چرا «پروانه معصومی» را دیگر نمی بینیم؟
پروانه معصومی از جمله بازیگرانی است که با هوشیاری نقشهایش را در مجموعههای تلویزیونی و یا سینما انتخاب میکند. این بازیگر سینما معتقد است که ۴۳ سال با زحمت کار کرده و حاضر نیست به خاطر پول هر نقشی را بپذیرد.
تلویزیون هر وقت نیاز دارد یاد بازیگران قدیمی می افتد
وقتی با بازیگری مثل پروانه معصومی که سالها تجربه دارد گفتوگو میکنی دیگر همه چیز یادت میرود که اصلا قرار بود راجع به چه موضوعی حرف بزنی. چون آنقدر غرق موضوعات مختلف میشوی و شنیدن آنها برایت جذاب و شنیدنی است که اصلا بیخیال حرفهایی که از قبل به آنها فکر کرده بودی، میشوی. پروانه معصومی هم اتفاقا پا به پای من میآید او این روزها از دنیای تصویر دل خوشی ندارد و به نقدهای جدی در حوزه تلویزیون و سینما میپردازد که مرور آنها جذاب است.
چرا مجموعههای تلویزیونی جذابیتی برای مردم ندارد؟
مشکلات مجموعههای تلویزیونی ربطی به مدیران صدا و سیما ندارد. مدیر یک شبکه حق نظارت روی مجموعههای تلویزیونی را دارد اما باز هم وجود سریالهای نه چندان جذاب تلویزیون به کسانی برمی گردد که این مجموعهها را کارگردانی میکنند.
البته اکثر کسانی که برای کارگردانی مجموعههای تلویزیونی در نظر گرفته میشوند، در عرصه سریال سازی شناخته شده هستند…
بله متاسفانه اتفاق دیگری که به نظر من باعث میشود تا مجموعهها، جذابیتی برای مخاطب تلویزیون نداشته باشد، بحث تکرار در یک موضوع است. به عنوان مثال آقای ایکس سریالی میسازد که کار خوبی هم از آب در میآید اما بدبختانه آدمهای آن قصه که موقعیت آفرین بودند و مردم دوستشان داشتند، در مجموعههای بعدی کارگردان هم تکرار میشوند. من موافقم که مردم را باید خنداند ولی مجموعههای تلویزیونی تکرار داستان و موقعیت هستند. یا با مجموعههایی مواجه هستیم که دور از ذهن و واقعیت جامعه امروزی هستند. فرقی نمیکند در سینما و تلویزیون با ضعف نویسنده روبرو هستیم.
چه راه مناسبی برای جذب نویسنده در سینما و تلویزیون میتوان پیدا کرد؟
برای اینکه نویسنده جذب سینما و تلویزیون شود، باید بودجهای از سوی مدیران برای این شاخه در نظر بگیرند. چرا که برای نوشتن، دستمزد ناچیزی میدهند. حالا میخواهد نویسنده برای تلویزیون کاری را انجام دهد و یا سینما فرقی نمیکند. آنچه برای مخاطب جذابیت داشته باشد، به نوعی سریال را جلو میبرد. وقتی یک مجموعه منسجمی وجود ندارد و جذابیتی هم برای بیننده نداشته باشد، میشود اتفاقی که این روزها شاهد آن در تلویزیون هستیم. مجموعههایی که فقط میخواهند آنتن تلویزیون را پر کنند.
تلویزیون هر وقت نیاز دارد یاد بازیگران قدیمی می افتد
شما معتقدید باید مشکلات جامعه به شکل سریال در تلویزیون پخش شود؟
خیلی مسائل در زندگی مردم وجود دارد که میتواند موضوع یک قصه و یا مجموعه تلویزیونی باشد. برای من نوعی اتفاقات در طول روز میافتد که هر کدام یک داستان جدا دارد. اگر بخواهیم این اتفاقات را ببینیم، مردم هم با آن ارتباط برقرار خواهند کرد. بارها شده که دوست نداریم مشکلات و دردسرهای خانوادهها را ببینیم. اینها سیاه نمایی نیست، واقعیتهای جامعه است. وقتی من میبینم که مادری به فرزندش میگوید، از زمانی که تو به دنیا آمدی خوشبختی از زندگی ما رفت، این یعنی فقر و بدبختی و عدم زندگی خانوادگی که نمیتوان با هیچ موضوعی روی آن را پوشاند. شاید در قالب یک مجموعه تلویزیونی، حرفی آموزنده برای بعضی خانوادهها داشته باشد.
به همین دلیل است که شما از عرصه بازیگری در سینما و تلویزیون فاصله گرفتهاید؟
دقیقا؛ در ماههای اخیر دو سریال از تلویزیون پخش شد که به من هم پیشنهاد بازی در آنها را داده بودند، حالا که قسمتهایی از این سریالها را میبینم، میگویم خدا را شکر که من در این مجموعهها بازی نکردم. قصههای دور از واقعیت با ساختار خیلی سطحی ساخته میشوند. نزدیک به ۴۳ سال است که کار کردهام و حاضر نیستم جایگاهم را با بازی در سریالهای سطحی به خطر بیاندازم. به همین دلیل حداقل در خاطر خودم شرمنده انتخاب نقشهایم نخواهم بود.
اما تلویزیون نیاز به بازیگران باسابقه دارد. چرا که نیاز مجموعههای تلویزیونی را تنها بازیگران تازه از راه رسیده برآورده نخواهند کرد…
متاسفانه تلویزیون زمانی نیاز به من و امثال من دارد که میخواهد همه چیز به نفع خودشان باشد. تلویزیون هر وقت نیاز داشته باشد به یاد بازیگران قدیمی میافتد. چندین بار از من دعوت شده در برنامههای کوتاه شرکت کنم اما نپذیرفتم چرا که با حضور ما میخواهند چند دقیقهای آنتن تلویزیون را پر کنند. من هم ترجیح میدهم این گونه برنامهها را حذف کنم.