناموجهترین انتقاد به من این است که تندرو و افراطیگرم که اصلا این انتقاد را وارد نمیدانم. مطالبات ما در حوزه سیاست همان آرمانها و شعارهای انقلاب است و تندروی مذموم برخلاف فعالیتهای ما است، وقتی ما در مسیری حرکت میکنیم که برخلاف آرمانهاست و در چارچوب نگنجد انتقاد وارد است اما پافشاری به اصول، مبانی و ایستادگی به یکسری آرمانها تندروی نیست.
یکی دیگر از انتقاداتی که به من وارد میشود این است که گاه در مواجهه با افراد کمتوجهی میکنم و مثلا پاسخ “سلام” آنها را نمیدهم، این انتقاد را وارد میدانم اما دلیلش این نیست که خودم را کسی میدانم بلکه مشغله ذهنی و ویژگیهای ذهنی و روحیام به این شکل است که وقتی درگیر موضوعی میشوم به موضوعات دیگر توجه نمیکنم، البته از همین جا از تمام کسانی که این ویژگی را در من دیدند عذرخواهی میکنم.
*یک تلفن دارم و هزاران تماس!
رسول خضری، نماینده پیرانشهر و سردشت: میگویند بنده تلفنم را جواب نمیدهم. نزدیک به 230 هزار نفر موکل در حوزه انتخابیه ام وجود دارد که جواب دادن به تلفن همه آنها کاری نشدنی است. با توجه به جلسات و مذاکرات و مراجعات حضوری که ما داریم نمیتوانیم همه تلفنها را جواب دهیم. روزی 300 تا 400 پیامک و 1200 – 1300 تلفن به ما میشود و چون کار ما قبل از ساعت 11 تا 12 شب تمام نمیشود امکان پاسخ به همه آنها را نداریم. گاهی اوقات بنده بعد از این ساعت به برخی تماسها یا پیامکها جواب میدهم که یک بار ساعت 2 نیمه شب اس ام اسی را جواب دادم که موجب ترس آن طرف شد!
در حادثه دانش آموزان شین آبادی هم هرچند بنده بیشتر از حد توانم نیرو گذاشتم اما باز هم افراد درگیر با این ماجرا توقع داشتند که در بحث دیه و درمان و مستمری این بچهها سریعتر اقدام شود و چون به ما هم بیشتر از دستگاه های اجرایی در دسترس مردمیم انتقاداتشان را به ما مطرح میکردند.
*دروغ و تبلیغات یا نمایندگی حقیقی؟!
یوناتن بتکلیا ، نماینده آشوریان در مجلس: طی چهار دورهای که در مجلس بودهام سعی کردم همه وقتم را با مردم بگذرانم. من در مجلس دفتر ندارم برای اینکه ارباب رجوع من راحت باشد و نیاز نباشد از سختگیریها و فیلترهایی که اینجا درنظر گرفته شده بگذرد. تمام روزهای هفته در دفترم هستم و با ارباب رجوع در ارتباطم و این طور نیست یکی دو ساعت را در هفته به این کار اختصاص دهم… به هر حال الان حدود 19 سال است که به شکل مستقیم مسئولیت تشکل جامعه آشوریان با من بوده است اما معمولا در انتخابات، رقبای بنده همواره سعی کردند اقداماتی انجام دهند که علیه فعالیتهای من باشد که متاسفانه یا خوشبختانه به آنها اهمیت ندادم. کارشکنیهایی که قصد داشت به مردم القا کند هیچ کاری برای این جامعه انجام نمیشود…
برای نمونه تلاشهای بنده درباره افزایش و برابری دیه غیرمسلمانان را دروغ و تبلیغات انتخابی خواندند که سرانجام پس ازچند سال وقتی به حقیقت پیوست متوجه اشتباهشان شدند. در مجلس هفتم بسیاری از دوستان یک نماینده شروع به حاشیهپردازی کردند اما در نهایت بنده که در مجلس ششم 42.5 درصد رای آورده بودم در مجلس هفتم 82.5 درصد رای آوردم.
*من میروم از رحیمی پول بگیرم؟!
مسعود پزشکیان، نماینده تبریز، آذرشهر و اسکو: چند وقت قبل برخی رسانهها نوشتند که من از رحیمی پول گرفتهام، من یک جراح قلبم. بروید بپرسید که یک جراح برای یک عمل چقدر پول میگیرد حالا اینکه میگویند اون آقا به نماینده پول داده چقدر میتواند داده باشد؟ من اگه یک عمل انجام دهم 5 یا 6 برابر اون پولی که آقای رحیمی قرار بود به من بدهد را در میآورم. حالا قضاوت کنید من میروم از این آدم پول بگیرم؟! اگر هر آدم عاقلی تنها یه کم سلول های خاکستری مغزش را بهکار بگیرد میفهمد که چنین حرفهایی چقدر بیخود است.
البته برخی هم میگویند تو چپ و برخی معتقدند بنده متعلق به جناح راستم. اما این تهمتها برای من مهم نیست، بیشتر حرفهایی که زده میشود تخریب است تا انتقاد، و الا انتقاد منطقی قطعا مورد استقبال واقع خواهد شد، مشکل مملکت ما این است که ما در یک فضایی نیستیم که بتوانیم با هم با زبان علمی صحبت کنیم و در یک چارچوب مشخص نقد کنیم و یا نقدی را که انجام میگیرد بپذیریم. این مشکل در کل کشور هم اکنون وجود دارد؛ متاسفانه همه ما تنها- تنهایی میتوانیم حرف بزنیم و وقتی کنار هم قرار میگیریم تنها همدیگر را تخریب میکنیم.
