ارتباطاتبازی

چرا امریکایی ها روی game سرمایه گذاری می کنند؟

موبنا – برای این که از این حوزه بیشتر بدانیم، پای صحبت های «بابک کرباسی»، کار‌شناس و فعال در حوزه بازی‌های رایانه‌ای نشستیم از حوزه ای که در آن کار می کند، بیشتر برایمان بگوید. بازخوانی این دغدغه ها از قول یک فعال این حوزه، لطف خاص خودش را دارد
GAME2
آیا بازی‌های رایانه‌ای در خانواده‌های ایرانی جایگاه خود را پیدا کرده‌اند؟
بازی‌های رایانه‌ای هم مانند موبایل، تبلت، اینترنت، رایانه، ماهواره و… اول خودش آمد و بعد فرهنگ استفاده‌اش. خانواده‌های ایرانی را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول معتقدند که بازی‌های رایانه‌ای مضرر است و حق استفاده از کامپیو‌تر و بازی را به فرزند خود نمی‌دهند. دسته دوم والدینی هستند که از خدایشان است فرزندانشان با هر نوع بازی و سرگرمی از جمله بازی‌های دیجیتالی ساعت‌ها مشغول و سرگرم باشند.
در دنیا به دلیل گرانی یک بازی رایانه‌ای معمولا والدین در ماه تنها یک بازی را خریداری و در اختیار فرزندشان قرار می‌دهند و اینگونه نظارت بیشتری نیز بر انتخاب بازی دارند. این موضوع در ایران کاملا بر عکس است، به دلیل پایین بودن قیمت بازی خارجی شاهد افراط در تهیه آن از سوی والدین، نوجوانان و جوانان هستیم، شاید گزاف نگفته باشیم که بازیکن‌های ایرانی با هر سلیقه و سنی تقریبا تمام عناوین بازی‌های رایانه‌ای را تجربه کرده‌اند. بازی‌های ایرانی متاسفانه به روش خوبی وارد بازار نشدند. بازی‌های غیر تجاری که شاید به عنوان نسخه اولیه آماده شده بودند به بازار عرضه شد و مخاطب را از بازی ایرانی دلزده کرد. به مروز زمان تولید بازی‌های ایرانی با کیفیت مانند لطفعلی خان زند، گرشاسب، خلیج عدن، میرمهنا، شبان، آسمان دژ و… موجب آشتی مخاطب با بازی ایرانی شد. اما عاملی که باعث شده خانواده ایرانی کمتر به سراغ بازی تولید داخل برود اول بحث قیمت بالای آن در مقایسه با بازی‌های دزدی خارجی است و دوم آنکه بازی‌های خارجی تاریخ گذشته به راحتی در بازار یافت می‌شود و حتی آنلاین آن هم در اینترنت موجود است اما بازی‌های ایرانی حتی آرشیو هم ندارند.
Game Time Logo Crop
آیا در ایران لقب پدر بازی ساز داریم؟

5 سال پیش این لقب به پویا دادگر توسط بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای داده شد. در واقع او جزو اولین بازی سازان حرفه‌ای و باسواد‌ترین فرد در این صنعت محسوب می‌شد. اما به دلیل رفتار‌ها و برخوردهای ناعادلانه، قوانین بی‌پایه و اساس و عدم حمایت، او ایران را ترک کرد و در حال حاضر در آمریکا مشغول به ادامه کار‌هایش است. او سری بازی‌های پایان معصومیت، شمشیر نادر، لطفعلی خان زند و… را برای ما به یادگار گذاشت. یک کار ناتمام هم به نام مرد نکونام برگرفته از زندگی سعدی داشت که دموی اولیه آن تماشگران داخلی و خارجی را از نظر کیفی و گرافیکی مجذوب خود کرده بود اما متاسفانه به دلیل نداشتن رانت با بعضی از آقایان در بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای، پروژه را ناتمام کنار گذاشت. البته آخرین دغدغه کاری او برای ایران بازی‌ای با عنوان شبگرد است که با همکاری و مشارکت دوستانش در ایران در حال تولید است و قطعا جزو فاخر‌ترین بازی‌های داخلی خواهد شد.
