گزارش درباره آرایش دختران دهه هفتادی
به منطقه ای از شهر می روم که بورس آرایشگاه های زنانه است با آن ساختمان های نزدیک به هم که هر یک چندین سالن زیبایی را در دل دارد. علاوه بر تابلو، بنرهای شان از سر و روی ساختمان آویزان است و هر یک سعی دارند بیش تر به چشم مخاطب بیایند. رقابت شان بر سر مشتری به شکستن قیمت ها کشیده و بعضی هم خدمات خاص تر و پرطرفدارتری را تبلیغ کرده اند. در طبقه اول یک ساختمان چهار واحدی که همه شان سالن زیبایی هستند زنگ یکی از واحدها را می زنم.
سالن شلوغ و در هم ریخته است. 7، 6 دختر جوان هر یک در بخشی مشغول به کار هستند. انواع خدمات از جمله اصلاح صورت، اپیلاسیون، کاشت ناخن، پیرسینگ و تتو، هم زمان در این سالن انجام می شود. مشتری ها، جز یکی دو خانم میان سال و یک دختر 30 ساله، همگی جوان های زیر 25 سال هستند. هر چند که با وضع آرایش و موهای رنگ و مش کرده تشخیص سن شان کمی دشوار است.
می نشینم تا نوبتم شود. یک دختر 17، 18 ساله با خانمی که مسوول پیرسینگ است صحبت می کند. روی گوش هایش 6 پیرسینگ مختلف با رنگ های طلایی و نقره ای دیده می شود. از لا به لای حرف هایش می فهمم که قصد سفر به ترکیه را دارد و می خواهد قبل از سفر روی بینی اش یک نگین و روی نافش هم پیرسینگ بگذارد. کمی نگران عفونت و مسائل این چنینی است، زیاد فرصت ندارد و می خواهد کارش در اسرع وقت انجام شود.
«راحیل» دختر جوانی که مسوول این کار است، برایش توضیح می دهد: «اصلا نگران نباش؛ اگر ر مورد گوش هات مشکلی نداشتی، پیرسینگ ناف هم نباید برات سخت باشه. می تونی یه جواهر یا طلای سفید هم بگیرید، خیلی قشنگ می شه. یک سایتی هم هست که انواع مختلف پیرسینگ دارد. از جنس های مختلف طلا و نقره و خلاصه همه چی. آدرسش رو برات می نویسم.»روی کاغذ آدرس سایت را می نویسند و دختر بعد از تشکر و تعیین وقت پیرسینگ خارج می شود.
پیرسینگ از اواسط دهه 80 فراگیر شد؛ ابتدا گوش و بعد هم بینی و ابرو تا امروز که پیرسینگ ناف به سرعت بین جوان ها رواج پیدا کرده است.
عکس های شان را در شبکه های اجتماعی و اینترنت به وفور می توان دید؛ دختران نیم تنه پوشی که مدل های مختلفی از فلز در ناف شان خودنمایی می کند. «راحیل» از همان سال های دهه 80 در کار پیرسینگ است. معتقد است که بیش تر بچه های کم سن و سال به این کارها علاقه دارند؛ از 18، 19 ساله ها تا بیست و چند ساله ها.
می گوید دخترهای این سنی بیش تر به خودنمایی علاقه دارند و یک رقابتی هم بین شان وجود دارد که نکند از هم عقب بمانند. اصلا بچه سال هستند و «میهمانی برو». برای این که در آن جمع ها وارد شوند و مورد توجه جنس مخالف باشند، سعی دارند خودشان را هم رنگ جماعت کنند. «الان دیگه تیپ های ساده را کسی نمی پسندد؛ پیرسینگ هم که خرجی ندارد، با 10، 20 هزار تومن می توانی خودت را خاص و جذاب کنی.»
