شاخصههاي التزام را چه ميدانند!؟
احسانرستگار/ فعال سياسي: آنچه در ادامه می آید، نه در مورد اعلام عدم احراز صلاحیت شخص علی مطهری بلکه پیرامون تفکری است که حتی مواضع مطهري را هم در چارچوب جمهوری اسلامی ایران نمی تواند تعریف کند. تفکری که ادعای تشخیص التزام یا عدم التزام افراد به ولایت فقیه را دارند، اما خود به آخرین موضع ولی فقیه، کاملا بی اعتنا هستند.
رهبر معظم انقلاب ۱۹ دی ماه در ديدار مردم قم با اشاره به بحث انتخابات آخر سال میفرمایند: «همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام و رهبری را قبول ندارند پای صندوقها بیایند چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است.»
هیات های نظارت، التزام عملی به ولایت فقیه را، بررسی می کنند. دقیقا مشخص نیست که بر چه اساسی، ولی بررسی میکنند. رهبری میفرمایند، آنها که نظام و رهبری را قبول ندارند، پای صندوقها بیایند، ولی هیات های نظارت گویی سخنان شخص ولی فقیه را هم برای تشخیص التزام ولایت فقیه لحاظ نمی کنند. مشخص نیست اگر همین جملات رهبری را یک شخص دیگر می گفت، چه سرنوشتی در سپهر سیاست ایران پیدا می کرد. قاعدتا سخنان رهبری بناست در بستری، مصداق عینی یابد؛ یعنی فضایی فراهم شود که مشارکت حتی کسانی که نظام و رهبری را قبول ندارند، محقق شود.
هیاتهای نظارت التزام عملی به ولایت فقیه را بررسی می کنند.
رهبری ۵ سال پیش هم مرز التزام عملی به ولایت فقیه را صریحا و شفاف در قالب یک فتوا بیان می دارند. شخصی می پرسد:«چگونه باید عمل نماییم تا بدانیم که به جانشین بر حق آقا امام زمان (عج) اعتقاد و التزام کامل داریم؟»
ایشان می فرمایند:
«ولایت فقیه به معنای حاکمیت مجتهد جامعالشرایط در عصر غیبت است و شعبهای است از ولایت ائمه اطهار (ع) که همان ولایت رسول ا…(ص) میباشد و همین که از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین اطاعت کنید نشانگر التزام کامل به آن است.»
به نظر ميرسد آن ها که بررسی می کنند، ارتباط ساختاری و محتوایی بیانات رهبری ، ارتباط بین مرز التزام به ولایت فقیه مندرج در فتوای ایشان و دعوت مردم مخالف و منتقد به حضور و مشارکت در انتخابات و ملزوماتی که برای تحقق این ها لازم است را، عميق لحاظ نميكنند!
معلوم نیست دقیقا شاخص التزام عملی به ولایت فقیه، چطور قابل بررسی است، وقتی که موضع رسمی شخص ولی فقیه که همین چند روز پیش اعلام شده است، مورد اعتنا قرار نمی گیرد.
مسئله، خیلی ساده است،آیا کسی که همواره تبعیت از احکام حکومتی رهبری را خط قرمز خود می دانسته و این را صریحا اعلام کرده، از منظر برخی از ناظران، خود امروز خط قرمز نظام شده؟
آیا مگر جز این است که در منظر ولایت فقیهی که رهبر انقلاب معرفی می کنند، اختلاف نظر داشتن با ولی فقیه، نه جرم است و نه موجب محدودیت کنشگری و حضور رجال سیاسی در عرصه سیاست ؟
و در آخر، یک سوال شوخ به ذهن می رسد: علی مطهری هم اگر بناست احراز صلاحیت نشود، آن ها که چنین تصمیمی می گیرند، بفرمایند منتقدان که رهبری آن ها را فراخوانده قرار است به چه کسی رای بدهند؟ برای ناظران بابصیرت، آیا مشارکت حداکثری مردم و مصالح نظام، اصلا موضوعیت دارد؟
179/