تصویریسلامت

اخبار زلزله؛ استرسی بر جان کودکان

موبنا – در شهرها و مناطق دیگر نیز کودکان و نوجوانان تحت تاثیر اخبار منفی زلزله درمورد آینده زندگی خود و خانواده‌شان دچار نگرانی و ترس می‌شوند. اگرچه، چنین وضعیتی قابل انتظار است؛ ولی والدین و مراقبان باید در چنین شرایطی به کودکان و نوجوانان کمک و از سلامت روانی آنان محافظت کنند. از زلزله با همه دشواری‌هایش گریزی نیست و باید سعی کرد راهکارهای مناسبی برای رویارویی روانی آن بیاموزیم. دکتر ربابه نوری، روان‌شناس بالینی، دانشیار دانشگاه خوارزمی و دبیر انجمن علمی روان‌شناسی بالینی ایران، در مطلب زیر اطلاعات مفیدی در اختیارتان قرار می‌دهد.

پیش‌دبستانی‌ و دبستانی‌ها در خطرند

کودکان و نوجوانان با توجه به سن‌شان واکنش‌های متفاوتی به اخبار حوادث و بلایا نشان می‌دهند؛ کودکان پیش دبستانی با دیدن مناظر و شنیدن صحبت‌های منتشر شده در اخبار، آشفته و پریشان می‌شوند. آنها نمی‌توانند بدرستی بین واقعیت، افکارخودشان، آنچه می‌بینند و می‌شنوند و آنچه در زندگی واقعی رخ می‌دهد، تفکیک قائل شوند. شاید آسیب‌پذیرترین گروه به اخبار حوادث، همین پیش‌دبستانی‌هایی باشند که از نظر بسیاری از افراد در دنیای بی‌خیالی خود سیر می‌کنند. علاوه بر این، کودکان و نوجوانان مسائل را شخصی‌سازی می‌کنند. به این معنا که حوادث را به طرق مختلف به خود مربوط می‌کنند. در مورد کودکان دبستانی شرایط کمی متفاوت‌تر است. آنها می‌توانند زیرنویس‌ها را بخوبی بخوانند و متوجه اخبار شوند. درست است که تفاوت بین واقعیت و خیال را به طور کامل متوجه می‌شوند، اما اخبار حوادث را شدیدتر و وسیع‌تر از واقعیت، پردازش و خطر را نزدیک به خود احساس می‌کنند. در نتیجه دچار ترس و اضطراب‌ از وقوع زلزله و حوادث می‌شوند.

تلویزیون را خاموش کنیم؟

مهم است والدین میزان تماشای صحنه‌های دلخراش زلزله‌زدگان در تلویزیون را کاهش دهند. چون تماشای مداوم صحنه‌های زلزله، اثرات مخربی بر کودکان و نوجوانان دارد. کودکان کم سن‌تر بیشتر حس می‌کنند این اتفاق برای آنان رخ خواهد داد و برای کودکان بزرگ‌تر و نوجوانان هم مواجهه و تماشای مکرر صحنه‌های دلخراش زلزله، باعث افزایش اضطراب و ناامنی آنان خواهد شد. در کودکان کم‌سن، نگرانی جدایی و از دست دادن والدین ایجاد می‌شود و ممکن است به همین دلیل بیش از پیش به والدین خود بچسبند یا هنگام جدایی از والدین مضطرب شوند و از جدایی والدین خود اجتناب ‌کنند و حتی در مواردی از رفتن به مدرسه سرباز زنند. چنین وضعیتی یک اورژانس جدی در نظر گرفته می‌شود و نیاز به مداخله و درمان تخصصی است. در این موارد ضروری است ارتباط والدین و بخصوص مادر با فرزند بیشتر شود. در صورتی که فرزند نیاز داشته باشد برای مدت کوتاهی می‌تواند کنار والدین خود بخوابد. سعی کنید میزان ارتباط و تماس والدین با فرزند بیشتر شود. والدین و بخصوص مادران شاغل باید طوری برنامه‌ریزی کنند که فرزندان بعد از آمدن از مدرسه تنها در منزل نمانند.

والدین مقصرند؟

والدین، الگوی کودکان ونوجوانان هستند. هر کلام و رفتار آنان نقش مهمی در حال و روز فرزندان دارد و در قدم اول باید بتوانند به درستی افکار و احساسات خودشان را کنترل کنند، آرامش بیابند و بعد با فرزندان در مورد ترس‌ها و اضطراب‌های‌شان صحبت کنند.

