اما و اگرهای سرمایهگذاری در بورس
بهروزترینها– برخی میگویند که در شرایط فعلی سرمایهگذاری توجیه چندانی ندارد. عدهای با تاکید معتقدند که در شرایط فعلی بورس بهترین محل برای سرمایهگذاری است. برخی قیمتگذاری دستوری، دخالتها و بخشنامههای متعدد را عامل عدمامنیت سرمایهگذاری در ایران معرفی میکنند. گروه زیادی دلنگران برجام و قطعنامههای جدید هستند و به چشم تهدیدی برای بازار سرمایه و سرمایهگذاران به آن نگاه میکنند، اما اکثر آنها در کلافگی و بیحوصلگی نسبت به نوسانات اقتصادی و تاثیر آن در بازار سرمایه اشتراکنظر دارند. این موضوع را در عدمتمایل آنها برای اظهارنظر و بیحوصلگی در مرور عوامل تاثیرگذار در بازار و خستگی در روند تکرار بایدها و نبایدها میشود دید.
انگار که افسانه سیزیف شده است. همان که محکوم شد تا تختهسنگی را به دوش گرفته و تا قله یک کوه حمل کند، اما همین که به قله میرسید، سنگ به پایین میغلتید و سیزیف باید دوباره این کار را انجام میداد، اما نتیجه آن کار این بود که پیروزی او در آگاهیاش است. حرفی که کارشناسان و فعالان بازار سرمایه هم به آن اشاره میکنند. آنها هرقدر هم که خسته و کلافه باشند اما معتقدند که سرمایهگذاران در این شرایط باید با آگاهی و دوری از هیجانها سرمایهگذاری کنند تا دیگر اتفاقات سالهای گذشته پیشنیاید و البته معتقدند که ترس و لرزهای سرمایهگذاری در بورس دیگر فقط مختص به سهامداران حقیقی نیست.
شرایط فعلی و سرمایهگذاری در کدام بازار؟
نبود گزینههای دیگر در شرایط فعلی، از جمله موضوعاتی است که وقتی صحبت از شرایط سرمایهگذاری در بورس میشود، کارشناسان اقتصادی و بورسی به آن اشاره میکنند. به اعتقاد آنها ظرفیت بازارهای سکه و طلا محدود است و ریسکهایی را در پی دارد. بازار ارز هم محدودیتهای خاص خود را دارد و در شرایط فعلی مخصوصا همراه با ریسک و نوسان است. در نهایت با فرض بر اینکه سرمایهگذار، سرمایه زیادی هم برای خرید ملک و زمین ندارد، این گزینه هم کنار گذاشته میشود. تنها گزینهای که برای سرمایهگذاری میماند، بورس است. بهروز شهدایی چنین نظری دارد. او با بیان اینکه سرمایهگذاران با محدودترین ابزار در حال فعالیت هستند، به این مساله اشاره میکند که اگر شخصی در بورس سرمایهگذاری کرده است، بهتر است همچنان در این بازار سرمایه دوام بیاورد و فکر خروج نداشته باشد. نکتهای که او به آن اشاره میکند همان محدودیت انتخابها برای سرمایهگذاری با سرمایه کم و عدمریسکپذیری است. پیمان مولوی اما نگاه متفاوتی به حرکت بازارها در شرایط فعلی دارد. او با اعلام اینکه نسبت به سالگذشته بازار سرمایه و دلار حدود ۳۰درصد رشد داشتهاند و طلا و مسکن هم حدودا ۲۰ تا ۲۵درصد رشد داشتهاند، این موضوع را نشاندهنده این مساله میداند که مانند اردیبهشتماه ۱۳۹۸ بازده بازارهای موازی نسبت به سال۱۳۹۷ صددرصد و نزدیک به یکدیگر بودند.
درمیان دومینوی خبرها و اتفاقات، پیمان مولوی از این موضوع صحبت میکند که بازارها در حال آمادهشدن هستند تا نسبت به یکدیگر حرکت متفاوتی را انجام بدهند. او با اشاره به سال۹۸ و ۹۹ درباره این مساله در صحبتهایش با «دنیایاقتصاد» صحبت میکند که در آن زمان حرکت بازار سرمایه که به اعتقادش با دستکاری همراه بود، نرخ بهره بینبانکی از ۲۰درصد در فروردینماه به ۸درصد در خردادماه رسید که این موضوع چراغسبز رفتن پولها به سمت بازار سرمایه بود. چراغسبزی که به گفته او باعث شد مردم هم سوار آن موج شوند و سرمایههای خود را وارد بورس کنند، اما در شرایط فعلی به گفته مولوی، این موضوعات دیگر مطرح نیست و بعید است که بازار سرمایه حرکت عجیب و غریبی داشته باشد. او در توضیح صحبتهایش میگوید که «در شرایط فعلی دلار خیلی هیجانی است. دلار و رسیدن آن به عدد ۳۳هزار تومان روی بازار مسکن حرکت ایجاد کرده و ترانه خطکف قیمتی دلاری مسکن را بهصدا درآورده است. در این شرایط دلارها به فروش میرسد و بازار املاک سریعتر حرکت میکند.»
