ارتباط قوی با کاربر هدف به کمک محتوای هوشمند
موبنا – جامعه هدف باید توسط برند شناسایی شود و پس از آن با توجه به رفتارهای آنها به تولید محتوا هوشمند پرداخت تا پاسخی به نیازهای کاربران باشد.
برندها باید به طور منظم و در بازههای زمانی مشخص رفتار کاربران را در وبسایت خود و رقبا بررسی کنند تا متوجه شوند که خواستههای کاربران چه تفاوتی با گذشته دارد. ترندها در بازههای زمانی معین باید مورد تحلیل و آنالیز قرار بگیرند تا مشخص شود کاربران چه چیزهایی را جستجو میکنند، در چه سطحی جستجو میکنند و چه نوع از عبارات و کلمات کلیدی را استفاده میکنند.
اگر با این ترفند و شگرد، برندها بتوانند فعالیتهای صحیحی انجام دهند در صحنه رقابت با رقبا زودتر از دیگران میتوانند محتوای هوشمند خود را ارائه دهند، پس کاربران آنها را انتخاب خواهند کرد.
آنالیز سایت رقبا و داشتن لیست کلمات کلیدی که رقبا با آن ها رتبه بندی شده اند، باعث تحلیل بهتر رقبا میشود. همچنین شناخت عنوانها و کلمات جستجو شده باعث بوجود آمدن ایده های تازه و بکر درباره ایجاد محتوای جدید می شود.
برندها باید در یک برنامه منظم کلمات کلیدی عامه پسند را در بخشهای به خصوص خود آنالیز کنند. استفاده توامان و همزمان از استراتژیهای گوناگون به سازمان و تشکیلات اجازه میدهد تا یک لیست قوی از کلمات کلیدی ایجاد کنند و با شناسایی سرفصلهای کلیدی فعالیت ها را بهبود ببخشند.
زمانی که محتوا ایجاد شد برندها باید محتوا را براساس رفتار و سلیقه کاربران و نیاز جامعه هدف بهینه سازی کنند. برای این کار ارتباط بین میکرومومنتهای گوگل با استراتژیهای بهبود محتوا بسیار مهم است.
دسته بندی میکرومومنتهای گوگل
می خواهم بخرم I-want-to-buy
می خواهم بدانمI-want-to-know
می خواهم انجام دهم I-want-to-do
می خواهم بروم I-want-to-go
برای مثال میکرومومنت I-want-to-go باید برای جستجوهای منطقهای با کلمات کلیدی هدف و محتوای متمرکز بر منطقه بهینهسازی شوند.
موضوع ماشین یادگیری
این مورد به یک موضوع مهم در استراتژیهای سئو و محتوا تبدیل شده است. پیشبینی می شود که اهمیت آن با گذر زمان بیشتر هم شود چون به برندها کمک میکند تا محتوای صحیح را توسعه دهند.
موضوعات یادگیری ماشین اثرات بزرگی روی دنیای محتوا و توسعه آن داشته است. نمونهای که میتوان معرفی کرد RankBrainگوگل یا همان هوش مصنوعی رتبهبندی گوگل است. این قابلیت توانایی بررسی رفتار و الگوهای جستجویی کاربران را به مارکترها میدهد، پس آنها میتوانند محتوایی که کاربر انتظار آن را دارد تولید کنند.
وقتی کاربران یک وبسایت را مشاهده میکنند اطلاعات زیادی پشت این حضور در سایت وجود دارد مثل اینکه در چه مکانی و چه چیزی را کلیک کردهاند ، چه مدت زمانی در یک صفحه حضور داشتهاند، چگونه به وبسایت دسترسی پیدا کردهاند و موارد دیگر که صاحبان سایت میتوانند به آن دست پیدا کنند.
با دستیابی به این دادهها و اطلاعات، برندها میتوانند انواع کاربران و بازدیدکنندگان را شناسایی کنند و خود را به جای آنها قرار داده و سفر خریدار در دنیای وب را شبیهسازی کنند. در سال ۲۰۲۰ میلادی میزان اطلاعات موجود در اکوسیستم دیجتال از ۱۳۰ اگزابایت به ۴۰۰۰۰ اگزابایت افزایش خواهد یافت. این حجم از دادهها و اطلاعات به اندازهای است که توانایی انسان را کاهش میدهد پس یادگیری ماشین باید وارد میدان شود و اطلاعات را پردازش کرده و در اختیار مارکترها قرار دهد.
به این نکات توجه کنید :
- رتبه به دست آمده در صفحه نتایج موتور جستجو برای کلمات کلیدی
- نرخ کلیک کسب شده از صفحه نتایج موتور جستجو
- میزان ارتباط کاربر با سایت وقتی برای اولین بار در صفحه وارد میشوند
- نرخ تبدیل
توجه به این موردها به برندها کمک میکند که از صحت و دقت آمارهای Machine Learning مطمئن شوند. این آمارها عملکرد محتوا و تاثیر آن بر فعالیتهای سایت را نشان میدهد.
سئو و محتوای هوشمند را مورد استفاده قرار دهید
برای استفاده از سئو و محتوای هوشمند به منظور بهبود وضعیت سایت به این ۵ نکته توجه باید شود :
- شناخت چگونگی تاثیر رفتار و الگو جستجوی کاربر روی رتبهبندی سایت
- توسعه لیست کلمات کلیدی و استراتژیهای محتوا
- ایجاد محتوایی که با میکرومومنتها و سفر غیر خطی کاربر در ارتباط باشد
- استفاده بهینه از Machine learning به منظور دستیابی به دادهها و اطلاعات
- استفاده از فاکتورهای قوی سئو برای مانیتور کردن فرایند بازاریابی
یک چالش کلیدی در موضوع بهینهسازی سایت، محتوا و بازاریابی محتوا می باشد. مارکترها باید یک دیدگاه هوشمندانه نسبت به این موضوع داشته باشند تا چگونگی ایجاد، بهینهسازی و سنجش محتوا را به بهترین سبک انجام دهند. در صورتیکه بتوانید محتوای مفید برای کاربران منتشر نمایید، کاربر شما را از خرید بک لینک بی نیاز می نماید و با اشتراک گذاری مطالب و لینک نوشته شما در سایت های دیگر، زحمات شما را جبرا خواهد نمود.
پس داشتن اطلاعات جستجوی کاربران و الگوی رفتار آنها باعث بیشتر شدن شناخت میشود تا بتوانند بهترین نوع محتوا را برای کاربر هدف ایجاد کنند.