علتیابی تمایل به مدیریت نهادی که از دولت دستور نمیگیرد
نیروی انتظامی که سالها تحت فشار مشکلات از جهت اجتماعی در داخل و سیاسی از خارج بوده است و با مشکلات بودجهای نیز دست و پنجه نرم کرده و میکند، هرازگاهی به جای حمایت از سوی مسؤولین ارشد دولتی، با انتقادات غیر منصفانه و بعضا سیاسی مواجه میشود.
این جملات را بخوانید:
انتقاد از ناجا؛ ژستی که رؤسای جمهور میپسندنددیروز؛ رئیس جمهور: محمود احمدینژاد
دکتر احمدی نژاد در برنامه زندهای که از شبکه اول سیما در حال پخش بود، در خصوص طرح امنیت اخلاقی که توسط ناجا در حال اجرا بود، گفت: من به شخصه با این کار مخالف بوده و کار فرهنگی را ترجیح میدهم… باید کار فرهنگی صورت گیرد و بستر سازی فرهنگی لازم صورت گیرد و پس از اینکه این کار انجام شد و مزایای آن مشخص شد، آنگاه از جوانان کشور و بانوان کشور بخواهیم که آن را اجرا کنند و من به شدت با برخورد با اینگونه موراد مخالفم… اینها مال دولت نیست و آنها را قبول نداریم و تا آنجایی که بتوانیم برخورد و کنترل میکنیم… ان شا الله که دیگر از این اتفاقها در کشور ما نیافتد و این اقدامات جمع شود تا نیاز به تذکر جدی من نباشد.
انتقاد از ناجا؛ ژستی که رؤسای جمهور میپسندندامروز؛ رئیس جمهور: حسن روحانی
دکتر حسن روحانی در همایش فرماندهان و مدیران نیروی انتظامی گفت: پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمیتواند بگوید من این کار را کردم چون خدا گفته است، پلیس یک وظیفه بیشتر ندارد و آن هم اجرای قانون است… احکام شرع برخی در قانون وجود دارد و بخشی هم مجلس تصویب کرده که مخالف با شرع نبوده است؛ برخی احکام اسلام در قانون نیامده آیا پلیس میتواند در آن دخالت کند؟ مثلاً هنگام نماز ظهر وارد یک بانک شود و به رئیس بانک بگوید وقت نماز است.
وی تاکید کرد: احسان به والدین یکی از واجبات بزرگ ماست ولی آیا میشود یک نفر را دستگیر کرد به خاطر اینکه در خیابان از پدرش جلوتر حرکت کرده است؟ …زمانی پلیس قانون را اجرا میکند که این قانون ابلاغ شده باشد البته پلیس باید اولویتها را در اجرای قانون در نظر بگیرد.
نکته اول: ژست انتقاد از ناجا
انتقاد از ناجا به این دولت و آن دولت بر نمیگردد؛ رؤسای دولت ما معمولاً هرازگاهی سعی میکنند انتقادات تندی را علیه ناجا به زبان بیاورند و یا اینکه مثلاً سخنانی را که میتوان به بیانی بدون نیش و کنایه گفت، با تندی بیان میکنند.
بخواهیم یا نخواهیم یکی از گروههایی که چند سالی است در معرض برخوردهای فرهنگی – و گاه تند – نیروی انتظامی قرار گرفتهاند، افرادی هستند که با ترویج بد حجابی، به فساد در جامعه دامن زده و زمینه ساز گسترش منکرات در کشور میشوند؛ ناجا نیز موظف به برخورد با آنهاست؟ چگونه است که برخی اوقات برخی رؤسای دولت ما به جای مخاطب قرار دادن این افراد قانون شکن و هنجار شکن، که اعتقادات جامعه مسلمان را زیر پا میگذارند، به انتقاد از ناهیان منکر میپردازند، و به نوعی ژست روشنفکری به خود میگیرند؟ واقعاً چه هدفی میتواند پشت این اقدامات باشد؟
نکته دوم: رئیس جمهور، مافوق ناجا؟
از آنجا که تخصیص بودجه ناجا از جمله ” وظایف ” رئیس جمهور و دولت است، بعضاً این گمان پیش میآید که پس رئیس جمهور مافوق این نهاد انتظامی نیز هست. رؤسای جمهور ما معمولاً بر سر بودجه ناجا مشکلات خاص خود را بوجود میآورند؛ برخی مانند رئیس جمهور سابق به جای تخصیص بودجه، نفت به ناجا میدهد تا خود بفروشد و به وزارت نفت برگرداند، سپس بتواند حقوق کارکنان خود را بدهد؛ و برخی نیز مانند رئیس جمهور فعلی کشورمان در جمع فرماندهان ناجا میگویند: «برخی از ما ایراد میگیرند و میگویند دولت بنا بوده که پلیسی نباشد و فضای امنیتی را کم کند پس چرا بودجه نیروهای مسلح را اضافه میکند» و به این شکل بودجه را بیمنت پرداخت نمیکنند.
