موبنا – خیلی از مردم کوچه و بازار نه از جزییات قانون مبارزه با پولشویی و الزامات افایتیاف چیزی میدانند و نه از بد عهدی اروپاییها در عملیاتی کردن SPV(ساز و کار ویژه مالی) خبر دارند! اما شاید در این وانفسای اقتصادی از فیلتر شدن اینستاگرام استقبال نکنند. ابزاری که هم دهها میلیون مخاطب در کشورمان دارد و هم انتقال دیتای سنگین آن جیب اپراتورها را پر میکند؛ بنابراین در این شرایط مردم از فیلتر شدن یک پیامرسان اجتماعی که اتفاقاً خیلی هم سرگرم کننده است خشنود نخواهند شد و از طرفی با توجه به شرایط ویژه اپراتورهای موبایل – به دلیل تحریم و افزایش چشمگیر هزینههایشان – فشار مضاعفی وارد خواهد شد، چراکه فیلتر اینستاگرام به معنای کاهش درآمد انتقال دیتای اپراتورها هم هست.
بگذارید همین ابتدای کار موضعمان را روشن کرده و بگوییم که ابداً کاری با درست یا نادرست بودن فیلتر کردن شبکههای اجتماعی یا وبسایتهای مختلف در فضای مجازی نداریم؛ اما اگر فقط ذرهای در این فضا گشت و گذار کرده باشید، متوجه میشوید که فیلتر کردن یک سایت یا یک شبکه اجتماعی هیچ کارکردی در مقابل میلیونها نرمافزار فیلترشکن ندارد!
اقدامی که در یک دهه اخیر در فیلتر کردن صدها هزار سایت مختلف صورت گرفته، باعث شده خیلی زود کاربران ایرانی با انواع ترفندهای دور زدن فیلتر آشنا شوند. امروز کامپیوتر یا گوشی هوشمند هر کسی را مشاهده کنید، میبینید دهها نرمافزار برای دور زدن فیلتر در آن وجود دارد! این موضوع بدین معنی است که مسئولان خواستهاند جلوی یک آسیب را بگیرند، ولی یک آسیب بزرگتر به اسم فیلترشکن را برای کاربران ایرانی فضای مجازی به ارمغان آوردهاند.
متاسفانه این نرمافزارها که غالباً بهطور رایگان هم در اختیار کاربران قرار میگیرند، بعضاً کارکرد بدافزار داشته و مشکلات فراوانی را برای مصرفکننده آن بوجود میآورند. استفاده از یک نرمافزار فیلترشکن همانند یک تونل تاریک برای انتقال اطلاعات عمل میکند که دیگر هیچکس و هیچ نهاد نظارتی نمیتواند محتوای انتقال یافته از طریق آن را به این سادگیها رصد و احیاناً از آسیبهای انتقال اطلاعات یا کلاهبرداریهای مجازی پیشگیری کند. بماند که خیلی از کاربران با همین نرمافزارهای فیلترشکن به درگاه آنلاین بانک متصل شده و اطلاعات بسیار مهم بانکیشان را به اشتباه در اختیار افراد ثالث قرار دادهاند. سادهتر بخواهیم بگوییم گاهی بعضی از تصمیمات ما میتواند مصداق بارزی از چاله به چاه افتادن باشد.
به غیر از اینستاگرام بد نیست کمی هم درباره پیامکهای تبلیغاتی بگوییم! پیامکهایی که ارسال آن به مذاق هم اپراتورها و هم صاحبان کسب و کار حسابی خوش میآید؛ اما اعصاب و روان مردم را بهم میریزد! به غیر از مزاحمتهای مکرری که این پیامکها ایجاد کردهاند؛ تصور کنید برای فرزند نوجوانتان گوشی موبایل خریدهاید و هر چند روز یکبار یک پیامک به آن ارسال میشود که «محصولات ویژه آقایان! تماس با شماره…» فرزندتان از شما میپرسد معنی این پیامک چیست؟ آیا باید به آن پاسخ دهد؟ انصافاً سطح درک نازل برخی از شرکتهایی که چنین پیامکهایی را برای دهها هزار شماره ارسال میکنند آنقدر پایین است که هنوز نمیدانند که ارسال انبوه هر چیزی چقدر میتواند با فرهنگ، آداب و اعتقادات ایرانیها در تضاد باشد و از آن بدتر هیچ نهاد نظارتی هم آب در دلش تکان نمیخورد که این چه پیامی است!
اگر بر فرض حوصله شکایت و پیگیری ماجرا را داشته باشید و باز هم تصور کنیم که حمایتی از کاربر در این حوزه وجود دارد؛ اولاً بعید است ارسال کننده شماره را بیابید، دوما اینکه این افراد و شرکتها سیمکارت خریداری شده را دور میاندازند و یک سیمکارت دیگر خریده و…
جای شکرش باقیست وزیر جوان ارتباطات متوجه این ماجرا شده و عزم خود را جزم کرده تا فکری به حال این معضل کند. ما هم در همین راستا توصیه میکنیم در نخستین گام فکری به حال سیمکارتهای فلهای اپراتور پرتخلف چند ملیتی کند که مثل نقلونبات و بدون احراز هویت درستودرمان دستبهدست میشود! مادامیکه سیمکارتهای اعتباری (بخوانید بیاعتبار) اپراتور چند ملیتی در بازار وجود دارد، 10 هزار که هیچ! 10 میلیون سیمکارت را هم که مسدود کنید باز هم فایدهای ندارد؛ چراکه افرادی که بخواهند از این سیمکارتها برای تبلیغات محصولات قانونی یا غیرقانونیشان استفاده کنند، ابداً نگرانی نخواهند داشت. البته شاید مارکتینگ پلن (برنامه تبلیغاتی) این اپراتور هم با توجه به سابقه فعالیتهای تأملبرانگیزش واقعاً روی چنین گروههایی هدفگذاری شده باشد! خلاصه کلام اینکه برای حل معضل پیامکهای مزاحم یا به قولی تبلیغاتی بهتر است موضوع را تکبعدی ندیده و از جنبههای مختلف برای بستن پرونده آن اقدام شود.
منبع: مجله تلفن همراه |ابوالفضل شاکری