از راحیل می پرسم که این پیرسینگ ها در جاهای مختلف بدن معنی خاصی ندارد؟ یعنی کسی که پیرسینگ می کند، نگران پیش داوری دیگران در مورد خودش نیست؟ می گوید: «این بحث ها زیاد مطرح نیست. بیش تر بچه های این سن پیرسینگ دارند، خیلی هم زیباست. دخترها هم زیبایی را دوست دارند، تازه پیرسینگ گوش و نگین بینی که خیلی جاافتاده و عادی شده، حالا شاید در مورد یک عده که زیاده روی می کنند و تعداد پیرسینگ های شان غیرمعمول است، این بحث ها پیش آید اما آن ها هم بیش تر زن های سن و سال دار هستند.»
مدل های مختلفش را نگاه می کنم و خودم را مشتاق نشان می دهم؛ راحیل پیشنهاد می کند که اول روی غضروف گوشم پیرسینگ کنم و اگر خوشم آمد، پیرسینگ های بیش تری بزنم. روش گوش سمت چپ خودش پنج پیرسینگ دارد و روی بینی اش هم نگینی کار کرده است.
دقت که می کنم، می بینم همه دخترهای سالن رو هر گوش شان حداقل یک پیرسینگ را دارند. «تینا» یکی از آن هاست؛ 30 سال دارد و متخصص شینیون سالن است. یک دختر 20ساله زیر دستش نشسته که رنگ موهای آبی روشنش بدجوری توی چشم می زند. موهایش به اندازه کافی جلب توجه می کنند اما می خواهد این رنگ عجیب را در یک بافت ریز آفریقایی تزئین کند.
از تینا درباره جدیدترین مدل های مو می پرسم. می گوید یکی از مدل های مو می پرسم. می گوید یکی از مدل های خاصی که امروزه مد شده تراشیدن موهای یک طرف سر است. «یا موهای شان را کاملا می تراشند یا با تیغ خط هایی می اندازند که طرح شکلی را یک طرف سرشان بیندازد.» سر تا پایم را ورانداز می کند و می گوید: «اما برای سن شما مناسب نیست. بیش تر دخترهای زیر 20 ساله از این مدل ها خوش شان می آید؛ باز هر چی نظر خودته.»
قیافه ام را متعجب نشان می دهم و می گویم که مگر تراشیدن مو هم زیبای دارد؟ تینا با بی خیالی شانه بالا می اندازد و می گوید: «خب مد هر روز یک جور است دیگر. بچه ها الان با ماهواره پیش می روند. از روی خواننده های معروف غربی رنگ و مدل موشان را تعیین می کنند. خیلی هم طرف دار دارند این مدل ها.» موهای خودش نسبتا ساده است. وقتی می پرسم چرا خودش این مدل ها را تجربه نمی کند، توضیح می دهد که برای انتخاب رنگ و مدل مو کمی محتاط است و انگار این خصلت نسل او به طور کلی است اما بچه های رنج سنی 20 ساله در انتخاب این ها راحت تر و بی پرواترند.
«مصی» مدیر سالن است؛ از آن دست افرادی است که به خاطر کار در محیط آرایشگاه نامش را مخفف کرده تا به اسم های عجیب و غریب مشتری های امروزش نزدیک تر باشد. مشغول وکس صورت یک دختر 16، 17 ساله است. کارش که تمام می شود سر حرف را باز می کنم. درباره مشتری اش می پرسم و این که چه طور یک دختر دبیرستانی صورتش را اصلاح می کند. این که خانواده های شان راضی هستند یا نه؟ لبخندی می زند که کمی به من بر می خورد. انگار که بگوید شما کجا زندگی می کنی که از این سوال ها می پرسی: «کار از این حرف ها گذشته خانم! اصلاح صورت و ابرو که دیگر عادی شده.
تازه مگر خانواده ها حریف بچه های این دوره و زمانه می شوند که نخواهند اجازه بدهند. جلوی این بچه ها را نمی شود گرفت.» چشمکی به همکارش می زند و می گوید بچه های 16، 17 ساله برای اپیلاسیون هم می آیند. آن هم اپیلاسیون قسمت هایی از بدن شان که قبلا فقط خانم های متاهل انجام می دادند. حالا این که چه حرف هایی می زنند و چه کارهایی می کنند، بماند.
176/