سرنوشت نوزادان معتاد اعتياد نباشد
موبنا – بر اين اساس نسبت اعتياد زنان به مردان هميشه ۹ به يك است و اين قاعده حتي در حال حاضر كه تعداد زنان معتاد افزايش پيدا كرده تغيير نكرده و بازهم به واسطه زياد شدن جمعيت مردان معتاد اين نسبت حفظ شده است. بر اين اساس بايد گفت حتي در بدبينانهترين حالت كه تعداد جمعيت معتادان كشور را دو تا سه ميليون نفر هم در نظر بگيريم تعداد زنان معتاد بيشتر از ۲۰۰ يا ۳۰۰ هزار نفر نيست. با وجود اين، به دلايل گوناگون مانند نقش مهم زنان در اجتماع و خانواده و تربيت افراد نسل بعد، بارداري و زايمان و حفظ سلامت مادر و نوزاد و… بايد توجه بيشتري به درمان اعتياد در زنان صورت گيرد. مشكل اصلي ما در حوزه مواد مخدر اين است كه هيچ آمار متقن و قابل اعتمادي از تعداد معتادان واقعي كشور در دست نداريم و تنها بر اساس حدس و گمان و بر اساس تعداد افرادي كه براي ترك به كمپهاي ترك مراجعه كرده يا دستگير ميشوند ميتوانيم آمار تقريبي ارائه دهيم و اين آمار متقن نيست.
نقش موثر مردان در اعتياد زنان
در سالهاي اخير مواد مخدري به بازار عرضه شده كه مخاطبش ميتواند گستردهتر از مخاطبان سالهاي گذشته باشد، يعني اگر در سالهاي خيلي دور بازار مواد مخدر فقط ميتوانست گروه كوچكي از زنان را در بر بگيرد، اكنون اين بازار به علت وجود مواد مخدر جديد توانسته زنان بيشتري را به خود جذب كند. در گذشته براي قاچاقچيان، دسترسي به زنان سختتر از امروز بود، چون آنها معمولا در خانه بودند. همچنين موادي وجود نداشت كه زنان بتوانند به راحتي از آن استفاده كنند. براي مثال اگر زني ميخواست ترياك مصرف كند، سست ميشد و از كار خانه بازميماند و اطرافيان به سرعت متوجه اين مساله ميشدند، اما حالا مادهاي چون شيشه وجود دارد كه ميتواند زنان را كه حضوري فعال در جامعه دارند، درگير و آنها را در ظاهر، پرتحرك و فعال كند. مصرف مواد از سوي زنان هنوز قبيح است. اين قبح درباره مصرف سيگار هم وجود دارد، بهطوري كه مردان به راحتي اين كار را در هر مكاني انجام ميدهند، اما زنان بايد پنهاني سيگار بكشند چون در جامعه ما زن سيگاري تابلو ميشود. اين مساله باعث ميشود وقتي زنان گرفتار مواد مخدر ميشوند، به هيچ چيز پايبند نباشند. در واقع اين زنان خطشكن هستند و چون ميدانند جامعه ديگر حاضر به پذيرش آنها نيست، قبول ميكنند كه با وجود همه آسيبهاي مواد مخدر به مصرف آن ادامه دهند. ما اعتياد را محصول عوامل فردي، خانوادگي و اجتماعي ميدانيم. زنان مصرفكننده مواد، مسائل فردي و رفتاري خاصتري دارند، اما با اين حال جامعه هم نقش دارد. در گذشته زنان در حوزه اعتياد اغلب قرباني بودند يعني يك مرد آنها را مصرفكننده مواد ميساخت و كمتر سراغ داشتيم كه يك زن از روي كنجكاوي يا كسب لذت به سمت مصرف مواد برود، خودش مواد بخرد و در جمعهاي دوستانه آن را مصرف كند، اما حالا وضع تا حدودي متفاوت شده، البته همچنان مردان نقش مهمي در كشاندن زنان به سمت مصرف مواد مخدر دارند. وقتي زشتي يك كار براي يك فرد از بين برود، ديگر براي تداوم مصرف مانعي وجود ندارد.
لزوم تاسيس مراكز حمايتي جداگانه
زنان بارداري كه معتاد هستند يا در جريان ترك يا از راههاي ديگر بدون اينكه فرزندي بخواهند متوجه بارداري خود ميشوند و چون اعتياد و مصرف مواد در اين دوران باعث ميشود مواد مخدر از جنين رد شده و به او آسيب برساند، تمام نوزاداني كه از طريق مادران معتاد متولد ميشوند بعد از تولد علائم اعتياد و نارساييهاي مختلفي دارند. مراكزي كه براي ترك اعتياد در كشور وجود دارد و اكثرا در زمينه ترك اعتياد مردان فعاليت ميكنند، بايد خدمات جداگانهاي براي اين زنان و مخصوصا كودكان آنها لحاظ كنند و حتي پيشنهاد ما اين است كه سازمان بهزيستي يا ساير نهادهاي حمايتي براي اينكه كيفيت خدمات رساني خود به اين افراد در معرض خطر را افزايش دهند، مراكزي جداگانه و تفكيك شده از مردان براي آنها تاسيس كنند. تنها در صورتي كه اين مراكز مجزا تاسيس شود و بخش اعظم اين افراد به مدد حمايتهاي اجتماعي به اين مراكز مراجعه كنند ميتوان درباره نوزدان معتاد و راهكارهایي رفع مشكلات آنها راهحل ارائه كرد. در حال حاضر تعداد زنان و نوزادان معتاد و مخصوصا اينكه بعد از تولد چه بلايي بر سر آنها آمده و از چه طريقي با مشكلات ناشي از اعتياد مادر كه به آنها منتقل شده زندگي ميكنند، جاي بحث و برنامهريزي دارد. از اين طريق ميتوان براي زناني كه ميخواهند وضع حمل كنند نيز برنامهريزي كرد. اگر زن معتادي ميخواهد بچهدار شود بايد حتما مثل همه زنان باردار زير نظر پزشك باشد و حتما هيچ پزشكي مصرف هيچ ماده مخدر و حتي مسكني را در اين دوران توصيه نميكند. با اين اقدامات ميتوان جلو بارداري ناخواسته اين زنان را گرفت و مشكلات ناشي از ترك را در آنها به حداقل رساند.
تاثيرات ژنتيكي اعتياد
نوزادان معتاد معمولا پيش از موعد مقرر به دنيا ميآيند ولي ميتوان آنها را به چرخه زندگي عادي برگرداند. نوزادان معتاد محكوم به مرگ يا اعتياد هميشگي نيستند. اينكه نوزادي معتاد متولد شده به معني اين نيست كه اين راه درماني ندارد و اين كودك ميميرد. با اين وجود، اين اعتياد و متولد شدن اين نوزاد از مادر يا پدري معتاد ميتواند حتي ژن او را تحت تاثير قرار دهد. تحقيقات نشان ميدهد دو ژن «دي. آر. دي چهار» و «دي. آر. دي دو» وجود دارد كه در مقالات بينالمللي به آنها اشاره ميشود و در كشور نيز تحقيقاتي انجام شده كه نشان ميدهد ژن دي. آر. دي چهار در معتادان به طرز معناداري وجود دارد. در واقع اعتياد زمينههاي ژنتيك دارد، اما اين ژن براي بارز شدن نياز به بستر مناسب دارد. پس اگر شرايط اجتماعي بهبود يابد و آموزشهاي فردي گستردهتر شود، ميتوان بر ژن غلبه كرد، اما اگر كسي ژن را داشته باشد و محيط نيز براي ظهور اين ژن مناسب باشد، كنترل فرد بسيار دشوار ميشود.
منبع:روزنامه آرمان| نویسنده:هومان نارنجيها
179/