موبنا – برای گرفتن بهترین عکس شما باید بهترین دوربین را داشته باشید. این جملهای است که حتماً به گوش شما رسیده است، مخصوصاً هنگامیکه سعی کردید به دنیای عکاسی وارد شوید. اینیک باور عمومی است که تصویر عالی با بهترین دوربین گرفته میشود. این باوری است که کام عکاسان را تلخ کرده، چراکه مهارتهای آنان را درگرفتن عکسهای خوب نادیده میگیرد. نکته جالب این است که باوجود فرمول رایج «بهترین دوربین برابر است با بهترین عکس» شاهد نسل جدید از دوربینهای جدید هستیم که در جیب شما جا میشوند. در اینجا زومیت تجربیات یک عکاس برزیلی به نام تیتو فرنادز (Tito Ferradans) که فیلم بردار و متخصص تکنیک های جلوه های بصری و از علاقمندان هنر آنامورفیک است را برای شما بازگو می کند. اگرچه این مطالب بخشی از نظرات شخصی عکاس است؛ ولی به عنوان یک هنرمند با تجربه که اکنون در کشور کانادا زندگی می کند، میتواند راهنمای برای شما در آغاز کار عکاسی باشد.
تجربیات تیتو فرنادز در جستجوی بهترین عکس ها
قبل از اینکه من (تیتو فرنادز) وارد دنیای عکاسی و فیلمبرداری شوم (بیش از ده سال پیش) کارم را با یک دوربین کامپکت سونی شروع کردم. با دوربین ساده و اتوماتیک کوچکی که فقط به من اجازه میداد دکمه شاتر را فشار بدهم. آن زمان من نیز اعتقاد داشتم بهترین عکسها با بهترین دوربین های عکاسی گرفته میشود. مطالب زیادی بود که باید یاد میگرفتم و هیچ آشنایی با عمق میدان و کم کردن عمق میدان و دنیای گسترده رنگها و راز و رمزهای آنها نداشتم. وقتی اولین دوربین DSLR خودم را در سال ۲۰۰۸ خریدم، فصل جدیدی در دنیای عکاسی برای من آغاز شد. سفر از دنیای عکاسی آنالوگ به دنیای عکاسی دیجیتال برای من با دوربین کانن Rebel XTi بود. هنوز خاطره گرفتن اولین عکسها دیجیتالی جز خاطرات زیبای من است. همین خاطرات به من درسهای بزرگی را یاد داد. یکی از این درسها درک این مطلب بود که یک دوربین عکاسی خوب در حقیقت شرایط را بهتر میکند؛ اما آمار عکسهای خندهدار را کمتر نمیکند.
امروز من از هر سه عکس گرفتهشده یک عکس غیرقابلدفاع دارم. آن زمان از هر ۲۵ عکس گرفتهشده یک عکس قابل دفاع داشتم. جالب است که اگر در هر عکسی که میگیرد یک یا دو تکنیک عکاسی را پیاده کنید، بهمرور سرعت شکار عکاسهای عالی برای شما بیشتر میشود و یک گنجینه ارزشمند در لایت روم خواهید داشت.
در طول یک دهه کار و تلاش که مهارت عکاسی من بهبود پیدا کرد، تجربه کار با دوربینهای خوبی از شرکت کانن را داشتم. ابتدا با دوربین XTi I بعد با دوربین ۷D و بعدازآن نیز دورانی با ۵D MkIII گذراندم. در این اواخر نیز با یک دوربین سونی به نام A7s II عکاسی میکردم. باتجربه هر دوربین جدید من به چشم میدیدم که قابلیتهای جدید آنها باعث تغییر رویه در شیوه عکاسی من میشود. امکاناتی مانند بازتولید رنگ (color reproduction) که اغلب آماتورها در عکاسی از نتایج تأثیرات آن شگفتزده میشوند، سنسور فول فریم (full frame sensor) که زاویههای بازتری را برای دوربینها به ارمغان آورد، حساسیت به نورپایین (low light sensitivity) که مرزهای عکاسی در محیطهای کمنور را به عقب راند و… از مواردی بود که تأثیر مهم و شگفتی بردنیای عکاسی گذاشت.
در طی همین مسیردر تحول در دنیای عکاسی بیش از چند عکس بود که به گرفتن آنها افتخار میکردم و بیش از چندین بار با دیدن عکسهای خوب غافلگیر شدم و صداهای تحسین برانگیزی شنیدم که میگفت:
معرکه است! این عکس عالی است! دوربین بسیار خوبی دارید!
