چرا مردم خبرهای شبه علمی و شایعات رسانهها درباره آنتنهای موبایل را زود باور میکنند؟
مجله آنلاین موبنا – اگر امشب گوینده خبر تلویزیون اعلام کند «تحقیقات جدید نشان میدهد امواج رادیویی عامل ۷۵ درصد سرطانها هستند»؛ احتمالا سریعا باور کرده و سری تکان میدهیم یا ابراز تاسف میکنیم. دلمان برای خودمان میسوزد و تصمیم میگیریم کمتر سراغ گوشیهای موبایل برویم. افزون بر این، انگیزهای برای نصیحت و اندرز اطرافیان برای فاصله گرفتن از گوشی موبایل و دستگاههای همراه دیگر پیدا میکنیم؛ بدون اینکه از خودمان بپرسیم پس نقش و سهم دهها عامل سرطانزای دیگر مانند دخانیات چه میشود؟!
حالا، اگر گوینده خبر تلویزیون بگوید «تحقیقات چندین ساله دانشمندان دانشگاه کرنل نشان میدهد هیچ ارتباطی میان امواج رادیویی متشعشع شده از آنتنهای موبایل با انواع سرطان در انسانها وجود ندارد»؛ شاید هیچ توجهی نکرده و حتی به ادامه خبر گوش نمیکنیم. هیچ انگیزهای برای بازگو کردن این دستاورد علمی برای دیگران نداشته و ته دلمان آن را باور نداریم یا دوست نمیخواهیم باور کنیم!
چرا مردم خبرها و اطلاعات منفی و سطحی را زودتر باور کرده و بعد برای سالهای طولانی با آنها زندگی میکنند؟
ذاتا منفینگر هستیم
روانشناسان میگویند انسانها به طور ذاتی دوست دارند دروغهای بزرگ و شاخداری بشنوند. بدبختی از نظر آنها بزرگتر و مهمتر از خوشبختی است. به موارد و اخبار منفی بیشتر توجه کرده و حساستر هستند. در خیابان، چهرههای غیرعادی و مخوف بیشتر از چهرههای عادی و خوب جلبتوجه میکنند.
به همین دلیل، رسانهها به انعکاس اخبار منفی درباره امواج رادیویی و آنتنهای موبایل بیشتر تمایل دارند چون توجه مردم را جلب کرده و باعث تحریک و بازدید بیشتر میشوند. غالب این اخبار هم دربردارنده مطالبی شبه علمی هستند که نه گوینده خبر دقیقا میداند چیست و نه شنونده از آنها سر در میآورد. چون دوست داریم خبر بد را باور و تکثیر کنیم؛ هیچگاه سراغ حقیقت و مطالب علمی نمیرویم.
از آنتنهای موبایل فاصله میگیریم بدون اینکه طرز کارشان را بدانیم یا متوجه باشیم در فاصلههای دورتر از آنتنهای موبایل، شاید تشعشعات الکترومغناطیس بیشتری دریافت کنیم.
خودمان را در خانه یا محیطهایی بسته زندانی میکنیم تا امواج کمتری سراغمان بیاید بدون اینکه بدانیم در محاصره امواج رادیویی هستیم و درون خانهمان این امواج بیشتر و قویتر از فضای آزاد هستند.
از امواج رادیویی هراسان هستیم و آنها را عامل سرطان میدانیم در حالیکه هر روز سراغ سیگار، قلیان و دخانیات میرویم. موادی که سرطانزا بودنشان بر هیچکس پوشیده نیست و هیچ تحقیق و مطالعهای ضد آن سخن نمیگوید.
توهم خبر و زیاد دانی
ما به طرز عجیبی در این روزگار بمباران اطلاعاتی شدیم و با طرز عجیبتری کم میدانیم! اخبار برای ذهن به مثابه قند هستند برای بدن؛ اشتهاآور، آسان هضم ولی در درازمدت بسیار مخرب. دلایل زیادی برای نخواندن خبرها وجود دارد.
بسیاری از آمار و ارقام میان خبرها فقط برای رسیدن به یک نتیجه و ذهنیت است و هیچ استدلال علمی پشت آن نیست یا واقعیت را به درستی نشان نمیدهند. بسیاری از اخبار نادرست هستند یا پایه علمی لازم را ندارند یا گوینده و منبع ناشر خبر معتبر نیست.
اصولا موضوعات پیچیده، فنی، عمیق و دانشمحور نباید در اخبار عمومی بیان شوند چون هر ذهن و مغزی یک گونه به اطلاعات واکنش نشان میدهد و ممکن است این واکنش نامتناسب با هدف و نتیجهگیری درست خبر باشد.
تبلیغات و اثر خفته
تبلیغات باعث مغلوبه شدن جنگها شدند. تبلیغات اثری خفته در انسانها دارند. شاید تبلیغات در زودگذر و به طور مستقیم در انتخابها، باورها و ارزشهای ما تاثیرگذار نباشند ولی در درازمدت اثری ماندگار و پنهانی دارند.
وقتی طی سالیان متمادی میشنویم که امواج رادیویی برای سلامتی انسانها مضر است. اثر خفته این خبرها باعث میشود به باور مطالب و محتوای شبه علمی بیشتر تمایل داشته باشیم تا مطالبی که کاملا علمی و تخصصی نوشته شدهاند.
این مطالب به ظاهر علمی شکلدهنده باورها و اعتقادات ما هستند. با یک جستوجوی ساده میتوان صدها خبر درباره مضرات آنتنهای موبایل در اینترنت یافت بدون اینکه یکی از این مطالب به طور دقیق ثابت کرده باشند امواج رادیویی چه تاثیرات مضر و خطرناکی روی سلولهای بدن انسان دارد یا نتایج تحقیقات یک منبع معتبر را به طور شفاف بیان کرده باشد.
برعکس، در تمامی تحقیقات و مطالعات علمی صورت گرفته در دهههای اخیر میخوانیم «نمیتوان به طور یقین گفت امواج رادیویی عامل سرطان یا هر بیماری دیگری در انسانها یا حتی موجودات زنده هستند.» برخی فرضیات مطرح شده ولی هیچ نهادی حتی سازمان غذا و داروی امریکا تایید نمیکند امواج رادیویی یا آنتنهای BTS نباید در شهرها و نزدیکی انسانها نصب شوند. دهها سازمان و نهاد معتبر و استاندارد، مجموعه قوانین و استانداردهایی را برای نصب و استفاده از آنتنهای BTS تعیین کردند و تمام اپراتورها ملزم به رعایت آن هستند.
در ایران، نهادهایی مانند وزارت ارتباطات و به طور مشخص سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و سازمان انرژی هستهای روی عملکرد اپراتورها نظارت دارند و ارزیابیهای آنی برای اندازهگیری تشعشعات الکترومغناطیس انجام میشود.
چگونه یک خبر شبه علمی را رسوا کنیم؟
«رولف وبلی» نویسنده کتابهای پرفروش «هنر شفاف اندیشیدن» و «هنر خوب زندگی کردن» میگوید دو نوع دانش داریم. «دانش واقعی» و «دانش شوفری». دانشمندان، متخصصان و کارشناسان واقعی با مرزهای دانش آشنا هستند و میدانند چه چیزی را باید بگویند و چه چیزی را نباید بگویند یا اگر دربارهاش اطلاعات کافی و درستی ندارند؛ سکوت کنند. این افراد برای به دست آوردن «دانش واقعی» سالها تلاش کرده و برای درک و فهم یک موضوع وقت گذاشتند ولی گویندههای رادیو و تلویزیون فقط الفاظی را تکرار میکنند که «دانش شوفری» است.
بنابراین؛ باید در هنگام شنیدن بسیاری از اخبار یا خواندن مطالب در اینترنت و شبکههای اجتماعی، احساسات، تمایلات و سادهانگاری را کنار بگذاریم و کمی درباره اصل خبر، گوینده خبر، منابع و نتایج احتمالی آن تفکر کنیم و دنبال مطالب بیشتر یا توضیحات منطقی غیرجانبدارانه باشیم.
یک اصل بزرگ در موفقیت، شفاف و درست اندیشیدن، سریع باور نکردن هر خبر و مطلبی است. هزاران بنگاه خبری و تبلیغاتی در سراسر دنیا مشغول تولید محتوا هستند و مسلم است همه این مطالب درست یا علمی و دقیق نیستند.
هنگامی که خبری درباره مضرات یا خطرات آنتنهای موبایل میشنوید؛ سریعا از خودتان یا گوینده خبر بپرسید پس چرا نهادهای مسئول اجازه استقرار این تجهیزات را دادند؟ چرا در سراسر جهان از آنتنهای BTS استفاده میشود و دولتهای اروپایی بر سر توسعه و افزایش ضریب نفوذ موبایل با هم رقابت میکنند؟ آیا تمام جهان در حال تکرار یک اشتباه است؟
چرا همان حساسیت و موج منفی پیرامون آنتنهای موبایل برای دیگر منبعهای ساطعکننده تشعشعات الکترومغناطیس مانند دستگاههای وایفای، تلفن ثابت بیسیم، مایکرووفر، رادیوها و تلویزیونها وجود ندارد و درباره آنها هیچ صحبتی نمیشود؛ درحالیکه انرژی چگالی این امواج به مراتب بیشتر از امواج رادیویی آنتنهای موبایل است.
باید تلاش کنیم باورهای ما براساس منابع و استدلالهای منطقی باشند. شنیدن و باور هر خبر و مطلبی در دنیای امروز بدون داشتن یک پشتوانه معتبر اشتباه است و ما را سردرگم و کلافه خواهد کرد. انتقال دانش به زندگی روزمره بسیار سخت و به باور برخی از نظریهپردازان، غیرقابل انتقال است مگر اینکه مردم آن جامعه اهل مطالعه، استناد و استدلال باشند. دانش فقط با مطالعه به دست میآید نه شنیدن اخبار بیشتر!
آنتنهای موبایل مثل فوتبال و سیاست نیستند که هر فردی صلاحیت اظهارنظر دربارهشان داشته باشد و بخواهد وارد بحث شود. حتی نمیتوان هر فرد با مطالعه و دانشی را منبعی موثق برای اظهارنظر درباره عملکرد و تاثیرات امواج رادیویی موبایل دانست.
منبع: آیتی رسان