او به دست بهدست شدن بازارها اشاره میکند که به یکدیگر مرتبط هستند و منکر این مساله نمیشود که حتی در شرایط فعلی دلار و طلا هم طرفداران خاص خود را دارند، اما میگوید که حداقل رشد بورس به اندازه تورم خواهد بود و «در پتروشیمی، فولاد و سهمهای دیگر که در آنها مزیت نسبی داریم به لحاظ ارزش ذاتی خود پایینتر از چیزی که هستند، نمیآیند.» البته خیلیها هم هستند که در صحبتهایشان به این موضوع میپردازند که شرایط بورس، بدتر از این چیزی که امروز است، نمیشود. الناز جمالی، کارشناس حوزه بورس در صحبتهایش با «دنیایاقتصاد» معتقد است که حتی در شرایط امروز و با وجود تمام مجموع عواملی که روی اقتصاد کشورمان تاثیرگذار است، «بورس پتانسیل رشد و سرمایهگذاری دارد اما اینکه این پتانسیل کی به شکوفایی برسد به این موضوع بستگی دارد که قانونگذار منابع مالی جدید پیدا کند.» منابعی که به اعتقاد او میتواند در صادرات نفت، پتروشیمی، مواد معدنی و عقد قرارداد با شرکتهای بزرگ برای سرمایهگذاری در ایران باشد. او به موضوع تحریمها و مساله برجام اشاره میکند و میگوید که با طولانیشدن روند احیای برجام و اخبار بینالمللی بعید نیست که در آینده با ریسکها و واکنشهای منفی در بازار روبهرو شویم، اما با وجود مساله برجام و احتمال ارسال پرونده ایران به شورایحکام و زمزمههای خروج ایران از انپیتی، پیداکردن منابع جدید مالی امکانپذیر است؟
ترس و لرز دیگر مختص به حقیقیها نیست
ریسک پابرجاست. این صحبت پیمان مولوی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» و در پاسخ به شرایط سرمایهگذاری در ایران است. مولوی درباره زمزمههای خروج ایران از انپیتی که از سوی برخی از مسوولان کشور مطرحشده و تاثیر آن در بازار سرمایه میگوید که با این اقدام احتمال بازگشت تحریمهای بینالمللی و جدید و همچنین صدور قطعنامهها بیشتر میشود که در نتیجه درآمدهای کشور نهتنها کم میشود، بلکه منابع جدید مالی هم در دسترس قرار نمیگیرد. او با اعلام این موضوع که «از سال۹۰ و ۹۱ هر سال بهطور متوسط ۱۰میلیارد دلار از ایران سرمایه خارج شده است و با این اقدامات و اتفاقات، با میلیاردها دلار دیگر هم تقاضا برای خروج سرمایه از کشور روبهرو خواهیم شد.» او با نگاهی به آینده درباره تاثیر چنین موضوعاتی روی حوزه بورس با زنگخطر خواندن این اقدامات و موضوعات، میگوید که در چنین شرایطی دیگر کسی سهام نمیخرد و همه در تلاش هستند که سرمایههای خود را از بازار خارج کنند که در نتیجه بازار با افت شدیدی روبهرو خواهد شد، اما آیا شرایط امروز بازار با توجه به این موضوعات پیشبینیپذیر و طبق پیشبینیها جلو میرود؟
کارشناسان و فعالان اقتصادی و بورسی، مثل گذشته صرفا نگاهشان به حقیقیها در پیشبینیها و حرکتها نیست. حالا حقوقیها هم در کانون توجه هستند. دو گروهی که حالا به اعتقاد اکثر کارشناسان با ترس و لرز در حال فعالیت در بازار هستند و دیگر ترس و لرزها صرفا از آن حقیقیها نیست. پیمان مولوی، کارشناس اقتصادی در رابطه با این موضوع توضیح میدهد که تمام ریسکها، خبرها و اتفاقات دیگر صرفا برای حقیقیها نیست و در چنین شرایطی حقوقیها هم دست بهعصا شدهاند. او در توضیح صحبتهایش میگوید که حتی پیشبینیپذیری سرمایهگذاران حرفهای خدشهدار شده است، چه برسد به افراد دیگر. موضوعی که از شرایط حاکم بر اقتصاد کشور تاثیرگرفته که این رویه را ایجاد کرده است.
منبع: دنیای اقتصاد