موبنا – اما نکته گنگ ماجرا این است که این سیمکارتها نه قطع شدهاند و نه فروش آنها متوقف شده است. حال سؤال اساسی این است که آیا پرونده سیمکارتهای بیهویت «حقیقتاً» بسته میشود؟! یا پرونده «پیگیری» آن نزد مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بهفراموشی سپرده شده است؟ قطعاً پاسخ برای رسانهها و افکار عمومی روشن است! آنچه بررسیها نشان میدهد این است که سیمکارتهای بیهویت بهسادگی فروش یک بطری آبمعدنی در دکههای روزنامهفروشی سطح شهر به فروش میرسند و کمتر کسی بابت این تخلف آشکار اپراتور متخلف اعتراضی میکند. البته این تخلفات از چشم نهادهای امنیتی، قضائی و انتظامی دور نمانده است، چراکه هر روز پروندههای مکرری از جرم و جنایت با استفاده از این سیمکارتهای در دستگاه قضائی کشور تشکیل میشود و از این بابت هزینههای زیادی چه به لحاظ پیگیریهای قضائی و چه به لحاظ فرهنگی، امنیتی و اجتماعی به کشور وارد میشود. حال که مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات حاضر به سر و سامان دادن به آشفتهبازار فروش سیمکارتهای بیهویت نیستند، شاید دیگر زمان آن فرا رسیده باشد تا دستگاه قضائی کشورمان وارد صحنه شده و سر و سامانی به این اوضاع بدهد؛ بهویژه آنکه در آستانه برهه حساس برگزاری دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا هم هستیم. همه میدانیم فضای مجازی و بهویژه شبکههای اجتماعی چه تأثیر شگرفی بر آینده سیاسی کشورمان خواهند داشت. تأثیری که اگر بدان بیتوجه باشیم میتواند با اطلاعرسانی نادرست از کانالهای مبهم و فاقد هویت، بحرانی برای کشور ایجاد کند. فراموش نکردهایم که کدام اپراتور در بحران سال ۸۸ با توزیع سیمکارتهای «فلهای» و فاقد هرگونه هویت مشترکینش در سطح شهر، چگونه آب به آسیاب دشمنان نظام ریخت! حال وقتی میدانیم حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات چه حساسیت و ویژگیهایی دارد، چرا باید اجازه بدهیم یک اپراتور امنیت و آرامش مردم کشورمان را نشانه برود و در سکوت و خواب برخی از مسئولان این حوزه، خیلی ساده و زیرکانه اهدافش را پیش ببرد؟ بازهم فراموش نکردهایم که وزیر اسبق امور خارجه ایالاتمتحده آمریکا از دو کلید واژه گوشیهای هوشمند و اینترنت برای تأثیرگذاری بر جوانان و نوجوانان کشورمان نام برد و تأثیرگذاری و جهتدهی مردم ایران را منوط به استفاده از فناوریهای نوین دانست. حال کاملاً روشن است که ابداً نمیتوان در قبال یکی از مصادیق بارز بهخطر افتادن امنیت کشورمان بهواسطه فروش این سیمکارتها سکوت کنیم. تصور کنید یکی از عوامل بیگانه بهسادگی میتواند یک سیمکارت بدون هویت در کشور تهیه کند و با آن اخبار جعلی و تهییجکننده را در سطح جامعه منتشر سازد، چقدر این اتفاق میتواند به افکار عمومی در دوران حساس انتخابات و حتی پسازآن آسیب وارد کند؟ این اتفاقات چه تبعاتی بهدنبال خواهند داشت؟ وقتی شورایعالی فضای مجازی کشور مصوب میکند که کانالهای تلگرامی باید ساماندهی شوند، بهاین معنا است که شبکههای اجتماعی و بهطور کل تمام حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشورمان از اهمیت ویژهای برخوردار است. اهمیت ویژهای که فقط مختص به تلگرام یا چند شبکه اجتماعی نیست، بلکه شامل سایر بازیگران این حوزه نظیر اپراتورهای تلفنهمراه نیز میشود. بههیچعنوان پذیرفتنی نیست یک اپراتور موبایل بتواند بهبهانه اینکه صرفاً خدمات فنی و زیرساختی را فراهم میآورد، سالها از پاسخگویی طفره رفته و همچنان نیز به تخلفات خود ادامه دهد. تخلفاتی که موجب ناامنی در کشور شده و تسهیلکننده اقدامات مجرمانه گروههای خاص است. امیدواریم در سال ۹۶ با پیگیریهای دستگاه قضائی کشورمان، پرونده فروش و عرضه سیمکارتهای بیهویت یکبار برای همیشه «حقیقتاً» بسته شود.
منبع: مجله تلفن همراه