از آنجا که وزیر کشور در برخی دولتها، از سوی رهبر انقلاب به عنوان ” جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی” منصوب میشوند، رؤسای دولت گمان میکنند که وزیر کشور چون وزیر آنان است، پس ناجا هم زیر مجموعه آنان به حساب میآید و حق دستور دادن به این نهاد را دارند؛ حال آنکه باید دقت کنند که وزیر کشور جانشین رهبری در ناجا است. به این بیان رحمانی فضلی دقت کنید: «رهبر معظم انقلاب حکم جانشینی خودشان در نیروی انتظامی را به بنده دادند که به نحو مطلوب منویات ایشان را پیگیری میکنیم.»
با این حال در برخی موارد مسؤولین ارش دولتی تصور میکنند که به دلیل پرداخت بودجه ناجا و یا اینکه وزیر کشور جانشین فرمانده کل قوا در ناجاست و وزیر کشور وزیر دولت آنان است، پس رئیس جمهور مافوق ناجاست. این سابقه را ببینید:
تصور ریاست بر ناجا؛ دیروز احمدینژاد
در حالی که نیروی انتظامی در سال 87 به خاطر تأمین امنیت بیشتر مردم و حفاظت از آنان، تصمیم به نصب دوربین در معابر و مناطق جرم خیز و گلوگاهی در شهرها گرفت، احمدی نژاد با ارسال نامهای به فرماندهی ناجا نوشت:
«براساس اخبار منتشره قرار است ناجا با نصب دوربین در برخی مناطق، نسبت به کنترل افراد اقدام نماید…. تکرار مینماید پلیس باید در کنار مردم باشد و از اجرای طرحهایی که نشانگر بدبینی به مردم بوده و نیروی انتظامی را در مقابل آنان قرار میدهد و فاقد وجاهت و همچنین ضرورت اجراست، خودداری کند. لازم است نسبت به توقف و لغو اینگونه تصمیمات اقدام و اعلام نتیجه نمایید».
این اقدام تعجب برانگیز رئیس جمهور سابق سبب شد، احمدی مقدم، فرمانده سابق ناجا نیز در نامهای به رئیس جمهور، رفع شبهه نموده و به صورت محترمانه اعلام کند که این طرح اجرا خواهد شد. احمدی مقدم در نامه 6 بندی خود خطاب به احمدی نژاد، ضمن پاسخ به بندهای مختلف نامه رئیس جمهور، نوشت که «از دغدغه جنابعالی در حمایت از مردم و رعایت حقوق آنان سپاسگزاری» مینماید و به شکلی محترمانه نشان داد که این امر وظیفه رئیس جمهور نیست که به ناجا دستور دهد.
البته احمدی نژاد یکبار هم از طریق وزارت کشور سعی در صدور برخی دستورات برای ناجا داشت که این امر نیز با پاسخهای فرماندهان ناجا مواجه گردید.
و امروز: روحانی و ناجا
سؤال اینجاست که انگیزه رئیس جمهور از بیان سخنان حاشیه بر انگیزی چون «پلیس موظف به اجرای اسلام نیست» چیست؟ بدون شک مثالهایی که آقای رئیس جمهور بیان کردند جای تردید ندارد که پلیس اقدام به چنین امری نمیکند، اما مگر مقابله با قانون شکنی و قانون شکنان و مقابله با مصادیق فساد و منکرات از وظایف اصلی این نیرو نیست؟ پس چرا رئیس جمهور محترم باید سخنانی را بیان کند که به سرعت به تیتر یک رسانههای ضد انقلاب تبدیل شود؟ چرا رسانههای ضد انقلاب با آب و تاب این بخش از سخنان رئیس جمهور کشورمان را به تیتر یک خود تبدیل کردند که «پلیس موظف به اجرای اسلام نیست»؟ این روزها بدون شک رسانههای ضد انقلاب از این که این سخنان از زبان یک روحانی، آن هم به عنوان رئیس جمهور اسلامی ایران خارج شده است، ذوق زده شدهاند؛ چرا که آنان نیز به دنبال اجرا نشدن اسلام هستند.