*تهمت میزنند که وکیلالدولهام!
کمالالدین پیرموذن، نماینده اردبیل: برخی به من بهتان میزنند علیرغم اینکه خود را شجاعترین نماینده میدانم و در زمان اعطای آرای مجلس به کابینه روحانی با صدای بلند و شجاعانه و صریح از یاران امام و رهبری دفاع کرده و گفتم آنهایی که در زمان انتخابات 88 تا روز رایگیری از کاندیداها حمایت کرده و یا برای آنها کار کردهاند نباید مورد اتهام قرار گیرند، اما برخی سایتها و افراد به من انگ محافظهکاری میزنند.
هماکنون به دلیل التهاب روده و مفاصل در استراحت مطلق هستم اما باز هم برخی انتقاد میکنند که چرا پاسخگوی تلفنها نیستم در حالیکه چنین نیست.
بدترین انتقاد هم به من این است که چرا نتوانستم در عمل برای لشکر عظیم بیکاران استان اردبیل ایجاد ظرفیتهای شغلی را کلید بزنم و بعضا میگویند که من نتوانستم به طور کافی و وافی یار تاثیرگذار دولت برآمده از اراده ملت در قبال خدمات افراطیون خودحق پندار و گروههای خودسر باشم.
*مصاحبهام دستکاری شد!
سیدمرتضی حسینی، نماینده قزوین: چند وقت پیش بنده مصاحبهای با یک خبرگزاری داشتم که متاسفانه آن مصاحبه به شکل کامل در خبرگزاری منتشر نشد و پس از آن ابراهیم نبوی ضد انقلاب به آن مصاحبه آب و تاب داد و حرفهای خندهداری را از من منتشر کرد که منجر به انتقاداتی زیادی از من شد البته زمانی که خودم مصاحبه دستکاری شدهام را خواندم بسیار خندیدم اما ابراهیم نبوی چون دید آن مصاحبه ضد نظام و انقلاب است آن را در سایتها منتشر کرد.
*اقرار به گناهان ؛ فقط در محضر خدا
مهدی کوچکزاده، نماینده تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر: در آموزه های دینی اسلامی اقرار به گناهان و ضعفها و اشکالات جز در پیشگاه حقتعالی و طلب عفو و اصلاح شایسته نیست. پاسخ به این سوال عملا منجر به اقرار به ضعف ها و ای بسا گناهان در حضور بندگان خدا میشود که خدا چنین اجازهای را نداده است .
به طور کلی بهترین انتقادات آنهایی هستند که با رعایت همه لوازم و پیشنیازهای یک انتقاد صورت گیرد قطعا این گونه انتقادات را شخص انتقادشونده هم از این نظر که “ان الانسان علی نفسه بصیره و لو الغی معاذیره” در وجدان خود تایید میکند و میپذیرد و لازمه دیگر انتقاد خوب و موثر ، توام بودن با راه حل و پیشنهاد برای اصلاح است.
خوشبختانه من با خیرخواهانی مواجه بودهام که چنین انتقاداتی را با زبان صحیح به من متذکر شدهاند و در من انگیزه اصلاح ایجاد کردهاند که برای همه آنها طلب خیر از پیشگاه خدا دارم.
*در جریان نیستند!
نادر قاضیپور، نماینده ارومیه در مجلس: کسانی که اصلا فعالیت مجلس را دنبال نمیکنند و اصلا در جریان اخبار نیستند میگویند که ما برای دریاچه ارومیه هیچ کاری نکردهایم در صورتی که برای پیگیریهایم در موضوع دریاچه ارومیه کم مانده بود که رد صلاحیت شوم و چندین بار تاکنون طرح در این زمینه نوشته و از وزرای مربوطه سوال کردهام.
*سرکشی میکنم ولی سرم شلوغ است!
جواد جهانگیرزاده، نماینده ارومیه در مجلس: بعضا به من انتقاد میشود که برای حوزه انتخابیهام کم وقت میگذارم در حالی که من هر هفته سرکشی میکنم؛ البته اشتغالات بنده بسیار زیاد است.
*من ابوذرم ، مسئول تنفیذ رئیسجمهور نیستم!
ایرج ندیمی، نماینده لاهیجان و سیاهکل: اسمم در شناسنامه ابوذر است و از ابتدای انقلاب با همین نام در انتخابات شرکت کردم اما برخی این را در زمان هر انتخاباتی دستاویز و سوژه انتقاد علیه من میکنند.
انتقاد دیگری که بر من وارد میکنند این است که چرا در هر دولتی و در دوره هر رییسجمهوری من فعالیت میکنم یعنی میگویند چرا شما که در دوره هاشمی کار کردهاید در دوره احمدینژاد هم کار میکنید؟
جواب این انتقاد این است که من مسئول تنفیذ رییسجمهورها نیستم و اینکه بعد از هر انتخاباتی با همه دولتها کار میکنم تنها بر حسب وظیفه است که با همه دولتهای قانونی مبتنی بر قانون اساسی همکاری کنم.