ارتباطاتمقاله

پشت‌پرده یک تحریم آمریکایی!

موبنا – ترامپ در این سخنرانی، خیلی موذیانه تلاش می‌کرد تا نشان دهد که مردم ایران از بدنه حاکمیت جدا هستند و خواست این پیام را برساند که آنان در کنار مردم ایران هستند؛ اما به‌نظر می‌رسد بنیه سیاسی و تاریخی رئیس‌جمهوری فعلی ایالات‌متحده آن‌قدر ضعیف است که نمی‌تواند همبستگی تاریخی ملت ایران را به‌درستی تحلیل کرده و تشخیص بدهد. ترامپ در حالی خودش را در کنار مردم ایران معرفی کرد که دانشجویان و بیماران ایرانی برای کسب علم یا مداوا به دستور همین آقای شومن نمی‌توانند وارد خاک آمریکا شوند! رئیس‌جمهوری آمریکا در میان سخنانش به این موضوع اشاره کرد که ایالات‌متحده نسبت به تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اقدام خواهد کرد؛ البته این اولین‌بار نیست که آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند سازمانی نظامی در ایران را تحریم کنند. سپاه پاسداران از سال ۲۰۰۷ به‌دلیل برنامه‌های موشکی و آنچه که نقش داشتن در برنامه هسته‌ای ایران نامیده شد، مورد تحریم قرار گرفته بود؛ همچنین در سال ۲۰۱۱ هم تحریم‌های حقوق بشری به تحریم‌های قبلی این سازمان افزوده شد؛ اما اکنون سپاه به‌دلیل حمایت نظامی، تسلیحاتی و آموزشی از گروه‌هایی که مورد تأیید آمریکایی‌ها نیستند، مجددا در فهرست تحریم‌های جدید وزارت خزانه‌داری این کشور قرار گرفته است. تمام این سخنان را بگذارید یک طرف و به واژه مجعولی که ترامپ در ارتباط با خلیج همیشه فارس استفاده کرد توجه کنید؛ ترامپ که این روزها حسابی مست میلیاردها دلار دریافتی از سعودی‌هاست، در اقدامی تأمل‌برانگیز از واژه مجعول خلیج ع.ر.ب.ی به جای خلیج‌ همیشه فارس استفاده کرد که عمق کینه و دشمنی این شومن‌ آمریکایی را برای ایرانیان نمایان کرد؛ اما گریزی «موبایل» به آنچه ترامپ در سخنرانی‌اش گفت، موارد قابل‌تأملی را برای ما روشن می‌کند. اگر به یاد داشته باشید، در مدیریت قبلی فدراسیون فوتبال، نام جام لیگ برتر فوتبال کشورمان از خلیج‌فارس با پول‌های یک اپراتور چندملیتی – آن هم بدون طی تشریفات قانونی – به نام این اپراتور تغییر کرد و جالب‌تر آنکه فقط چند هفته بعد اماراتی‌ها که برای تاریخ‌سازی امیرنشین تازه تأسیس خود مانند سعودی‌ها تلاش و هزینه‌های زیادی می‌کنند، «صرفاً برحسب تصادف» در اقدامی دقیقا برعکس آنچه در ایران رخ داد، نام جام لیگ فوتبال خود را که به نام اپراتور چندملیتی دیگر فعال در این منطقه یعنی «اتصالات» بود، به نام جعلی خلیج «ع.ر.ب.ی» تغییر دادند. این موضوع همچنان این سؤال را در ذهن‌ها زنده نگاه داشت که آیا همه این ماجرا یعنی حرکت اپراتور چندملیتی ام.تی.ان-ایرانسل در تغییر نام لیگ برتر از خلیج‌فارس به نام خود از یکسو و حرکت اپراتور چندملیتی دیگری به نام اتصالات در تغییر نام لیگ فوتبال امارات از نام این شرکت مخابراتی به نام جعلی مذکور از سوی دیگر، تنها یک تصادف ساده بوده است؟! فراموش نکرده‌ایم که این اپراتور هشت سال جزایر سه‌گانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را به بهانه عدم همکاری رگولاتوری ایران برای نصب آنتن موبایل با کمک همین اپراتور اتصالات، به ایرانیان هنگام ورود به این جزایر به‌عنوان ورود به خاک امارات متحده عربی خوشامدگویی می‌کرد. آیا سلسله شیطنت‌های انجام شده درباره تغییر نام خلیج‌همیشه فارس از سوی یک اپراتور چندملیتی فعال در ایران و حالا از سوی رئیس‌جمهوری آمریکا، همه از یک سناریو واحد نشأت نمی‌گیرد؟
هنوز فراموش نکرده‌ایم که حدود سه سال پیش، وزیر سابق امور خارجه آمریکا به نمایندگان مجلس سنای این کشور گفته بود که ما(آمریکایی‌ها) از طریق فناوری‌های پیشرفته مخابراتی و موبایل‌های هوشمند به ایران نفوذ خواهیم کرد. یک‌بار دیگر عبارت جان کری در مرداد۹۴ درباره نحوه نفوذ به ایران را بخوانید تا ماجرا بیشتر برایتان روشن شود. آمریکایی‌ها فهمیده‌اند که ابزارهای تکنولوژیک بهترین وسیله برای نفوذ به عمق خاک یک کشور و یک ملت است و از این طریق برنامه‌هایشان را دنبال می‌کنند. امروز ایالات‌متحده اقدام به تحریم شدید سپاه پاسداران تحت بهانه‌های واهی کرده است، اما چرا؟! همه می‌دانیم یکی از عوامل تحریم سپاه پاسداران به‌دلیل نقشی است که در اپراتور اول کشورمان ایفا می‌کند؛ در یک‌کلام، یعنی تحریم همراه‌اول! تحریم اپراتور اول ایران هم به معنای محدود کردن فعالیت این اپراتور و زمینه‌سازی برای گسترش فعالیت و دامنه نفوذ اپراتور چند ملیتی ام.تی.ان-ایرانسل است. این بار اولی نیست که آمریکایی‌ها به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تلاش می‌کنند عرصه را برای فعالیت بی‌قید و شرط اپراتور چندملیتی ام.تی.ان-ایرانسل باز کنند؛ حتی متأسفانه گاهی از داخل کشورمان نیز برخی افراد که امیدواریم از روی جهل و ناآگاهی باشد، آب به آسیاب دشمنان قسم‌خورده کشورمان ریخته و به هر نحو ممکن تلاش می‌کنند تا عرصه برای این اپراتور چندملیتی بازتر شود! فراموش نکنیم اردوغان در سفر ماه گذشته‌اش به ایران تأکید کرد که رهبران اقلیم کردستان عراق با تحریک موساد(سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی) نسبت به برگزاری همه‌پرسی در این اقلیم اقدام کرده‌اند و ترکیه، همین کشوری که برخی در ایران فریب خوردند و گفتند که ترکسل(برنده اصلی مناقصه اپراتور دوم موبایل) شرکتی صهیونیستی است به این بهانه بسرعت ام.تی.ان را جایگزینش کردند و اکنون باید پاسخگو باشند، اما بازهم می‌پرسیم چرا؟! مگر ما فراموش کرده‌ایم حدود یک دهه پیش، یعنی درست زمانی که این اپراتور چندملیتی حتی در تهران‌ هم پوشش رادیویی‌اش کامل نشده بود، کسانی بودند که در پوشش پیمانکار خدمات نصب آنتن‌های موبایل، ولی با گذرنامه‌های عادی و روادید گردشگری، به محل تأسیسات آب‌سنگین اراک در بیابان‌های خنداب رفته و با تجهیزات پیشرفته‌ای در حال نقشه‌برداری نقطه‌به‌نقطه از این منطقه به‌شدت حساس کشورمان بودند؟ مگر ما فراموش کرده‌ایم که در بحران سال ۸۸ چه تعداد گسترده‌ای از سیمکارت‌های فله‌ای همین اپراتور چندملیتی را در میان افراد یک جریان خاص به‌وسیله دستفروشان و دکه‌های مطبوعاتی توزیع ‌کردند تا پل ارتباطی با رسانه‌های معاند نظام برقرار باشد و بی‌بی‌سی فارسی و شبکه من‌وتو که «به‌طور تصادفی» همزمان با این جریانات راه‌اندازی شده بودند، خوراک متنوعی داشته باشند. به‌راستی چرا در هر کشور استراتژیک منطقه یا کشورهای جنگ‌زده‌ای نظیر سوریه، افغانستان، یمن و…، این اپراتور چندملیتی حضوری معنادار دارد؟ چرا برندهای مطرح دنیا و ابرقدرت‌های صنعت مخابرات حاضر نیستند در این کشورها سرمایه‌گذاری کنند، اما اپراتور ام.تی.ان حضوری پررنگ در آن‌ها دارد؟! بازهم می‌پرسیم چرا اپراتور همراه‌اول باید به‌طور غیرمستقیم مورد تحریم آمریکایی‌ها قرار گیرد، اما اپراتور چندملیتی ام.تی.ان هر روز عرصه برای فعالیتش بازترمی‌شود؟ و بجای مجازات برای عرضه میلیون‌ها سیمکارت ثبت‌نام نشده مانند جریمه ۵میلیاردی دولت نیجریه، این اپراتور مشکوک مجوز دسترسی به زیرساخت‌های مخابرات کشور را هم کسب می‌کند؟! چه چیزی پشت پرده این اپراتور چندملیتی وجود دارد؟ و آیا زمان آن فرا نرسیده یک تیم تحقیق و بازرسی، ارتباطات مشکوک و سوابق تأمل‌برانگیز این اپراتور را بررسی کند؟ فراموش نکنیم ادوارد اسنودن کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا چه چیزی را درباره ابعاد گسترده جاسوسی آمریکایی‌ها از سیمکارت‌‌های این اپراتور چندملیتی افشا کرد. شاید بد نباشد دستگاه قضا که این روزها شکایات بسیاری زیادی را از تهمت‌ها و افتراها در فضای مجازی و به‌ویژه از کانال‌های خاص تلگرامی دریافت می‌کند،‌ کارگروهی برای بررسی اقدامات ضدامنیتی این اپراتور تشکیل دهد؛ اقدامی که قطعاً نتایج شوکه‌کننده‌ و تأمل‌برانگیزی را آشکار خواهد ساخت؛ در شماره‌های آتی ابعاد دیگری از فعالیت‌های شائبه‌برانگیز این اپراتور و ارتباطات مشکوک آن با برخی سازمان‌ها و کشورهای غربی را برایتان بازگو خواهیم کرد. اما حال که ۱۰ سال پیگیری رسانه‌های مستقل نتیجه داده و دولت وادار شده که به بخشی از تخلفات این اپراتور بوسیله یک کمیته سه نفره رسیدگی کند، امیدواریم نتیجه آن مانند طرح‌های تحقیق و تفحص نمایندگان کمیسیون صنایع مجلس نشود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا