ابوالفضل شاکری – دیگر برای تصاحب خاک یک کشور نیازی به ورود فیزیکی به مرزهای جغرافیایی نیست؛ به همین علت است که جنگهای رودررو جای خود را به نبردهای مجازی دادهاند. سازمانهای جاسوسی دیگر علاقه چندانی به روشهای سنتی ندارند و بهجای آن بهسادگی در جهان مجازی نفوذ میکنند و اطلاعات طبقهبندی شده را ذرهذره از میان دادههای دیجیتال سرقت میکنند. همه این مثالها وقتی بهتر قابلدرک است که بهیاد بیاورید وزیر اسبق امور خارجه ایالاتمتحده آمریکا در دولت باراک اوباما از دو کلید واژه گوشیهای هوشمند و اینترنت برای تأثیرگذاری بر جوانان و نوجوانان کشورمان نام برد و تأثیرگذاری و جهتدهی مردم ایران را منوط به استفاده از فناوریهای نوین دانست. این سیاست راهبردی ایالاتمتحده آمریکا در برابر ایران قطعات پازلی دارد که اگر کمی هوشمندانه به آن نگاه کنیم، متوجه میشویم نکتهای که جانکری دو سال پیش در میان نمایندگان مجلس سنای آمریکا به آن اشاره کرد، امروز در حال تکمیل شدن است.
نهادهای امنیتی آمریکا نقشهراه دقیقی برای رسیدن به اهدافشان ترسیم کردهاند، بهطوریکه هر چه میگذرد جنبه جدیدی از اقدامات برنامهریزی شدهشان افشا میشود. با وجود اینکه تنها چند ماهی از آمدن دونالد ترامپ به کاخ سفید میگذرد، اما دولت جدید نیز همان سیاستها را دنبال میکند. همانطور که احتمالاً در اخبار خواندهاید ایالاتمتحده تغییراتی در فرم درخواست و بررسی تقاضای صدور ویزا داده است. مقامات کنسولی آمریکا اکنون میتوانند از متقاضیان شماره گذرنامههای قبلی، حسابهای کاربری آنان در رسانههای اجتماعی، آدرس ایمیل، شماره تلفن، آدرس محل سکونت، وضع استخدام و سابقه مسافرت آنان در ۱۵سال گذشته را بگیرند. در میان همه این تغییرات، توجه مقامات آمریکایی به شماره تلفن متقاضیان ورود به این کشور نیز قابلتوجه است. سوال این است که آمریکاییها چه اطلاعاتی مهمی را میتوانند از شماره تلفنهای «محلی» افراد در ۱۵سال گذشته کسب کنند که حالا ارائه این شماره نیز یکی از الزامات ورود به خاک آمریکا شده است؟ مورد دیگری که توجه بسیاری از رسانهها را در هفتههای اخیر به خود جلب کرد، تأسیس سازمان اطلاعاتی جدید دیگری برای گردآوری اطلاعات از ایرانیان در آمریکا بود و جالبتر از آن اینکه ریاست این سازمان اطلاعاتی نیز بر عهده شخصی با عنوان «شاهزاده تاریکی» گذاشته شده است. نیویورکتایمز بهتازگی در مقالهای دراینباره نوشته است مایکل دیآندریا یا همان شاهزادهتاریکی، از اعضای با سابقه سازمان سی.آی.ای به عنوان مدیریت جدید اداره تجسس درباره ایران منصوبشده است. در این گزارش همچنین اشارهشده که این سازمان جدید اهداف پیچیده و هدفمندی را علیه ایران پیگیری خواهد کرد. آنطور که گفتهشده ایران یکی از دشوارترین اهداف سیآیای در سالهای اخیر بوده است. سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا دسترسی بسیار محدودی به ایران دارد، اما با راهاندازی این سازمان قرار است تلاش گستردهای برای کسب اطلاعات با ارزش از ایران انجام شود. همه مواردی که بهصورت اجمالی ازنظر گذراندید بگذارید یکطرف و توجه داشته باشید که دورتادور ایران دشمنانی قسمخورده، دندان تیزکردهاند تا بهواسطه هر روش و ابزاری بر این آبوخاک مسلط شوند، حال چگونه است که مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در چنین شرایط حساسی باید سند دسترسی یک شرکت چندملیتی مخابراتی به زیرساختهای ارتباطی کشور را با یک شرکت چند ملیتی معلومالحال بنام ام.تی.ان امضا کنند. آنهم تفاهمنامهای که براساس آن شرکت ام.تی.ان – که سابقه چندان درخشانی نه در ایران و نه سایر کشورهای جهان دارد – موفق به حضور در پروژه توسعه فیبر نوری و به بیان بهتر دسترسی به شریانهای حیاتی و اطلاعاتی کشورمان شده است. بازهم تأکید میکنیم باز شدن پای ام.تی.ان به ایران از همان بدو ورود این شرکت چندملیتی با اما و اگرهای فراوان همراه بود، بهطوریکه اخیراً نیز پرونده فساد و رشوه ام.تی.ان در پروژه اپراتور دوم ایران چندی پیش از سوی دادگاهی در آفریقایجنوبی با شکایت چهار میلیارد دلاری ترکسل به جریان افتاده است. پروندهای که البته یکی از دهها تخلف آشکار و پنهان این شرکت چند ملیتی در ایران و جهان است. اینکه در سایر نقاط جهان اپراتور ام.تی.ان مشغول چه تخلفاتی است، کمترین ارتباطی با ما ندارد، اما زمانی که نام ایران و امنیت ملی کشورمان در میان باشد، نمیتوان بهسادگی از آن گذشت. بهویژه آنکه هرچه سوابق بیش از یک دهه حضور این اپراتور در کشورمان را بررسی میکنیم، چیزی جزء افشا اطلاعات، جاسوسی، مشکلات فرهنگی، اختلافافکنی میان شیعه و سنی، خوشخدمتی به شورای همکاری خلیجفارس و… پیدا نمیشود. حال سؤال اساسی این است که اگر شرکت چند ملیتی ام.تی.ان یکی از قطعات پازل نفوذ اطلاعاتی به ایران باشد، ما برای مقابله با آن چکار کردهایم؟