انسجام واقعی برای مقابله با تروریسم وجود ندارد
داوود هرمیداس باوند با اشاره به شکلگیری گروههای تروریستی بعد از جنگ جهانی اظهار کرد: القاعده جنبشی بود که از لحاظ ارزشی، سلفی بود و از سوی عربستان ایجاد و از نظر مالی هم از سوی این کشور مورد حمایت قرار گرفت البته از نظر سیاسی پاکستان، انگلیس و آمریکا آن را رهبری میکردند.
وی افزود: این گروه تروریستی هنگام اشغال افغانستان به دست شوروی با همکاری مجاهدین افغانی علیه اشغالگران تشکیل شد و سپس به موازات آن گروهی با نام طالبان شکل گرفت که ژنرال بابر پاکستانی آن را ایجاد کرد که رابطه تنگاتنگی هم با القاعده داشت. بعد از اینکه شوروی از آنجا رفت، القاعده خط و مشی مستقل خود را در پیش گرفت و اولین اقدامش هم انفجار سفارت آمریکا در کنیا و تانزانیا بود.
وی با بیان اینکه «با این اقدام القاعده خط و مشی مستقل خود یعنی مبارزه با قدرتهای امپریالیستی را در پیش گرفت»، تصریح کرد: البته اوج اقدام القاعده در11سپتامبر بود که بازتاب جهانی یافت و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز به عنوان یک شبکه تروریستی که به هر حال شعباتی هم در نقاط دیگر داشت، آن را محکوم و قطعنامههایی هم علیه آن صادر کرد.
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: بعد از پیشروی این گروه تروریستی و فعالیت گسترده آنها در منطقه، کشورهای عربی نیز از این فرصت برای برخورد با دولت سوریه، عراق و لبنان استفاده کردند و عربستان احتمالا با تایید ضمنی جبهه غرب، داعش و جبهه النصره را علیه سوریه سازماندهی کرد که البته گاها این گروهها برخوردهایی نیز با هم داشتند.
وی افزود: گذشته از القاعده، داعش به نام حکومت عراق و شام و یک لقب اسلامی، تشکیل شد و فعالیت این گروه تروریستی در عراق و سوریه گسترش پیدا کرد و در همین موازات گروههای تروریستی مشابه دیگری نیز در نیجریه با نام بوکو حرام و الشباب در سومالی شکل گرفتند و برخی کشورهایی که این گروههای تروریستی را برای استفاده ابزاری خود بهوجود آوردند همین گروههای تروریستی، خود دردسری برای آنها که ایجادشان کردند، شدند.
وی با اشاره به جنایات فراوان گروههای تروریستی یادآور شد: درباره گروه تروریستی القاعده حتی سازمان ملل قطعنامههایی صادر کرد و کمیسیونی تشکیل شد که براساس آن کشورها به آنها کمک مالی نکنند اما کشورها بر اساس منافع خودش به این مسئله توجه نکردند که بعدها طالبان وارد اقدامات خلاف ارزشهای اسلامی شد و به کشتار شیعیان دست زد و با القاعده رابطه تنگاتنگی نیز برقرار کرد.
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: البته کشورها براساس منافع خودشان برخورد میکردند اما در اینکه داعش را عربستان ایجاد کرده و آن را تغذیه میکند شکی نیست. جبهه النصره را هم قطر به وجود آورد اما ترکیه هم به نوعی بنا به منافعش از این گروههای تروریستی حمایت کرد همچنانکه این کشور به داعش اجازه عبور از مرزهایش را میداد و زخمیهای آنها را معالجه میکرد اما حالا تغییر رویه داده است یعنی کشورها آنجا که منافعشان ایجاب میکند از آنها استفاده ابزاری میکنند ولی در عین حال بهظاهر آن را محکوم میکنند.
وی با بیان اینکه «در حال حاضر القاعده، جبهه النصره، داعش و بوکوحرام فعال هستند»، خاطرنشان کرد: صهیونیستها مدعی هستند که حماس نیز یک گروه تروریستی است؛ چراکه منافعشان در این است که آنها را گروه تروریستی خطاب کنند و غربیها هم به حمایت از اسرائیل، آنها را گروه تروریستی معرفی میکنند در حالی که حماس از سرزمینش علیه اشغالگران دفاع میکند و به سایرین تعرضی ندارد.
باوند درباره نقش سازمانهای بینالملل در امر مبارزه با تروریسم اظهار داشت: همه این گروههای تروریستی ابتدا توسط برخی قدرتها ایجاد و تغذیه میشوند اما بعد از مدتی همین گروهها برای خود بانیانشان شاخ میشوند و به جان خود آنها میافتند. متاسفانه جامعه جهانی یک صدا نیست و کشورها هر کدام به نسبتی و برای مدتی از آن استفاده میکنند. البته گروههای تروریستی بعد از مدتی روش و هدف مستقل خودشان را پیدا و برای مردم بیگناه بهویژه در خاورمیانه ایجاد دردسر میکنند آن وقت است که دیگر خارج از کنترل بانیان و پدیدآورندگان آنها نیز میشود.
وی افزود: همچنانکه داعش که از آسمان نیامد بلکه برای مقابله با سوریه آن را وارد معرکه کردند. حال همین داعش گروهی را در لیبی، تونس و حتی مصر ایجاد کرده است و شعبات خود را گسترده کرد و در حال حاضر هم بخشی از طالبان به داعش ملحق شده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مجموعه این رفتارها باعث شده که یک جریان تروریستی حاکم و انسانهای بیگناه قربانی این فعالیتها شوند.
وی با بیان اینکه «در حال حاضر همبستگی و انسجام واقعی برای ریشهکن کردن تروریسم در منطقه وجود ندارد»، گفت: بعضی کجدار و مریز در این زمینه برخورد میکنند، برخی هم ایجادکننده آنها هستند و برخی هم خودشان قربانی هستند و موضع جدیتری دارند. بنابراین هر کس از زاویه منافع خودش از همین پدیدههایی که ظاهرا محکوم میکنند، در مقاطعی استفاده ابزاری میکنند و به همین دلیل سازمانهای بینالمللی نمیتواند به معنای جدی علیرغم تمام قطعنامهها و اعلامیههایی که صادر میکند اقدامی انجام دهند.
باوند تصریح کرد: با توجه به اینکه تعریف کامل و جامعی از تروریسم بین المللی وجود ندارد، بنابراین این موضوع در صلاحیت دیوان کیفری بینالمللی قرار داده نشده است. حال چنانچه کنگرهای هم تشکیل شود باز هم به دلیل نبودن همان تعریف جامع از تروریسم بعید به نظر می رسد که نتیجه لازم را در بر داشته باشد مگر آنکه در کنگرههای مربوطه، کشورها به یک تعریف قابل قبول راجع به مسئله تروریسم که مورد قبول همه کشورهای جهان نیز باشد، دست یابند البته در مورد حماس و جهاد اسلامی مسئله متفاوت است و نمیتوان تنها به این دلیل که اسرائیل این دو گروه را که از سرزمینشان دفاع میکنند، تروریست میداند، با آنها برخورد ابزاری شود و قوانین بینالمللی که در مورد گروههای تروریستی اعمال میشود در مورد آنها نیز اعمال شود.
وی ادامه داد: از این رو میزان موفقیت کنگرههای مربوطه در دستیابی به این تعریف جامع میتواند بسیار حائز اهمیت باشد.
باوند با اشاره به برگزاری دومین کنگره بین المللی 17000 شهید ترور که قرار است به زودی در تهران برگزار شود، برگزاری چنین همایشها و کنگرههایی را در دستیابی کشورهای مختلف به یک تعریف واحد بسیار مهم دانست و افزود: چنانچه در این گردهماییها تعریف واحدی از مفهوم تروریسم که مورد قبول همه کشورها باشد، ارائه گردد گام بسیار مهمی در دستیابی به این مهم برداشته خواهد شد.