یادداشت پیرنیاکان به مناسبت تولد شجریان
از سوی دیگر، نخبگان بسیاری آوازش را تأیید کرده و گفتهاند که تکرارشدنی نیست. در کنار این، هم ساز میزند و هم یک ادیب است. در طول تمام این سالها یکبار هم ندیدهام کسی برای آوازش شعر انتخاب کند، خودش همیشه این کار را میکند. بالاتر از همه اینها اشراف کاملش بر قرآن است؛ شجریان قرآن را میخواند، خواندنی که هم معنی و هم تجویدش را میداند. خطش هم خوب است، ایرانگرد قهاری هم هست و یک متخصص پرورش گل و گیاه به شمار میرود.
میخواهم بگویم او، ذوالفنون است. اگر اقبالالسلطان، تاج، بنان و… هرکدام گلی هستند در موسیقی ایرانی، شجریان یک گلستان است. من خاطرات زیادی از همنشینی با شجریان دارم. یکی از خاطراتم مربوط است به کنسرت آمریکا. در سال ١٣٦٩، شجریان برای اجرای کنسرت به آمریکا رفت و من قرار بود بعد از او بروم ولی یکی از مدیرانکل وقت وزارت فرهنگ و ارشاد من را ممنوعالخروج کرده بود.
شجریان نگران اجرای کنسرت بود و من نمیدانستم چرا ممنوعالخروج شدم. وقتی خبر این اتفاق به گوش وزیر ارشاد وقت رسید، ایشان ممنوعالخروجی من را لغو و معاون مدیرکل را هم عوض کردند. این مقدمه دوستی من و شجریان و آقای وزیر شد و امروز ما دوستانی بسیار صمیمی هستیم.