فید

روزنامه شرق: آذری ها ببخشند

غفلت صورت‌گرفته در یکی از برنامه‌های ویژه کودکان در سیما، مباحث و اعتراضاتی را در پی داشت. پیش‌از‌این نیز بعضی برنامه‌های طنز تلویزیون اعتراضاتی را در گوشه‌وکنار ایران و حتی در میان صنوف برجسته جامعه مانند پزشکان، حقوق‌دانان و … برانگیخته بود.  چنین رویدادها و پدیده‌هایی، منحصر به ایران نیست و در کشورهایی که نژادها، اقوام، صاحبان زبان و لهجه‌های متعدد در آنها زندگی می‌کنند، به‌ویژه در کشورهای درحال‌توسعه، پیش می‌آید؛ البته اعتراض، شیوه‌ها و شکل‌های گوناگون دارد. درباره غفلت و ناپختگی عوامل تولید برنامه «فیتیله» و مسئولان پخش شبکه ٢ و عکس‌العمل مدیران صداوسیما نکاتی را یادآوری می‌کنم:

تولید برنامه تلویزیونی طنز و طنزگونه، ‌دقت بسیار بیشتری از برنامه‌های جدی می‌طلبد. اصولا لهجه‌های محلی ایرانی، مثل لهجه اصفهانی، لهجه آذری (نه زبان آذری)، مشهدی و مازندرانی و… در درونشان مایه و استعداد طنزپردازی وجود دارد. بیشتر از بقیه، لهجه اصفهانی است که اتفاقا از آن، برای تولید برنامه‌های طنز رادیو و تلویزیون بیشترین بهره‌برداری می‌شود. بعضی وقت‌ها بی‌دقتی و بی‌توجهی و نداشتن حساسیت‌ها و بهره‌نگرفتن از تجربه‌های پیشین، ما را به جایی می‌رساند که برنامه‌سازی برای شادکردن مردم، کام هم‌وطنان‌مان را تلخ می‌کند. نگارنده مانند صدها هزار بیننده تلویزیونی اهل آذربایجان و اردبیل و زنجان که از کنار برنامه فیتلیه عبور کردند، نمی‌پذیرد که عمدی در غمگین‌کردن هم‌وطنان آذری‌مان وجود داشته است. واقعیت این است که در تولید یک برنامه تلویزیونی، ده‌ها نفر درگیر می‌شوند و امکان ندارد در میان عوامل برنامه‌سازِ برنامه مهمی مانند فیتیله، چند نفر از همکاران آذری‌ حضور نداشته باشند؛ کسانی که نمی‌گذارند در برنامه‌های‌شان به هم‌زبانان خود اهانتی شود؛ بنابراین آن عده از شهروندان مناطق آذری‌نشین که معتقدند به آنان توهین شده، توجه داشته باشند که با چنین برداشت‌هایی، زمینه سوءاستفاده تندروها را فراهم نکنند.

در پروسه تولید و پخش یک برنامه تلویزیونی، چند مرحله برای دقت‌نظر در ظاهر و باطن برنامه وجود دارد که می‌توان در هر مرحله، از بروز اشتباه جلوگیری کرد:
الف) نوشتن متن و کنترل‌کردن آن؛ ب) اجراکردن و نظارت بر آن؛ ج) تصویربرداری و دقت در آن؛ د) تدوین‌کردن و دقت در آن و بالاخره ح) کنترل در پخش و نشان‌دادن حساسیت درباره جمله‌به‌جمله آن. چه‌بسا در جریان این مراحل، بی‌توجهی‌هایی صورت بگیرد؛ اما در واحد پخش که بازبین‌ها و کارشناسان، توجه و دقت فراوانی روی مسائل حساسیت‌برانگیز دارند، غفلت و سهل‌انگاری پذیرفتنی نیست. متأسفانه در واحد پخش شبکه‌های متعدد، بازبین‌ها و مدیران میانی، روی نکاتی دست می‌گذارند که اهمیت چندانی ندارد، اما درباره نکاتی که حساس و بسیار مهم هستند، بی‌دقتی می‌کنند. زمانی که در شبکه اول سیما مشغول بودم، مسابقه‌ای ادبی تولید و پخش می‌شد. در یکی از برنامه‌ها، مجری نام کتابی را برده بود که یکی از شرکت‌کنندگان می‌بایست نام نویسنده آن را بگوید. شرکت‌کننده به اشتباه پاسخ داده بود: صادق هدایت. مدیر پخش اصرار داشت که باید نام صادق هدایت را حذف کنید و من مخالف بودم. اختلاف بنده و مسئول پخش شبکه اول به آقای دکتر لاریجانی کشیده شد. رئیس وقت سازمان، حرف من را پذیرفت و مدیر پخش را وادار کرد برنامه را طبق آنچه در گروه ما تولید شده، پخش کند؛ البته امروزه به دلیل برخی تنگ‌نظری‌ها، از این نکته‌گیری‌های بی‌مورد در امور ادبی، سیاسی، اجتماعی و به‌ویژه در تصاویری که نشان‌دادن آن هیچ تأثیر سوئی ندارد، بسیار دیده می‌شود؛ آنچه درباره برنامه فیتیله پیش آمده، مقصر اصلی بازبین‌های پخش هستند؛ البته تا‌آنجاکه حافظه بنده یاری می‌کند، در سازمان صداوسیما، برنامه‌ای برای آموزش بازبین‌های پخش وجود نداشته است. مگر اینکه در این چند سال چنین آموزش‌هایی را دایر کرده باشند. بی‌دقتی، بی‌اطلاعی، بی‌خبری از حساسیت‌های محلی و … آذری‌های عزیز را رنجانده است.

زندگی مسالمت‌آمیز در ایران، از ویژگی‌های ممتاز کشور تاریخی ماست. تفاوت قومیت‌ها، تفاوت مذاهب و تفاوت زبان، در مقابل عظمت و ارزش ایرانی‌بودن و مسلمان‌بودن، ناچیز است. همبستگی برای دفاع از سرزمین بزرگ ایران در زمان‌های مختلف و در ادوار پیشین، نشان از آن دارد که ایرانی‌بودن به اضافه مسلمان‌بودن، در همه زوایای کشورمان، نقطه قوتی است که بعضی زمزمه‌های تعصب‌آلودِ الهام‌گرفته از شعارهای وحدت‌شکن، نباید این قدرت و قوت را خدشه‌دار کند و اگر در برنامه‌ای طنزگونه و ناخواسته، رنجی برای عده‌ای پیش آمد، باید ببخشند. در سوی مقابل، کسانی که طنزهای شفاهی را که نه برای خنداندن، بلکه بیشتر در راستای مسخره‌کردن قومیت‌ها و لهجه و خصلت‌های دیگران، رواج می‌دهند، کار خطرناکی انجام می‌دهند که باید جلوی آنها گرفته شود.

صداوسیما در انعکاس واکنش‌های چند روز گذشته در استان‌های آذری‌نشین کوتاهی کرده است. پخش سخنان موعظه‌گونه بزرگان آن مناطق راه‌حل نیست. باید با شفافیت تمام به مردم بگویند در آن مناطق چه اتفاقاتی افتاده است و حرف کسانی که تجمع کرده‌اند، چیست؟ این شیوه برخورد با حوادث و رویدادها باعث می‌شود فاصله این رسانه و مردم زیادتر شود. از سوی دیگر، در دنیای ارتباطات و رسانه، خبر مخفی نمی‌ماند و رسانه‌های بیگانه در این فاصله، استفاد‌ه‌های خود را می‌برند؛ یعنی رادیو و تلویزیون‌های خارجی، بیش از گذشته به درون خانه‌های مردم راه پیدا می‌کنند. شنیده‌ام که شبکه‌های ماهواره‌ای برون‌مرزی مخالف سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران و رسانه‌های متعلق به سلطنت‌طلب‌ها، رخدادهای تبریز، ارومیه، اردبیل و زنجان را با آب‌وتاب فراوان پوشش داده‌اند. اگر معاون خبر سازمان صداوسیما، اعتراض‌های مربوط به تعدادی از آذری‌ها را در بخش‌های خبری بازتاب می‌داد و درباره آن تحلیل‌های مناسب در نظر می‌گرفت، به جایی برنمی‌خورد و خبرگزاری‌های خارجی نیز به هر بهانه‌ای فضاسازی نمی‌کردند.

نکته آخر اینکه در ایران اسلامی، فارس و ترک درهم‌تنیده‌اند؛ در اداره جامعه، در مراکز فرهنگی و سیاسی، در تجارت و اقتصاد و در دفاع از ایران و اسلام، همیشه و همه‌جا در کنار هم ایستاده‌اند. چه‌بسیار خانواده‌هایی که با زوج ترک و فارس تشکیل شده‌اند. پایتخت کشور، تصویر روشنی از زندگی درهم‌تنیده فارس‌های سراسر کشور و آذری‌های بسیار را نشان می‌دهد. دست‌های پیدا و ناپیدا در تاریخ معاصر ایران از نهضت مشروطه که آذربایجانی‌های غیور، با شجاعت و رنج تمام علیه استبداد صغیر وارد میدان شدند تا امروز، سعی کرده بین فارس‌ها و ترک‌ها کدورت ایجاد کند. نباید چنین شیطنت‌هایی به صمیمیت‌های فراوان موجود لطمه‌ای وارد کند. این مرز مشترکی است که باید آن را پاس داشت. وظیفه پاسداری از ایران و قومیت‌های آن بر دوش آحاد ملت ایران نهاده شده است.

176/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا