سهم هر خانوار ایرانی از سینما چقدر است؟
بالاترین رقم فروش فیلمها روی پنج یا 6 میلیارد تومان متوقف شدهاند و در این میان سیاستهای ارگانهای موازی با سازمان سینمایی هم گاهی به عنوان عوامل بازدارنده عمل میکنند و مثلا اجازه نمایش فیلمهایی را که امید میرود آمار تماشاگران را افزایش بدهند در برخی از سالنهای سینمایی کشور نمیدهند. از سوی دیگراین روزها سیاستهای یک بام و دو هوای صدا و سیما در پخش تیزر فیلمها هم مزید بر علت شده است که مردم از اکران بعضی از فیلمها مطلع نشوند.
در این شرایط بررسی این نکته که خانوادههای ایرانی چقدر سینما میروند و متوسط سینما رفتنشان در یک ماه چقدر است کمی دشوار به نظر میرسد. در این گزارش به سهم خانوار ایرانی از سینمای ایران پرداخته و این موضوع را بررسی کردهایم. به گزارش «ایلنا»؛ تجمیع ماهانه استفاده از موسیقی، تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی، نشر و کتاب یک خانواده تعیینکننده میزان سرانه فرهنگی، ماهانه آن خانوار است.
شاخصی که در ایران نه تنها بالا نیست، بلکه در بسیاری موارد کمتر از صفر است. در میان این 5 حوزه فرهنگی، سینما بهدلیل جذابیتهایی که دارد برای همه اقشار در هر سطح مالی و فرهنگی پرکششتر از دیگر حوزههاست. از ساکنان حوالی میدان راهآهن تا میدان تجریش در صورت صرفِ فعل خواستن میتوانند فیلمی نزدیک به سلایق و تفکراتشان را در سالنهای سینما تماشا کنند.
با متوسط بهای بلیت 6 هزار تومان برای هر نفر، یک خانواده با میانگین سه نفر در قشر کارگری یا قشر متوسط چند بار در ماه میتواند به سینما برود؟
طبق آمار منتشر شده ازسوی مرکز آمار یک خانواده کارگری در بهترین شرایط در خراسان شمالی دارای هزینه متوسط ماهانه فرهنگی 12 هزار و 500تومان است. این خانواده برای رفتن ماهانه به سینما نمیتواند برنامهریزی داشته باشد؛ اما درصورتیکه هیچ هزینهای برای موسیقی، کتاب یا دیگر حوزههای فرهنگ نکند؛ در طول سال میتواند 8 بار به سینما برود.
این شاخص برای خانوادهای از همین قشر که در استان هرمزگان زندگی میکند به 2 هزار تومان تنزل پیدا میکند. این خانواده با پسانداز سالانه هزینههای فرهنگی و تفریحی، تنها برایش میسر است یک بار در سال به سینما برود. مشروط بر آنکه در شهر محل سکونتشان سینمایی وجود داشته باشد.
سرانه فرهنگی رو به کاهش
این برشی از واقعیتی بود که خیلی دور از ما نیست. اگر سر بچرخانیم خانوادههایی را در این قشر میبینیم که با «سیلی» صورت خود را سرخ نگه میدارند. معضلی که برای بهبود آن راهکاری دیده نمیشود؛ زیرا درصورت اندک دغدغهای در میان مسوولان نوک پیکان شاخص سرانه فرهنگی به سمت بالا در حرکت بود. حال آنکه سرانه فرهنگی در نزول خود در این مدت از 4/ 3 درصد سال 83 به 5/ 2 درصد در سالجاری کاهش یافته است.
اولین تحلیلی که میتوان برداشت کرد این نکته است که در سیاستگذاریهای کلانِ تفریح و فرهنگ قشری که حدود یک سوم جمعیت کشور را تشکیل میدهند، هیچ جایگاهی ندارد.
جدا از قشر کارگری درمیان 31 استان کشور خانوارهای خراسان جنوبی با 80 هزار تومان از بالاترین سرانه ماهانه فرهنگی برخوردارند. اگر مبنا را برای خرج سرانه فرهنگی تنها تماشای فیلم در سینما قرار دهیم و فرض را بر این بگذاریم که برای دیگر امور فرهنگی وجهی پرداخت نشود، آنها میتوانند چهار مرتبه در ماه به سینما بروند.
درمقابل استان هرمزگان با ۱۱ هزار تومان کمبضاعتترین استان کشور در این حوزه است. خانوادهها در این استان برای رفتن هر ماه به سینما نمیتوانند برنامهریزی داشته باشند؛ اما با پسانداز سالانه هزینههای فرهنگی و تفریحی سالی 7 مرتبه حق رفتن به سینما را دارند. اما باز این امکان وجود دارد که اصلا سینمایی در نزدیکی محل سکونتشان وجود نداشته باشد.
با حفظ تمامی پیششرطها (هزینه نکردن وجهی در دیگر امور فرهنگی، هزینه نکردن برای خوراکی حین تماشای فیلم، صفر بودن هزینه ایاب و ذهاب و وجود سالن سینما در محل سکونت) هریک از خانوادهها در استانهای مختلف با میانگین تعداد سه نفر و متوسط و بهای بلیت 6 هزار تومان چند بار در ماه میتوانند به سینما بروند؟
این نکته را هم باید افزود که چند سالی است روزهای سهشنبه سینماها بهصورت نیمبها بلیتفروشی میکنند با اینوجود خانوادهای که پایینترین بضاعت را دارد هنوز این امکان را که در همین روز به مراکز تفریحی مراجعه کند، ندارد.
افزایش بهای بلیت سینما در سال آینده نیز مشکلی بر مشکلات خانوادههای متوسط و کارگر اضافه میکند. قیمت بلیت سینماهای مدرن در سال گذشته نسبت به سال جاری 25 درصد و سینماهای ممتاز 50 درصد افزایش بها داشت. باید دید درحالیکه از ابتدای سال 94 بلیت سینماها افزایش حدودا 40 درصدی داشته است چه میزان از توان سینما رفتن در خانوارها کاسته میشود؟