كسي كه گويا فراموش كرده بود سال قبلش، رئيس شوراي رقابت گفته بود 27 ميليون نفر زير خط فقر زندگي ميكنند. خيلي بعيد به نظر ميرسد در طي كمتر از يك سال، اين همه آدم توانسته باشند خودشان را مورد لطف قرار داده و به بالاي خط فقر صعود كرده باشند.
از دوران دولت نهم و دهم به اين طرف، داستان آمار سازي در ايران به خوبي جا افتاد، آنقدر خوب كه حتي رضاخان با آن سبيل كلفتش هم نتوانست بيحجابي را جا بيندازد. حالا مدتهاست كه آمارهاي مختلفي از تعداد فقيران و همينطور خط فقر در كشور داده ميشود. در تازهترين اظهارنظر، شهردار تهران گفته است: «200 هزارخانوار نیازمند که در نان شب خود ماندهاند، در شهر تهران وجود دارد.» اين يعني خط فقر خشن!
در نان شب ماندهها
«یکی از موضوعاتی که در شهر تهران ما را رنج میدهد، موضوع فقر و تکاثر است. ما در شهرداری میتوانیم در این خصوص اقدام کنیم. این دو موضوع مکمل یکدیگر هستند و باید در کنار هم حل شوند. در این شهر 500 یا 600 هزار خانواده داریم که وضعیت خوبی دارند و 200 هزار خانواده که در نان شب خود ماندهاند و همه باید بسیج شویم تا این موضوع را حل کنیم.» اينها صحبتهاي محمدباقر قالیباف در همایش سراسری علما و ائمه جماعات مساجد تهران درباره تعداد فقراي تهران است.
او ادامه داده: «ما در شهرداری تهران و خصوصا فروشگاه شهروند از خیرینی که میخواهند به نیازمند کمک کنند، حمایت میکنیم و اجناسی را که به این منظور خریداری میکنند، تخفیف میدهیم و بستهبندی میکنیم. ما در شهرداری قصد داریم شرایطی فراهم کنیم تا هیچ فردی در تهران گرسنه نخوابد، البته منظور ما متکدیانی که ماهی چند میلیون تومان درآمد دارند نیست بلکه ما افراد باشخصیتی داریم که در تامین حداقل نیازهای خود دچار مشکل هستند.»
۱۲میلیون فقیر در کشور؟!
آذرماه سال گذشته علي ربيعي، وزير رفاه تعداد فقراي شناسايي شده براي حمايت غذايي را 7ميليون نفر اعلام كرده بود. اما برآورد جديد وزارت تعاون نشان ميدهد كه تعداد فقراي شناساييشده كشور 12ميلون نفر هستند. اين در حالي است كه طي 6سال گذشته شاخص خطفقر در كشور بهطور رسمي اعلام نشده است. اخيرا از طرف خانه كارگر ميزان خط فقر مشخص شده و فقط در تهران دو ميليون و سيصد هزار تومان در نظر گرفته شده است. در صورتي كه 10 ميليون نفر در كشور از قشر كارگر هستند كه زير يك ميليون تومان درآمد دارند.
حسين راغفر عضو هيأتعلمي دانشگاه الزهرا، بيشترين خط فقر براي يك خانواده 5نفري در شهر تهران را ماهانه 2ميليونو500 هزار تومان اعلام كرده بود. جالب اينكه وزير رفاه تعداد ثروتمندان كشور را هم، 6 ميليون نفر اعلام كرده بود. اين يعني، 90 درصد از جمعيت كشور در قشر متوسط و رو به پايين زندگي ميكنند. اما به نظر نميرسد آن 12 ميليوني كه ربيعي از آن صحبت كرده، قابل باور باشد. وقتي معاون اقتصادي معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيسجمهور در سال 87 اعلام كرده بود: «طبق شاخص اقتصادي اعلام شده، حدود 20 درصد جمعيت زير خط فقر هستند.
همچنين بيش از 60 درصد درآمد در اقتصاد دست 20 تا 30 درصد جمعيت است و بقيه آن در دست افراد ديگر است و اين همان توزيع نابرابر فرصتهاست.» همان زمان، برخي كارشناسان، تعداد فقرا را بين 9 تا 15 ميليون نفر اعلام كردند. عدهاي از صاحبنظران تعداد افراد زير خط فقر خشن يا گرسنگي را دو ميليون نفر و افراد زير خط فقر را پانزده ميليون نفر اعلام كرده بودند. اما هنوز آمار دقيقي وجود ندارد!
