ارابه خشونت در خيابان هاي تركيه
مهدي دل روشن
انگار، نبض امور دیگر در دست اردوغان نیست و او هر ثانیه به خط پایان نزدیک تر می شود.
حملات تروریستی در خاک ترکیه بیش از هر زمان دیگری صورت می گیرد و معلوم نیست چرا دولت رجب پاشا در ترازوی نبردهای حیثیتی ، پ.ک.ک و داعش را در یک کفه ترازو قرار داده است. اردوغان و دولتش بسیار سراسیمه عمل می کنند و همانطور که پیشتر هم گفتیم انگار شکست نسبی در انتخابات پارلمانی گذشته، چاره ای جز «جنگ درمانی» برای دولتمردان تُرک باقی نگذاشته است. آنها می کوشند تا با زهر چشم گرفتن از کُردها، خودی نشان دهند و البته در جنگی صوری با داعش بگویند که به نیابت از جامعه جهانی، علیه تروریسم به پا خاسته اند!
همین دو روز پیش بود که صلاحالدیندمیرتاش، رهبر کُردهای پارلمان ترکیه با انداختن تشت رسوایی از اردوغان از بلندای ساختمان تناقض، گفت که خصومت های آنکارا با تل آویو، یک نمایش بیشتر نیست و ساکنان قصر سفید هیچ کاری به کار داعشی ها همندارند و تمام این شاخ و شانه کشی ها، صوری است. این روزها، خیلی خوب می شود صدای فرود آمدن شن های ساعت عمر دولت عدالت و توسعه را شنید. انگار هر چه جلوتر می رویم، دار و دسته اردوغان به انتهای راه نزدیک می شوند. این داستان از زمانی کلید خورد که عبدا… گل، رئیس جمهور سابق را آنگونه با یک حرکت آچمزی از صحنه بیرون انداختند. اردوغان برای قبضه کردن قدرت از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. او از کسانی مثل نخست وزیر داوود اوغلو، یک سرباز حرف گوش کُن ساخته است و اصلاً دوست ندارد ، ببیند که یک عضو کابینه، چموش بازی در بیاورد. رفتارهای او برای ما ایرانی ها خیلی آشناست! او در تیمش با کسی شوخی ندارد و هر کس با او از در ناسازگاری در بیاید، باید با یک خداحافظی اردوغان را خوشحال کند!
رییس جمهور ترکیه که نقشه فتح پارلمان را می کشید تا از این طریق، اختیارات ریاست جمهوری را تمام و کمال کند حالا با شرایط پیش آمده مجبور است که فراقانونی عمل کند! مشروعیت از دست رفته اردوغان و میل ناتمام او به یک نوع اقتدارگرایی مطلق، جامعه ترکیه را نیز با تهدیدات دموکراسی مواجه کرده است.
اردوغان، این روزها حتی برای از میدان به در کردن تنها حزب کُرد حاضر در پارلمان به پرونده سازی روی آورده و با تکنیک «بگم بگم» های خاص خودش سعی دارد تا با زدن برچسب به رهبر جوان کُردهای پارلمان ، او را به زندان بیندازد یا دست کم به یک حبس خانگی وادار کند.
اردوغان درست مثل تیم های فوتبالی که عمل می کند که بازی را در زمین باخته اند و حالا خارج از مستطیل سبز بازیر پا گذاشتن بازی جوانمردانه یا همان (Fair -play) قصد دارد دموکراسی قربانی زیادخواهی های خود کند. به عبارت دیگر، فعالیتهای مسالمتآمیز و دموکراتیکی که به کسب 80 کرسی پارلمان منجر شد باید با دسیسه، باز پس گرفته شوند چون آقای اردوغان این را می خواهد. اینجا یعنی اینکه دموکراسی یعنی زرشک!
تهمت ارتباط داشتن پ.ک.ک با رهبر قانونی حزب خلق ها (دمیرتاش) نیز دقیقا در همین راستا به کردهاي پارلمان زده شده است.
هر چه هست ترکیه این روزها، لحظاتی ناآرام و حساس را می گذراند و هر احتمالی وجود دارد تا مسیر دموکراسی در این کشور، تغییر کند. حتی اگر در روزهای آینده، طاقت فرماندهان ارتش در مقابل اقدامات بچهگانه اردوغان سر آمد و دست به کودتا زدند هم نباید تعجب کرد. بازی اردوغان، احتمالاًً هیچ برنده ای نخواهد داشت.