اکنون متوجه میشدم چرا کام بعضی از عکاسان با شنیدن این تعریفها و تمجیدها تلخ میشود. این بحث تعریف از بهترین دوربینها حتی به قبل از گرفتن عکسهای جدید نیز کشیده شده بود. صاحبنظران تنها با دیدن دوربین عکاسی جملاتی نظیر، با دوربینی مانند این هیچ جای شکی نیست که عکسهای عالی خواهید گرفت را زیاد تکرار میکردند. از این میان تنها با دوستانی که صمیمیت بیشتری داشتیم، فرصتی هم برای گفتن این توضیح پیش میآمد که دوربین یک ابزار است و نباید انتظار داشت عکس باکیفیت خوب بهوسیله آن گرفته شود، مگر اینکه کسی که دکمه شاتر را فشار میدهد، به عکاسی آشنا باشد.
در طی دورانی که من با عکاسی زندگی میکردم، استفاده از گوشی هوشمند نیز بهطور گستردهای رواج پیدا کرد. در طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ که من نویسنده یک مجله عکاسی در برزیل بودم، دیدم چند عکاس حرفهای در مورد اعتبار هنری یک عکس از عکاسان حرفهای که با گوشی هوشمند گرفتهشده بود چه بحث آتشینی را تجربه میکردند. آن زمان این مکالمات یک بحث داغ و رایج در میان جماعت روزنامهنگار بود.
مردم نیز خواهناخواه تحت تأثیر حضور تکنولوژی عکاسی گوشی همراه در زندگی خود هستند. آنها نیز با گوشیهای همراه خود هنگام وقوع حوادث درصحنه حاضر هستند و عمق صحنه را نشانهگیری و دکمه شاتر را فشار میدهند. تصاویر و صحنهای باارزشی را در لحظههای مهم ضبط و ثبت میکنند، این در حالی است که هنوز عکاسان به صحنه نرسیدهاند؛ اما کیفیت تصاویر توسط مردم عادی خوب نبودند و این فراتر از قابلیتهای دوربین گوشی همراه بود، مهمتر از کیفیت و رزولوشن و قدرت نمایش رنگها، ظرافت و زاویه دید عکاسان حرفهای بود که بازهم مرزبندیها را حفظ میکرد.
همانطور که تیتو فرنادز بیان کرد این تفاوتها حتی هماکنون هم مابین عکاسان آماتور و حرفهای بهراحتی دیده میشود در ادامه به چند نمونه از عکاسی سوژهها در یک مکان توسط عکاس آماتور و حرفهای نگاه کنید و خودتان قضاوت کنید. اینکه چگونه به چنین نگاهی نزدیک شوید منوط به تمرین تکنیکهای عکاسی است.
تجربیات تیتو فرنادز و دوربینهای گوشی همراه
تیتو فرنادز درادامه تجربیات خودش به حضور و ظهور دوربین ها در گوشی هوشمند نیز اشاره میکند. اعتقاد فرنادز چنین است که گوشیهای هوشمند باقابلیت دوربین عکاسی و قیمت نزولی دوربینهای دیجیتال دو عامل مهم در شکستن سد انحصار در عکاسی بود و سیل عکاسان نوظهور وارد دنیای عکاسی شد. حالا هر شخصی خواه یا نا خواه یک دوربین عکاس در قالب یک گوشی هوشمند به همراه خود داشت و نمیتوانست آن را از زندگی خودش بیرون کند. حتی عکاسیهایی افتتاح شدند که عکاسان آن هنوز عکاسی را بهطور حرفهای شروع نکرده بودند. نقش اصلی این تغییرات را باید بر عهده دوربینهای گوشی هوشمند گذاشت. تا این اواخر تشخیص اینکه عکس گرفتهشده با گوشی هوشمند است یا دوربین واقعی چندان سخت نبود.
با حضور گوشیهای دو لنزی (dual lenses) یا همان دوگانه، یادگیری ماشین (machine learning) و فرایندهای خودکار، گوشیهای هوشمند تصاویری را ثبت و ضبط میکنند که نگاه هر عکاس صاحبنظری را به خود جلب میکند. امروز عکاسان میدانند که حفظ ارزشهای عکاسی اپتیکال (optical photography) در سایه و جایگاه قدرتمند عکاسی محاسباتی (computational photography) کاری آسانی نیست. اکنون عکاسی محاسباتی تعریف و جایگاه مشخصی برای خود دستوپا کرده است. عکاسی محاسباتی، اشاره به ضبط تصاویر دیجیتال و متدهای پردازشی حاصل از محاسبات دیجیتال بهجای فرایندهای نوری دارد. عکاسی محاسباتی به بهبود قابلیتهای دوربین کمک شایانی میکند، ویژگیهای در اختیار عکاس قرار میدهد که با عکاسی مبتنی بر فیلم و نور بهراحتی ممکن نیست. همچنین عکاسی محاسباتی هزینهها را کاهش میدهد و اجزای دوربینها را کوچکتر میکند که بهطور فزایندهای باعث رشد محبوبیت آن میشود.
پشت پرده این قابلیتهای فوقالعاده در گوشیهای هوشمند در وجود پردازندههای قوی و الگوریتمهای قدرتمندی است که هرروز در حال ارتقا هستند و البته دوربینهای اپتیکی از این مزیت ویژه بیبهره هستند. در آخرینمدلهای گوشی همراه آیفون ۷Plus 8Plus ،X، از دو لنز استفاده شد. یک لنز تله فوتو (telephoto) و یک لنز واید (wide angle) که باعث میشود عمق میدان درصحنه بازسازی شود. این شبیهسازی، قابلیت عمق میدان را، همانند دوربینهای حرفهای بدون افزایش وزن قابلتوجه بهواسطه عکاسی محاسباتی وارد گوشی هوشمند کرد. هرچند مدیریت این عمق میدان، هنوز در اختیار گوشی است؛ بااینحال شما تا حدی این امکان را دارید که نورپردازی صحنه را تغییر دهید و عمق میدانی مناسب و تا جای ممکن، دقیقی ایجاد کنید. حتی میتوانید نقطه فوکوس خود را بعد از فشار دادن دکمه شاتر تغییر دهید.
البته با توجه به اینکه این ویژگیها در دوربینهای لایترو Lytro وجود دارد، نمیتوان آن را چندان جدید و نو خواند؛ ولی امروزه قدرت تکنولوژی عکاسی محاسباتی در دسترس همه قرارگرفته و تا حدی وسیله آزمون و بازی تبدیل شده است. اکنون برنامهها و نرمافزارهای گوشیهای هوشمند با هزینهای اندک یا حتی رایگان همچون Focos و Anamorphic امکاناتی به شما میدهند تا تصاویر شما با دوربینهای دو گانه تفاوتی نداشته باشد. رویکرد اپل در مقایسه با گوگل در عکاسی محاسباتی محافظهکارانه به نظر میرسد. گوگل با برنامهریزی و پیادهسازی یک لنز و پشتیبانی قدرتمند هوش مصنوعی از آن در گوشی هوشمند Pixel 2 گام بلندتری را در دنیای دوربین عکاسی محاسباتی برداشته است. پیکسل ۲ با گرفتن ۹ عکس پشت سرهم این امکان را به وجود میآورد که تا حد بالاتری از دامنه پویایی و تجزیهوتحلیل عکس فراهم شود، همچنین پیادهسازی عمق میدان درحرکت دوربین و اختلافمنظر صحنه به نحو کاملتری ایجاد شود.
به عقیده تیتو بعلاوه اینکه AI در عکاسی محاسباتی با هوشمندی به دنبال ارزیابی حضور عناصر خاص درصحنه و تنظیم فوکوس روی آنها در زاویه دید لنز گوشی هوشمند است. نتیجه این فعالیتها عکسهای شگفتانگیز از یک دستگاه نسبتاً ارزان و سبک در مقایسه با دوربینهای حرفهای است که البته در کارهایی همچون ارتباطات و مخابرات نیز بهطور قدرتمند عمل میکند. با این فناوریها در گوشی هوشمند عکس گرفتهشده توسط خواهر ۷ ساله تیتو با عکسهای گرفتهشده توسط تیتو رقابت میکند؛ عکسهایی که تنها با فشردن یک دکمه شاتر گرفتهشده است.
تیتو معتقداست درعینحال که عکاسی محاسباتی روزبهروز باعث گسترش عکاسی با گوشی هوشمند میشود، اهمیت مهارت در عکاسی نیز برجستهتر میشود. بهعنوانمثال، قاببندی و روشنایی هنوز در عکاسی محاسباتی ماشینی هستند و البته کیفیت چندانی نیز ندارند. اهمیت این ظرافتها در هنر عکاسی است که باعث میشود عکسهای عکاسان حرفهای با همین ابزار بسیار غنیتر و درخشنده جلوه کند.
ماحصل تجربیات تیتو به ما میگوید این همان عاملی است که عکاسان بزرگ را از عکاسان آماتور جدا میکنند. آنها ابزار عکاسی را از جایگاه خود بالاتر نمیبرند بلکه با تسلط بر تکنیکهای عکاسی تصاویری ماندگار و اثرگذار خلق میکنند که سالها در ذهن و خاطره به یادگار میماند. شما نیز با دیدن عکسهای بیشتر از هنرمندان عکاس متوجه منظور من خواهید شد. در بخش شاتر تجربهای خلاقانه و شگفتانگیز عکاسان بزرگ شما را هم به وجد میآورد و ایدهای جدیدی برای عکاسی، به شما میدهد. اگر هنوز فکر میکنید که یک عکس خوب تنها با یک دوربین خوب گرفته میشود بهتر است دراینباره تجدیدنظر کنید، عکس عالی با عکاس عالی میسر است.
منبع: زومیت