40 درصد جمعيت كشور زير خط فقر
از سال 90 كه تحريمهاي نفتي در ايران كليد خورد و ايران را به مرز نابودي رساند، وضعيت فقر در كشور به طرز عجيبي به سمت بالا حركت كرد. آنقدر كه اعلام كردند نزديك به 27 ميليون نفر در كشور زير خط فقر زندگي ميكنند. وقتي دلار به يكباره از هزار و دويست تومان به بالاي 3 هزار تومان رسيد، سرمايه مردم نيز به يك سوم تقليل پيدا كرد و بعضيها را به خاك سياه نشاند. در اين سالها ديگر نياز به آمار نبود تا مردم بفهمند ميزان گستردگي فقر در جامعه چقدر افزايش پيدا كرده. همه به چشم خود ميديدند كه كشور به چه روزي افتاده بود.
براي همين عجيب نيست اگر بشنويم در اين سالها، جمعيت زيرخط فقر به 40 درصد از جمعيت كشور افزايش پيدا كرده. حسين راغفر، طراح نقشه فقر ایران طی جدیدترین اظهاراتش در ماه جاري گفته است، 40 درصد جمعیت ایران زیر خط فقر هستند و متأسفانه روزبهروز آمار فقیران در کشور افزایش پیدا میکند. با احتساب جمعیت 77 میلیوننفری ایران در پایان سال 93، میتوان به این جمعبندی رسید که بیش از 30 میلیوننفر از مردم ایران امروز به زیر خط فقر رفتهاند و دولت برنامه مشخصی برای توقف و کاهش این تعداد فقیر در کشور ندارد. اگرچه سیدابوالحسن فیروزآبادی، قائممقام وزیر رفاه اعلام کرده که هیچ نقشهای از فقر در کشور وجود ندارد.
نقشه فقر كشور كجاست؟
حسین راغفر گفته است: «تا قبل از سال 84 آمار فقیران در ایران زیر 30 درصد بود، اما از سال 84 به این طرف این آمار رو به افزایش رفته تا جایی که هماینک باید گفت تعداد فقیران در جمعیت ایران به بیش از 40 درصد رسیده است و درصورتی که دولت برنامهای برای این مسئله نداشته باشد، این آمار بیشتر از این خواهد شد. روند شاخصها نشانی از بهبود وضعیت اقتصاد ایران ندارد و بر عوامل متعدد در شکلگیری فقر در ایران تأثیر میگذارد.»
جالب اينكه به گفته او سهم تهران را نسبت به سایر استانها از حیث میزان فقیران در درون خود، حدود 30 درصد اعلام میکند و سیستانوبلوچستان را هم دارای جمعیت فقیر زیادی میداند. اما او درباره آماري كه وزير رفاه از ميزان فقرا در كشور اعلام كرده گفته: «این 12 میلیوننفری که شناسایی شدهاند، تنها افراد زيرپوشش دو نهاد کمیته امداد و سازمان بهزیستی هستند که در این دو نهاد پرونده دارند و وضعیت معیشت آنها مشخص است. باید برای شناسایی مابقی خانوارهای فقیر براساس داده هزینه بر درآمد عمل شود و برای شناسایی تکتک خانوارها در مناطق و استانهای مختلف از طریق پرسشنامه وارد عمل شد و با نمونهگیری از استانها، محاسبات را تکمیل کرد تا بتوان ارزیابی دقیقتری از میزان فقیران در کشور داشت.» گرچه پر واضح است كه خط فقر از يك استان به استان ديگر متفاوت است.
با روند كنوني افزايش فشارهاي خارجي و وضعيت روابط بينالملل كشور، معلوم نيست بايد به آيندهاي روشن اميدوار بود يا نه. به گفته كارشناسان اگر توافقي صورت بگيرد حداقل بين پنج تا 10 سال طول ميكشد تا وضعيت اقتصادي كشور از وضعيت كنوني خارج شده و به سمت سوددهي پيش برود. اين يعني، فقر به اين زوديها سايهاش را از كشور كم نخواهد كرد.