بعضی والدین با شنیدن اخبار بشدت نگران و وحشت زده می‌شوند، مدام در مورد استحکام منزل‌شان صحبت و شرایط استرس‌زایی ایجاد می‌کنند. در شرایطی که کودکان اخبار ناگواری از مرگ‌‌و‌میر می‌شنوند، صحبت‌های منفی‌بافانه، انتقاد از ساختمان‌ها و انتقاد از نحوه کمک‌رسانی نه تنها کمکی به اوضاع نمی‌کند بلکه کودکان را نگران‌تر می‌کند. گاهی اوقات بزرگسالان بحث زلزله را با مسائل مذهبی و ارزشی مطرح می‌کنند؛ ربط دادن زلزله به عقوبت الهی، تنبیه از سوی خداوند، ناشکری مردم و … از مواردی است که بشدت آسیب‌زاست و سطح اضطراب و پریشانی کودکان و نوجوانان را افزایش می‌دهد.

نوجوانان درگیر می‌شوند

نوجوانان علاقه بیشتری به دنبال کردن مسائل و حتی تمایل برای کمک و امداد دارند. آنان از نظر فکری بیشتر درگیر می‌شوند و مدام در ذهن‌شان با کشمکش‌هایی درباره مسائل‌اخلاقی، ارزشی، درست و نادرست بودن درگیرند. این گروه نیاز دارند با والدین، معلمان و سایر بزرگسالان درباره درگیری‌های ذهن‌شان بحث و گفت‌وگو کنند تا به پاسخ مناسب برسند.
کودکان به صورت‌های مختلفی واکنش نشان می‌دهند: ترس، اضطراب، آشفتگی و بی‌قراری و غم در چنین شرایطی شایع می‌شود. البته این نکته را هم در نظر داشته باشید به طور معمول بعضی افراد بیشتر دچار اضطراب و ترس می‌شوند، بعضی سریع‌تر و بعضی دیرتر بهبود می‌یابند. گروهی نیاز به دریافت کمک‌های تخصصی دارند و گروهی دیگر با کمی توجه والدین بهتر می‌شوند. در واقع شخصیت کودکان و نوجوانان در میزان بروز استرس و ناراحتی‌ها تاثیرگذار است. واقعیت این است شرایط کودکان و نوجوانانی که مشکلات بهداشت‌روانی مثل اختلالات اضطرابی یا وسواس داشتند، بعد از وقوع زلزله به مراتب بدتر شد. همچنین کودکان و نوجوانانی که بتازگی، استرس‌هایی مانند طلاق والدین را تجربه کردند، بیشتر دچار آشفتگی می‌شوند و نیاز به توجه بیشتری دارند. مراجعه به مراکز تخصصی، گذاشتن زمان بیشتر با کودکان و نوجوانان کمک می‌کند این گروه حساس هر چه سریع‌تر نشانه‌های اضطراب یا سایر مشکلات بهداشت روانی‌شان کاهش یابد.

حرف از زلزله ممنوع؟

نکته مهم این است والدین از صحبت کردن راجع به زلزله نترسند. صحبت در مورد زلزله، ترس و اضطراب یا ناراحتی فرزندتان را افزایش نمی‌دهد. والدین باید بتوانند به احساسات فرزندان خود رسیدگی کنند و به سوال‌های آنان پاسخ‌های صحیح بدهند. فرزندان‌تان را تشویق کنید تا در مورد احساسات خود صحبت کنند، بسیاری از فرزندان مرددند در مورد ترس‌ها و اضطراب‌های خود با والدین صحبت کنند یا نه. بعضی والدین، انکار احساسات یا قضاوت در مورد آنها را راهی برای کمک به فرزندان می‌دانند و می‌گویند: «برای چه می‌ترسی؟»، «این که ترس نداره» در حالی که این نکته بسیار مهم است احساس فرزندان پذیرفته شود و عادی جلوه داده شود؛ یعنی: «طبیعیه که از زلزله بترسی. بخصوص بعد از آنچه در فیلم‌ها دیدی.»

بعضی والدین سعی دارند فرزند خود را قانع کنند که اتفاق‌های بد برای آنها نخواهد افتاد. واقعیت این است باید پاسخ‌هایی حاوی اطلاعات صحیح به فرزندان بدهید و قول‌هایی ورای توان و قدرت‌تان به فرزندان ندهید، مثلا نگویید: «ما قول می‌دهیم همیشه و در همه‌جا از تو مراقبت کنیم»، کودکان دیر یا زود متوجه راستی کلام شما می‌شوند. زلزله و اخبار مرگ و میر متعدد از نظر کودکان عادی نیست به همین دلیل، لازم است وقت و زمان بیشتری با هم بگذرانید و آنان را آرام کنید. اختصاص زمان بیشتر به آنان آرامش و امنیت می‌دهد.می‌توانید فرزندان را در امر کمک به زلزله‌زده‌ها مشارکت دهید. جمع آوری کمک، رفتن به محل‌های دریافت آن و حضور در این مکان‌ها این پیام را به کودکان می‌دهد که در صورت وقوع چنین مشکلاتی، افرادی هستند که به کمک می‌شتابند.

 منبع: جام جم آنلاین | نویسنده: نیلوفر جامه‌بزرگی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا