رابطه نظم و انضباط با موفقیت
عالم هستی بر پايه نظم استوار است و هر پديده اي در دستگاه آفرينش جاي خاصي داشته و نقش ويژه اي را عهده دار است. حركت اجرام آسماني، گردش منظم فصل هاي سال، شب و روز، جايگاه و عملكرد اندامها و اعضا و جوارح بدن انسان، همه نشانه هايي از نظم و اهميت آن است. خداي توانا كه نظم را در دستگاه آفرينش مقرر داشته در زندگي فردي انسان و روابط اجتماعي او نيز آن را میپسندد.يكي از راه هاي اجتماعي شدن و مورد قبول قرار گرفتن رعايت انضباط و مقرارتي است كه در اجتماع حكمفرماست. مقررات و قوانين، رفتار افراد را تحت كنترل در میآورد و زندگي موفق، هدفمند و با نشاط بر مبنای نظم و انضباط شکل میگیرد. قرآن كريم در سوره قمر، آيه ۴۹ میفرمايد: ما همه چيز را به اندازه آفريدهايم.اما مساله اصلی این است که اين انضباط چگونه بايد باشد و چگونه میتوان آن را آموزش داد. در پاسخ به این مساله نظرات متفاوتی وجود دارد، زيرا اين موضوع كاملا بستگي به فرهنگ و گذشته يك ملت دارد.هدف از انضباط اين است كه انسان را قادر به سازش با قوانين و مقرراتي كه فرهنگ يك گروه پذيرفته است بنمايد، به طوري كه افراد رفتار خود را با توقعات و خواسته هاي گروه اجتماعي كه در آن زندگي میكنند هماهنگ نمايند. رعايت قوانين و مقررات نه تنها براي آداب و رسوم حائز اهميت است، بلكه براي شادي، سازش و آرامش خود انسان نيز اهميت دارد. نظم اساس موفقيت و يكي از عوامل موثر در شادي و نشاط زندگي انسان است.اولياي بزرگواراسلام، رعايت نظم وانضباط در كارها را از جمله مهمترين مسائل زندگي انسانها شمرده اند. به طوري كه حضرت علي (ع) در ضمن وصيت نامه اي خطاب به امام حسن (ع) و امام حسين(ع) میفرمايد: شما وهمه فرزندانم و هر كس كه نامه ام به او رسد را به ترس از خدا و نظم در كارها سفارش ميكنم. نظم و انضباط، زحمت ما را در رسيدن به هدف بسيار كم میكند، ولي بي نظمي در اكثر مواقع میتواند عصبانيت، استرس و حتي شكست به بار آورد.داشتن نظم و انضباط در زندگی آثار و نتایج ارزشمندی دارد که هم فرد منضبط و هم جامعه از آن سود میبرد. از جمله این فواید میتوان به استفاده بهينه از زمان و امكانات به منظور ايجاد زندگي بانشاط؛ خدمت به زندگي خود و جامعه و كسب شادي و سلامت و جلوگيري از بروز فشارهاي رواني به علت پيچيده شدن امور و نامعلوم بودن جايگاه هر چيزي اشاره کرد.البته بی انضباطی هم پیامدهایی دارد که موجب خدشه دار شدن زندگی و روند عادی آن ميشود، که بهطور خلاصه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: خدشه دار شدن شخصيت اجتماعي انسان، پايمال شدن حقوق ديگران، هدر رفتن سرمايه هاي مادي و عمرانسان، در هم ريختگي امور زندگي و شغلي،
ارتباط نظم با شادي در زندگي
نظم موجب میشود از هدر رفتن وقت، سرمايه، استعداد و رغبت هاي اعضاي خانواده بهره وري بيشتري به عمل آيد و در نتيجه شادي و نشاط و اميد در خانواده بيشتر شود.حاكم كردن نظم و انضباط در كارها، موجب میشود كه هر كاري به موقع، بجا و در حد انتظار انجام شود و انسان از سردرگمي و فشار رواني به دور باشد، در نتيجه هم اثربخشي و كارآمدي بيشتر خواهد شد و هم شادي انسان مختل نمي شود.كسي كه در زندگي و كار فردي و جمعي پايبند به نظم و انضباط باشد، افكار گوناگونش از يك طبقه بندي خاصي برخوردار میشود. به همين جهت به راحتي پله هاي رشد را طي میكند و از فشار روحي و رواني در امان بوده و شادماني او بيشتر ميشود. فردي كه در زندگي منظم باشد، در پوشش و آرايش، در استفاده از كلمات و تنظيم جملات، در رعايت وفاي به عهد، در تزيين محل زندگي و كار، الگوي موثر براي ديگران خواهد شد. در نتيجه مورد توجه، مهر ومحبت و رجوع ديگران شده و به اين وسيله شادابي فرد در زندگي بيشتر میشود. نظم و انضباط موجب شادي و نشاط، سازش فردي و اجتماعي، احساس امنيت، اعتماد به نفس و جلب محبت ديگران میشود.
منبع : مهر
179/