تعجیل کن حسن که دگر دیر میشود
علی هدیه لو
هرسال اگرچه از همه تقدیر می شود
این صنف ما حواله به تقدیر می شود
گفتی که باز می شود این صنف و انجمن
تعجیل کن حسن ، که دگر دیر می شود
بسیار گفته ای سخن نیک و شیک ؛ لیک
اِعمال امر ، یکسره تاخیر می شود
دریاچه ی ارومیه گشته ست کار ما
چون ذره ذره کوچک و تبخیر می شود
گر اعتدال پیشه کنی با فشاریون
مرگ امید حاصل تدبیر می شود
از بدترین موارد این شغل پرملال
این است که دوروزه جوان ، پیر می شود
گهگاه شاعری خل و منگل شبیه من
از شدت خوشی ، خر و جوگیر می شود
با خیل بی شمار حریفان مدعی
تنها و بی حمایت درگیر می شود
یک انتقاد ساده و معمول می کند
ناگاه در هزار طرف گیر می شود
هر حرف صاف و ساده ی ما پیش شاکیان
صد جلد شرح و معنی و تفسیر می شود
وز لابهلای شرح و میان توهمات
یک نکته منتخب جهتِ “گیر” می شود
این انتقاد ، از طرف آن جناح خاص!
توهین و طرح توطئه تفسیر می شود
در سایت های باشرف و روزنامه هاش
در لحظه ، بی محاکمه تکفیر می شود
یک عده رای خویش به اعدام می دهند
یک دسته پاپی غل و زنجیر می شود
شخصی هنوز بی خبر از اصل ماجرا
خواهان مرگ با سی و شش تیر می شود
دارند پشتوانه ی گرمی که بی هراس
“اورنی تورنگ” واسه ی ما شیر می شود
ظرف چهار ساعت و هفده دقیقه ؛ زرت
تحریف می کنندش و تکثیر می شود
اشعار در تداوم هربار بازنشر
مشمول یک تحول و تغییر می شود
گهگاه هشتگی به سرش می شود اضاف
گهگاه نیز شامل تصویر می شود
چندان که انعکاس دهند این گروه خاص!
یکروزه شخص ، جزو مشاهیر می شود
آن سان که در کرانه ی غربی مصر هم
خود عامل تحرک و تاثیر می شود
یک موذی جلب ، وسط گیر و دار ما
مشغول واشکافی و تنویر می شود
تحلیل های شخمی و بی ربط می دهد
تحلیل او سه سوت فراگیر می شود
بهتان و فحش و تهمت جاسوسی و کذا
از هر طرف شدید سرازیر می شود
وز شدت حمایت این دولت شریف
آدم ز شغل و شیوه ی خود سیر می شود
آنگاه یک مشاور شخص شما یهو
خواهان عزل صاحب تقصیر می شود
شاعر ز فرط بنده نوازی دوستان
در پیش خلق خوب خدا ، شیر می شود
نشریه بسته می شود و شاعر مشنگ
در بند 7 مانده و تعزیر می شود