زن و شوهر شیشه ای، نوزادشان را فروختند
چند روز پیش پیرمردی سراسیمه خود را به کلانتری رساند و با صدایی بغض آلود از مأموران پلیس خواهش کرد ردی از نوهاش پیدا کنند.
حشمتالله در تحقیقات ابتدایی به افسر تحقیق گفت: در تهران زندگی میکنم. پسرم 12 سال پیش از ما جدا شد و به مشهد آمد. «امیر» چهار سال پیش با زنی به نام ناهید ازدواج کرد. دو سال بعد آنها صاحب پسری شدند. با شنیدن این خبر خوشحال شدم. با همسرم به دیدنشان آمدیم، ولی در اینجا با واقعیت تلخی روبهرو شدیم که دنیا را روی سرمان خراب کرد. فهمیدیم او و همسرش به مواد معتاد شدهاند و خانه خود را پاتوق شیشهایها کردهاند.
من در آن وضعیت وقتی چشمم به نوهام افتاد دلم لرزید. بلافاصله موضوع را از طریق قانونی پیگیری کردیم و بچه را از پسرم گرفتم. مهدی از همان موقع با من و مادر بزرگش زندگی میکند. پدربزرگ نگران گفت: دو سال گذشت و باخبر شدیم که پسرم باز پدر شده است. این بار موضوع فرق میکرد. بچه آنها دختر بود و ماخیلی نگران آینده این کودک بودیم.
چند روز پیش از همسرم خواستم زنگ بزند و حال بچه را بپرسد. امیر پشت تلفن مشکوک حرف میزد و میگفت بچه را دزدیدهاند. با همسرم به راه افتادیم و نفهمیدیم چه طوری خودمان را به اینجا رساندیم. او و عروسمان دروغ میگویند و شک ندارم بلایی سر دختر کوچولویشان آوردهاند.
تحقیقات پلیسی
امیر و همسرش بلافاصله تحت بازجوییهای پلیسی قرار گرفتند. این پدر شیشهای گفت: چند روز پیش در خیابان با مردی درگیر شدم. او میدانست کجا زندگی میکنم. برای همین نیز پیش از آنکه من به خانه برسم به آنجا رفته و بچهام را دزدیده است. البته هیچ نشانیای از او ندارم که بدهم. «ناهید» مادر مهدیه کوچولو نیز در ادامه دروغپردازیهای شوهرش گفت: من در خانه خواب بودم. وقتی بیدار شدم مهدیه سر جایش نبود. فکر میکردم امیر او را با خودبرده است. اما همسرم که آمد متوجه شدم بچه را دزدیدهاند و…
رازگشایی
رئیس پلیس مشهد در این باره ب گفت: با اعلام شکایت پدربزرگ خانواده و با توجه به اهمیت موضوع، دستورات لازم برای پیگیری سرنوشت مهدیه کوچولو صادر شد و مأموران دایره آگاهی کلانتری شهید رجایی مشهد برای یافتن ردی از کودک وارد عمل شدند. سرهنگ حجت نیک مرام افزود: تحقیقات ابتدایی حاکی از آن بود که زوج شیشهای، خانه خود را تبدیل به پاتوق کردهاند بنابراین از چند معتاد که به این خانه رفت و آمد داشتند تحقیقات پرونده آغاز شد و یکی از آنان اظهار داشت شخصی به نام «مجید» را دیده که همراه بچهای از خانه این زن و شوهر جوان خارج شده است.
وی خاطرنشان کرد: همین کافی بود که مجید تحت بازجوییهای فنی پلیسی قرار گیرد. او که در برابر شواهد و ادله موجود راهی جز بیان حقیقت پیش رو نداشت اعتراف کرد مهدیه کوچولو را به قیمت 100 هزار تومان از امیر و ناهید خریده است. با این اعترافات تلخ، پلیس در کمتر از 24 ساعت مهدیه کوچولو را به آغوش پر از مهر پدربزرگ و مادر بزرگش بازگرداند تا زندگی جدید را در کنار برادرش سپری کند. رئیس پلیس مشهد گفت: متهمان پرونده دستگیر و برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شدند.