قیمت تمام شده تولید بازی رایانه‌ای برای تولید کننده چه قدر است؟
به طور مشخص نمی‌توان عددی را به عنوان هزینه تمام شده بیان کرد. هزینه ساخت یک بازی غیر خطی حدود ۲۵۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان و بازی‌های متوسط حدود ۶۰۰ میلیون تومان به بالاست. نکته‌ای که در ایران در ساخت بازی به دلیل هزینه بر بودن مورد توجه بازی سازان قرار نمی‌گیرد، مولتی پلتفرم و چند زبانه بودن است. اگر این دو ویژگی به بازی‌های داخلی اضافه شود موجب درآمدزایی بیشتری می‌شود. امیدوارم تولید کنندگان ایرانی این دو مقوله را جدی بگیرند و بتوانیم از این به بعد بازی‌های خوب ایرانی را در پلتفورم‌های مختلف و زبان‌های مختلف ببینیم.
GAME
عمر مفید بازی‌های داخلی و خارجی چه قدر است؟
به صورت استثنا برخی از بازی‌ها سال‌ها عمر مفید دارند. اما به صورت استاندارد و کلی بازی‌های اسپرت مانند فوتبال و بستکبال تقریبا یک سال، بازی‌های غیر اسپرت خارجی حدودا بین ۲ تا ۳ ماه و بازی‌های ایرانی بین ۱ تا یک و نیم ماه عمر مفید فروش و عرضه‌شان است. مشکلی که در فروش بازی‌های ایرانی داریم این است که پخش کننده و فروشنده به اشغال فضای گیشه خود توسط بازی ایرانی علاقه‌مند نیست چرا که سود کمی برایشان دارد. بازی خارجی را بدون دغدغه دانلود می‌کنند و در ‌‌نهایت با سود زیاد می‌فروشند. خودمان با روش مدیریت غلط بازار ذائقه و درخواست مخاطب را غیر استاندارد تربیت کرده‌ایم و اکنون نمی‌دانیم چه کنیم.
چنددرصد بازی‌های ساخت داخل بومی و متناسب با فرهنگ ایرانی – اسلامی است؟

‌‌همان طور که اشاره کردم ما هیچ آرشیو و مرجعی برای بازی‌های رایانه‌ای تولید شده داخلی نداریم. می‌توانم بگویم در حالت خوش بینانه تعداد کارهای تولید شده در این حوزه با محتوای فرهنگ ایرانی – اسلامی انگشت شمار است.
کمی درباره نقش بازی‌های رایانه‌ای وارداتی و تهاجم فرهنگی توضیح دهید?
اهمیت این ابزار نوین ارتباطی زمانی بیشتر احساس می‌شود که بدانیم بسیاری از دولت‌های بزرگ جهان با سرمایه گذاری‌های فراوان در این حوزه به ترویج، تبلیغ و نشر سیاست‌ها و فرهنگ‌های منحط خود پرداخته تا با به بازی گرفتن تفکرات و نهادینه کردن فرهنگ خود در اذهان کودکان و نوجوانان، بستر و زمینه اهداف استعماری و ستیزه جویانه خود را سریع و راحت فراهم آوردند. ما فرهنگ استفاده از بازی‌های رایانه‌ای را نداریم. به عنوان مثال بازی Sims را در نظر بگیرید. یک بازی با سبک و سیاق فرهنگ آمریکایی که بسیار پرطرفدار و پرفروش است. واقع بینانه و بدون توجه به بوق‌های تبلیغاتی و… این بازی قاعدتا برای کشور ما ساخته نشده است. واقعیت این است که این بازی را نباید به عنوان جنگ نرم یا تهاجم فرهنگی تلقی کنیم چرا که ما خودمان این بازی را وارد کشورمان می‌کنیم. باید این واقعیت را بپذیریم که گاهی اوقات در قضیه جنگ نرم شیطنت‌های خود ما دشمن را به اهدافش نزدیک می‌کند. در حوزه بازی‌های رایانه‌ای ما کشور هدف هستیم اما هدف اصلی دشمن در برخی محصولات نیستیم چرا که در ایران قانون کپی رایت وجود ندارد. فکر کنید در ایران ما نمایندگی Activision (شرکت آمریکایی ناشر بازی‌های رایانه‌ای) را داشتیم. بله آن موقع جنگ نرم صورت می‌گرفت. دشمن در خارج از مرز‌ها افکار و سبک زندگیمان را مورد هدف قرار داده است و در این شکی نیست اما ما داوطلبانه بازی‌های آن‌ها را وارد کشور می‌کنیم و به نوعی خودزنی فرهنگی می‌کنیم. چرا؟ چون منفعت‌مان در پر کردن جیبمان است. سازندگان بازی‌های هدفمند خارجی پولی از راه فروش مستقیم بازی‌هایشان در ایران به دست نمی‌آورند تنها ذهن مردم جامعه ما را تسخیر می‌کنند و این یعنی‌‌ همان رسیدن به هدفشان. برخی از ما صدای سکه زر و آسایش حاصل از سرمایه و پول را دوست داریم و آرامش دنیا را با آخرت‌مان معاوضه کرده‌ایم. به عبارت دیگر عده‌ای از دوستان ناخواسته پیاده نظام دشمن شده‌اند فقط برای کسب درآمد بیشتر. وقتی بازی بتلفید ساخته شد، در ایران فروشش ممنوع شد، اما از راه فروش غیرقانونی چند صد میلیون تومان به جیب دلالان داخلی رفت. دلال داخلی چرا اعقاد قلبی نداشت که نباید این بازی را به مخاطبان ایرانی عرضه کند؟ محتوایش را نمی‌دانست؟ یا صدای سکه‌های زر گوشش را کر کرده بود؟
بازی Dark Siders با محتوای درگیری با خدا و کشتن خدا ساخته می‌شود. در کمال ناباوری این بازی در ایران مجوز و پروانه نشر می‌گیرد. بعد از سه ماه که این بازی در تمام خانه‌ها نفوذ کرد صدای اعتراض‌ها به گوش می‌رسد. بعد مجدد بنیاد بازبینی می‌کند و وقتی کار از کار گذشت پروانه نشر باطل می‌شود. در این صورت طبیعی است که نیروی انتظامی چنین بازی‌هایی که هولوگرام دارد را جمع آوری نمی‌کند.
یک روزی گفتند پرورش فکر دانش آموزان کار معلم تربیتی است. امروز وقتی فردی مثل آقای قرائتی با آن کلام شیوایشان برای نسل جدید صحبت می‌کند، دانش آموز تنها نگاهش می‌کند و متوجه حرف‌های او نمی‌شود. چرا، چون منتظر است زود‌تر به خانه برود و بازی‌ای مثل Dark Siders را ادامه دهد. امروزه خدا در بازی نوجوانان بازیچه دستشان است. جنگ نرم یعنی این. جنگ نرم در بازی Call of Duty چفیه سربازان نبود. مگر چفیه به تنهایی مقدس است؟ آن فردی که در راه دفاع از دین و ناموس و وطنش از آن استفاده می‌کند موجب قداست چفیه می‌شود. فلسفه استفاده از چفیه چیز دیگری است. ما تنها این نکته را در این بازی دیدیم و از اصل ماجرا غافل شدیم. گفتند بازی را ویرایش کنید و جنس رنگ چفیه را عوض کنید حل می‌شود! سر خودشان را زیر برف کرده‌اند و فکر می‌کنند دیگران هم متوجه نمی‌شوند چه خبر است. چرا عده‌ای از مسئولان به بازی خلیج عدن اتهام‌نژاد پرستانه بودن زدند؟ این بازی درباره دزدان دریایی سومالی است. خب وقتی این دزدان در واقعیت سیاه پوست هستند چه کار باید کنیم. آیا این اوج کوته فکری نیست؟! محتوای این بازی برگرفته از مستندات واقعی ساخته شده است. ما یاد گرفته‌ایم یا همه بازی‌ها را ممنوع کنیم یا ورود را آزاد بگذاریم. این چه نوع فرهنگ سازی است؟! حتی در سینما هم همین مشکل را داریم. به فیلم «چ» نقد می‌کنیم که چرا صحنه‌هایی از زندگی واقعی چمران را بر خلاف سلیقه ما نشان دادید، اما بعد در فیلم رستاخیز چهره حضرت عباس (ع) را به تصویر می‌کشیم! من توقع ندارم شکافی ایجاد شود و بدنه صنعت بازی‌های رایانه‌ای از بدنه مسموم و مریض فرهنگ جدا شود، من آرزو می‌کنم تمام مشکلات عرصه فرهنگ و هنر کشورم برطرف شود.
