اختلال در GPS؛ سپری مقابل پهپادها یا چالش روزمره شهروندان؟

اختلال در GPS به تیتر اول زندگی شهری رسیده؛ تصمیمی کلیدی علیه پهپادها که همزمان مسیر شهروندان را گم کرده و زمان و هزینههایشان را بالا برده است.
اثرات اختلال در GPS
به گزارش بهروزترینها در عصر حاضر، موقعیتیابی دقیق با استفاده از سیستم موقعیتیابی جهانی (GPS) به یکی از ارکان جداییناپذیر زندگی روزمره، کسبوکار و حتی سرگرمی تبدیل شده است. از مسیریابی ساده در سفرهای شخصی گرفته تا کاربردهای پیچیده در صنایع مختلف، GPS نقش حیاتی ایفا میکند. با این حال، در برخی شرایط، این سیستم که پیشتر به عنوان یک ابزار نظامی توسعه یافته بود، به هدف اقدامات کنترلی و اختلالزا تبدیل میشود.
در ایران، مسئولان اخیراً از ایجاد اختلال در سیگنال GPS خبر دادهاند که هدف اصلی آن مقابله با تهدید پهپادهای ناشناس و حفظ امنیت ملی عنوان شده است. این تصمیم، اگرچه با نیت حفظ جان و امنیت شهروندان اتخاذ شده، اما ابعاد گستردهای از چالشهای فنی، اقتصادی، روانی و اجتماعی را برای میلیونها شهروند به همراه داشته است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. این مقاله به بررسی چرایی این تصمیم، آثار آن بر جامعه و اقتصاد، تجربیات جهانی و راهکارهای کاهش اثرات منفی میپردازد.
روایت یک تصمیم درباره GPS
اخیراً، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، ستار هاشمی، در گفتوگویی ضمن تأیید خبر ایجاد اختلال در سیگنال GPS، جزئیات بیشتری را پیرامون این اقدام ارائه کرد. او اعلام داشت که این تصمیم با هماهنگی و دستور نهادهای ذیربط کشور صورت گرفته است. دلیل اصلی این اقدام، مقابله با احتمال ورود یا فعالیت پهپادهای ناشناس و ممانعت از بهکارگیری آنها در اهداف مخرب یا جاسوسی عنوان شده است. به گفته وزیر، هدف نهایی، حفاظت از جان شهروندان و تأمین امنیت کشور در برابر تهدیدات نوظهور بوده است.
این اقدام، اگرچه با حساسیت و در راستای وظایف ذاتی نهادهای امنیتی صورت گرفته، اما اثرات آن به سرعت در زندگی روزمره مردم آشکار شد. شهروندانی که برای مسیریابی، استفاده از خدمات تاکسیهای اینترنتی یا حتی فعالیتهای شغلی خود به GPS وابسته هستند، با مشکلاتی مواجه شدند که پیش از این تجربه نکرده بودند. این پدیده، بار دیگر موضوع تعادل میان الزامات امنیتی و نیازهای معیشتی و رفاهی شهروندان را به کانون توجه بازگرداند.

GPS؛ از میدان جنگ تا سطح شهر
سیستم موقعیتیابی جهانی (GPS) که امروزه بخش جداییناپذیر زندگی مدرن است، در اصل توسط وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا در دهه ۱۹۷۰ میلادی به عنوان یک پروژه نظامی توسعه یافت. هدف اولیه، فراهم کردن قابلیت موقعیتیابی دقیق و مستقل از شرایط جوی برای نیروهای نظامی در هر نقطه از جهان بود. با پیشرفت تکنولوژی و افزایش دسترسی به ماهوارهها، سیگنالهای GPS برای استفاده غیرنظامی نیز آزاد شد و به سرعت در حوزههای مختلفی گسترش یافت.
امروزه، GPS تنها مختص کاربردهای نظامی نیست، بلکه در تار و پود زندگی روزمره ما تنیده شده است. در بخش حملونقل، تاکسیهای اینترنتی، سیستمهای مسیریابی خودروها، ناوگانهای حملونقل عمومی و شرکتهای لجستیک به شدت به GPS وابسته هستند. در کشاورزی هوشمند، GPS دقت کاشت بذر، سمپاشی و برداشت محصول را افزایش میدهد. در حوزه سلامت، آمبولانسها و تیمهای امدادی برای رسیدن سریع به محل حادثه از آن استفاده میکنند. حتی در فعالیتهای تفریحی و ورزشی، اپلیکیشنهای ردیابی مسیر دویدن، دوچرخهسواری و کوهنوردی نیز بر پایه GPS کار میکنند.
این وابستگی گسترده به GPS، کوچکترین اختلال در آن را به یک چالش بزرگ تبدیل میکند. اختلال در سیگنال میتواند کل این اکوسیستم را مختل کرده و باعث بروز مشکلات زنجیرهای شود که بر جنبههای مختلف زندگی فردی و جمعی تأثیر میگذارد.
تهدید پهپادها؛ چرا GPS هدف قرار میگیرد؟
پهپادها، یا هواپیماهای بدون سرنشین، در سالهای اخیر به یکی از ابزارهای مهم در صنایع نظامی، امنیتی، کشاورزی، تصویربرداری و حتی سرگرمی تبدیل شدهاند. این فناوری با قابلیت پرواز در ارتفاعات مختلف و حمل تجهیزات متنوع، از دوربینهای با وضوح بالا گرفته تا تسلیحات، میتواند مأموریتهای شناسایی، نظارت، حملونقل و حتی تخریب را انجام دهد.
در بسیاری از مدلهای پهپاد، سیستم ناوبری GPS نقشی حیاتی در هدایت و اجرای مأموریت ایفا میکند. GPS به پهپاد اجازه میدهد تا موقعیت خود را در فضا تشخیص دهد، مسیر از پیش تعیین شده را دنبال کند، در نقاط مشخص فرود آید یا به هدف خود برسد. این سیستم، به خصوص در پهپادهایی که برای عملیات در مسافتهای طولانی یا در مناطق ناآشنا طراحی شدهاند، اهمیت ویژهای دارد.
با توجه به این وابستگی، ایجاد اختلال در سیگنال GPS میتواند بهطور مؤثری قابلیتهای ناوبری پهپاد را مختل کند. این اختلال میتواند باعث سردرگمی پهپاد، انحراف از مسیر، عدم توانایی در رسیدن به هدف، یا حتی سقوط آن شود. به همین دلیل، در بسیاری از مناقشات و مناطق پرتنش در جهان، از جمله اوکراین و خاورمیانه، اختلال در سیگنال GPS به عنوان یک تاکتیک دفاعی و تهاجمی برای مقابله با تهدید پهپادها به کار گرفته شده است. این رویکرد، پاسخی به پیشرفت سریع و گسترش استفاده از پهپادها در سناریوهای مختلف است.
تجربه جهانی اختلال GPS در بحرانها

استفاده از اختلال عمدی در سیگنال GPS به عنوان یک راهکار امنیتی، امری مختص به یک کشور یا منطقه خاص نیست و سابقه جهانی دارد. در شرایط بحرانی و درگیریهای نظامی، کشورها برای حفاظت از زیرساختهای حیاتی، مراکز نظامی و حتی نیروهای خود، دست به اقدامات مشابهی زدهاند.
روسیه: در جریان درگیریها در اوکراین، گزارشهای متعددی از ایجاد اختلال گسترده در سیگنال GPS در مناطقی از شرق اروپا و بالتیک منتشر شده است. هدف از این کار، مختل کردن سیستمهای ناوبری نیروهای اوکراینی و همچنین جلوگیری از استفاده مؤثر پهپادهای شناسایی و تهاجمی بوده است.
اوکراین: در مقابل، اوکراین نیز در واکنش به حملات روسیه، از روشهای مختلفی برای مقابله با اختلالات GPS و همچنین ایجاد اختلال در سیستمهای ناوبری طرف مقابل استفاده کرده است.
رژیم صهیونیستی: این رژیم که در منطقهای پرمخاطره قرار دارد و با تهدیدات امنیتی متنوعی روبرو است، به طور مداوم از فناوریهای مختلف برای مقابله با پهپادها استفاده میکند. در برخی موارد، گزارشهایی از ایجاد اختلالات موقت و هدفمند در سیگنال GPS برای جلوگیری از ورود یا فعالیت پهپادهای ناشناس منتشر شده است.
کشورهای غربی: حتی کشورهای غربی نیز در شرایط خاص، مانند رزمایشهای نظامی بزرگ یا رویدادهای امنیتی حساس، اقدام به ایجاد اختلالات کنترلشده و منطقهای در سیگنال GPS کردهاند. هدف از این اقدامات، آزمایش قابلیتهای دفاعی، حفاظت از اطلاعات حساس یا جلوگیری از سوءاستفاده از این فناوری بوده است.
نکته حائز اهمیت در این تجربیات جهانی، تلاش برای هدفمند، موقت و منطقهای بودن این اختلالات است. کشورها سعی میکنند با این رویکرد، ضمن حفظ امنیت، کمترین آسیب را به زندگی روزمره مردم و جریان عادی اقتصادی وارد کنند. با این حال، حتی اختلالهای محدود و با زمانبندی دقیق نیز معمولاً با واکنشهای منفی کاربران مواجه میشود، چرا که اثربخشی خدمات ضروری را تحت تأثیر قرار میدهد.
آثار داخلی بر زندگی و اقتصاد
در ایران، تصمیم به ایجاد اختلال عمدی در سیگنال GPS، تأثیرات ملموسی را بر جنبههای مختلف زندگی شهروندان و فعالیتهای اقتصادی بر جای گذاشته است:
- اختلال در عملکرد تاکسیهای اینترنتی و مسیریابها: بزرگترین و مشهودترین اثر، اختلال در خدمات تاکسیهای اینترنتی مانند اسنپ و تپسی و همچنین اپلیکیشنهای مسیریاب مانند نشان و بلد است. این موضوع باعث سردرگمی رانندگان و مسافران، افزایش زمان انتظار و در نتیجه نارضایتی هر دو گروه شده است. خطای مسیریابی و عدم نمایش دقیق موقعیت، مشکلات جدی برای این کسبوکارها ایجاد کرده است.
- افزایش زمان و هزینه حملونقل شهری: به دلیل اختلال در مسیریابی، رانندگان مجبور به طی کردن مسیرهای طولانیتر و گشتن در خیابانها برای یافتن موقعیت دقیق میشوند. این امر منجر به افزایش مصرف سوخت، فرسایش خودروها و در نهایت افزایش هزینه حملونقل برای شهروندان شده است. همچنین، زمان بیشتری صرف رفتوآمدهای شهری میشود.
- مشکل در رهگیری محمولههای پستی و باربری: شرکتهای پستی و لجستیکی که برای رصد و مدیریت ناوگان حملونقل خود از GPS استفاده میکنند، با مشکلاتی در رهگیری دقیق محمولهها مواجه شدهاند. این موضوع میتواند بر زمانبندی تحویل کالا، ایمنی بار و شفافیت فرآیند حملونقل تأثیر منفی بگذارد.
- اخلال در عملیات امدادرسانی و اورژانس: هرچند هدف این اقدام حفظ امنیت بوده، اما در مواقع بحرانی، اختلال در GPS میتواند عملیات حیاتی تیمهای امدادرسانی، اورژانس و آتشنشانی را نیز مختل کند. سرعت رسیدن به محل حادثه، یافتن دقیق موقعیت بیمار یا محل آتشسوزی، برای این خدمات بسیار حیاتی است و اختلال در GPS میتواند تأخیرهای جبرانناپذیری ایجاد کند.
این مشکلات نه تنها به نارضایتی عمومی منجر میشود، بلکه هزینههای اقتصادی قابل توجهی را نیز به همراه دارد. از دست رفتن بهرهوری در بخش حملونقل تا افزایش هزینههای عملیاتی کسبوکارها، همگی جزئی از این چالشها محسوب میشوند.
بُعد روانی و اجتماعی
پیامدهای اختلال در GPS فراتر از مسائل فنی و اقتصادی است و ابعاد روانی و اجتماعی قابل توجهی نیز دارد:
- کاهش اعتماد عمومی: هنگامی که خدمات حیاتی که مردم به آنها عادت کردهاند، بدون اطلاعرسانی شفاف و دقیق مختل میشود، زمینه برای شکلگیری بیاعتمادی نسبت به نهادهای مسئول فراهم میگردد. شهروندان احساس میکنند که ابزارهای روزمرهشان بدون دلیل موجه از کار افتاده یا به درستی عمل نمیکند.
- شکلگیری شایعات و گمانهزنیها: در غیاب اطلاعات دقیق و رسمی، خلأ موجود با شایعات و حدس و گمانها پر میشود. شبکههای اجتماعی به سرعت به بستری برای انتشار روایتهای تأیید نشده، تفسیرهای نادرست و دامن زدن به نگرانیها تبدیل میشوند. این امر میتواند باعث ایجاد اضطراب و سردرگمی در میان مردم شود.
- ایجاد احساس ناتوانی و سردرگمی: وابستگی روزافزون به فناوری، باعث شده تا افراد در مواجهه با اختلال در آن، احساس ناتوانی و سردرگمی کنند. عدم دسترسی به مسیریابی یا اطلاعات موقعیتیابی میتواند برنامهریزی روزانه افراد را به هم بریزد و باعث استرس و نارضایتی شود.
- تأثیر بر عادتها و سبک زندگی: برخی از افراد، عادتهای روزمره خود را بر پایه استفاده از GPS بنا نهادهاند. برای مثال، ورزشکاران از آن برای ردیابی مسیر دویدن خود استفاده میکنند. اختلال در این سیستم، این عادات را مختل کرده و بر سبک زندگی افراد تأثیر میگذارد.
این چالشهای روانی و اجتماعی نشان میدهد که هرگونه تصمیم تأثیرگذار بر زیرساختهای ارتباطی و ناوبری، نیازمند مدیریت دقیق ابعاد انسانی و اجتماعی خود است.
راهکارهای کاهش اثرات منفی
برای کاهش اثرات منفی اختلال عمدی در GPS بر زندگی شهروندان و فعالیتهای اقتصادی، میتوان از راهکارهای متنوعی بهره برد:
- استفاده از سیستمهای ناوبری چندگانه (Multi-GNSS): GPS تنها یکی از سیستمهای ناوبری ماهوارهای است. سیستمهای دیگری مانند GLONASS (روسیه)، Galileo (اتحادیه اروپا) و BeiDou (چین) نیز وجود دارند. توسعه و بهکارگیری دستگاهها و نرمافزارهایی که قادر به دریافت سیگنال از چندین سیستم ناوبری به طور همزمان باشند، میتواند مقاومت سیستم را در برابر اختلال یک سیستم خاص افزایش دهد. در صورت اختلال در GPS، دستگاه میتواند از سیگنالهای دیگر برای موقعیتیابی استفاده کند.
- توسعه سرویسهای بومی مقاومتر به اختلال: کشورها میتوانند با سرمایهگذاری در توسعه سیستمهای ناوبری و موقعیتیابی داخلی که کمتر به سیگنالهای خارجی وابسته هستند یا از تکنیکهای مقاومت در برابر اختلال بهره میبرند، به این چالش پاسخ دهند. این شامل توسعه سیستمهای مبتنی بر inertial navigation systems (INS) یا ترکیب آنها با منابع دیگر اطلاعاتی است.
- اطلاعرسانی سریع و شفاف در مواقع بحران: در زمانهایی که نیاز به اختلال در سیگنال GPS احساس میشود، اطلاعرسانی به موقع و شفاف به مردم و اصناف مرتبط، بسیار حیاتی است. اعلام پیشاپیش زمان و منطقه احتمالی اختلال، به کسبوکارها و شهروندان فرصت میدهد تا خود را برای این شرایط آماده کنند. همچنین، توضیح دلیل و مدت زمان احتمالی اختلال، به کاهش شایعات و افزایش اعتماد کمک میکند.
- همکاری دولت و بخش خصوصی برای سنجش و مدیریت خسارتها: دولت و بخش خصوصی میتوانند با همکاری یکدیگر، سازوکاری برای سنجش و مدیریت خسارات وارده به کسبوکارها و شهروندان در اثر اختلالات GPS ایجاد کنند. این میتواند شامل ارائه تسهیلات، مشاورههای فنی یا جبران بخشی از هزینههای متحمل شده باشد.
- توسعه فناوریهای جایگزین: سرمایهگذاری بر روی فناوریهای موقعیتیابی غیر ماهوارهای مانند موقعیتیابی بر اساس باندهای فرکانسی مخابراتی (Cellular Positioning)، Wi-Fi Positioning، یا حتی استفاده از نشانههای زمینی (Landmarks) در محیطهای شهری، میتواند به عنوان مکمل یا جایگزین در مواقع ضروری مورد استفاده قرار گیرد.