با حذف یارانههای پنهان، زندگی که هیچ، مردگی هم نمیتوان کرد
بازار ایران – برخی اقتصاددان مدت طولانی است که تمرکزی ویژه روی اصلاح روش توزیع بیش از 900 هزار میلیارد تومان انواع یارانه پرداختی گذاشته اند. من البته چه از نظر کاهش نابرابری و چه از باب سیگنالینگ قیمتهای واقعی انرژی به بخشهای مختلف کسب و کار تلاش ایشان را تحسین میکنم و در حد توان برای تحقق هدف ایشان میکوشم. اما تصور میکنم سوال اصلی پیش رو به مراتب مهم تر از نحوه توزیع یارانه هاست.
اگر عدد یارانه را به روشی بالسویه تقسیم کنیم ( و قیمتها را هم همزمان غیر یارانهای نماییم) به هر ایرانی کمی بیش از نهصد هزار تومان در ماه می رسد. سوال اینجاست که آیا با این عدد بعلاوه حقوق متعارف اساسا امکان زندگی در شرایط قیمت جهانی شده وجود دارد؟ به قول دوست اقتصاددانی با این درامد در قیمتهای جهانی زندگی که هیچ، مردگی هم نمی توان کرد.
یکی از وجوهی که این حقیقت را توضیح می دهد کاهش شدید سرانه تولید ناخالص داخلی است. تولید ناخالص داخلی از حدود 7681 دلار در سال 2011 به 5555 دلار در سال 2018 سقوط کرده است. یعنی در یک دوره 8ساله نه تنها رشد نداشته ایم بلکه 27 درصد هم کاهش درامد برای هر نفر داشته ایم. دقیقتر آن که کیکی که با حرارت بر سر بهبود تسهیم آن می کوشیم ( که البته کوشش درستی است) به سرعت در حال کوچک شدن است.
این کاهش، همزمانی مطلق با دوره های تحریمی قبل از برجام، برجام و پسا برجام دارند ( سه دوره ای که معماری تحریم علیرغم همه تلاش ها کمابیش ثابت بوده است) ممکن است اظهار شود ضعفهای داخلی هم در این میان موثر بوده که باید گفت تحریم چیزی جز فشار بر نقاط ضعف داخلی نیست.
توجه داشته باشید که تا سال 2008( محاذی تحریم سیسادا) سرانه تولید ناخالص داخلی ایران رشدی هم پای ترکیه داشته است و بعد از آن اهسته بین دو کشور شکاف افتاده است.
اقتصاددانان ایرانی معمولا شانه بالا می اندازند که تحریم به عنوان یک امر عارضی امنیتی- سیاسی باید رفع شود تا بتوان روی ریل توسعه بازگشت. با این حال ترکیب تلاش برای بقا در شرایط تحریم ( و نه توسعه در شرایط تحریم) و طولانی بودن زمان اعمال تحریمها خود را به صورت یک سقوط آزاد دردناک در سرانه تولید ناخالص داخلی نشان داده است.
تدوین و تعیین کارفرمای توسعه و اجرای یک برنامه توسعه ( و نه بقا) در شرایط تحریم فوری ترین الویتی است که میشناسم.
منبع: تسنیم | مجید شاکری