ضرورت مجوز دادن به برخی از بازی‌های خارجی در چیست؟
نمی‌دانم چرا وقتی توانایی سانسور کردن بازی‌های خارجی را نداریم اصرار بر مجوز دادن به این بازی‌ها داریم. البته که پای اقتصاد درمیان است و این یعنی عامل فساد. در جلسه‌ای من از دوستان کار‌شناس در کارگروه بررسی بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای پرسیدم چرا در قانون صدا و سیما استفاده از کلمات مشروبات الکلی و مستی یا زدن لیوان به یکدیگر و… ممنوع است و در ترجمه به جای کلمه مشروبات الکلی از نوشیدنی استفاده می‌کند؟ چرا در حوزه بازی این قانون لحاظ نمی‌شود؟ توجیه‌شان این است که خود جوان که باید بد را از خوب تشخیص دهد! نمی‌گویند ما نمی‌توانیم به دلایل علمی بخش قابل توجهی از بازی وارداتی را تغییر دهیم و به خاطر گرفتن بودجه هولوگرام و حق عضویت مخفیانه و… به ناچار با کمی روتوش مجوز بازی‌ها را می‌دهیم، می‌روند وارد مباحث فلسفی و اشتباه می‌شوند!
ورود به عرصه بین الملل بازی‌های رایانه‌ای داخلی را چطور ارزیابی می‌کنید؟</strong
images
با وجود بحث تحریم قطعا به کشورهای آمریکایی و اروپایی نمی‌توانیم ورود مستقیم پیدا کنیم. ما می‌توانیم با یک برنامه ریزی منظم ابتدا کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی را هدف قرار دهیم و رقابت را آغاز کنیم. بزرگ‌ترین اسطوره‌ها برای ساخت یک بازی با محتوای خوب و عرضه به دیگر کشور‌ها بحث دفاع مقدس است. سال هاست که با قهرمانان پوشالی جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام گوش دنیا را پر کردند چرا ما باید از آن‌ها عقب بمانیم. اگر اراده‌ای در مسئولان باشد و بخواهند، بخش خصوصی آماده ساخت محصولات فاخر از زندگی شهدای دفاع مقدس یا قصص قرآنی است.
آینده صنعت بازی‌های رایانه‌ای داخلی را چگونه ترسیم می‌کنید؟

صنعت بازی‌های رایانه‌ای داخلی می‌تواند با یک برنامه ریزی کوتاه مدت ۳ ساله و بلند مدت ۱۰ ساله تا قبل از سال ۱۴۰۴ جزو ۱۰ کشور اول دنیا در تولید و فروش بازی‌های رایانه‌ای باشد. این صنعت می‌تواند موجب افتخار ما در دنیا شود به شرطی که مسئولان تازه نفس مسیر قبلی را ادامه ندهند. این صنعت اشتغال زایی دارد، ایجاد ثروت و سرمایه دارد، تاثیرگذاری بر افکار عمومی دارد، صدور انقلاب را دارد، همین بازی بیداری را ببینید، بسیار ظریف و زیبا وارد پیچیده‌ترین بحث‌های سیاسی در منطقه در قالب یک زندگی شده است. این‌ها را می‌توان بار‌ها تکرار کرد تا وارد سبد‌های جهانی شویم.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا