خواندنی

معضل بازيكنان دورگه در تيم روحاني!

ابوذربابایی زاده
البته به لطف «بلندگوی ورزشگاه» که قراربود« ملی» باشدواین روزها تنها به میل خویش در اختیار صدای تیم‌های روبه‌روی اعتدال قرار مي‌گیرد.از سويي «بوق‌های رنگارنگ» دیگری هم آن وسط برای تخریب روحیه تیم اعتدال در حال سروصدا کردن است که کم هم بی تاثیر نیست،خلاصه یک کلام بگوییم حریف،همه «ابزار» ایجاد یک «جنگ روانی» را دراختیار دارد. البته در  بی انگیزه بودن هواداران تیم اعتدال، صبوری تیم در حمله کردن و گاه لایه دفاعی گرفتن هم بی تاثیر نیست  که بیشتر تماشاگران را نسل جوان تشکیل می‌دهند و نسل جوان به دفاع کردن مطلق عادت ندارد.
تیم حریف روش ناجوانمردانه‌اي برای بازی کردن انتخاب كرده است،هرخطایی می‌زند بی آن که ترس از اخراج شدن داشته باشد، آنقدر می‌زنند تا روحیه تیم اعتدال را کمرنگ کنند و آنقدر خطا مي‌کنند که سرمربی اعتدال با همه خونسردی اش، گاه از کوره در مي‌رود و فریادی مي‌زند،البته شاید همین فریادها بی تاثیر نباشد و باید ادامه داشته باشد حتی اگر تماشاگران تیم حریف گاه وقاحت را به حدش برسانند و به سرمربی تیم که روزی خود چهره ملی بوده است و کلی افتخارات کسب کرده،ناسزا بگویند.
تیم کمی کند حرکت مي‌کندبا شیب ملایم  اما هواداران جزسکوت هیچ فریادی برسرتیم نمی زنند چرا که خوب مي‌دانند سرمربی کمترین تقصیر را دارد ،اصلا روز اول که تیم را مي‌بست مجبور بود برخی  چهره‌های ناتوان را انتخاب کند،به هرحال فضا طوری بود که باید به داشتن برخی «بازیکنان دورگه» هم تن مي‌داد! و خُب، نتیجه این مي‌شود که بازیکنی که یک چشمش هنوز به تیم حریف است شاید بازی او را بپسندد و فصل بعد در صورت نبود این سرمربی،تیم جدید او را جذب کند،در میدان کم‌کاری مي‌کند و آن‌طور که باید تیم را با پاس‌های خود راه نمی‌اندازد!!
حال نیمه اول بازی به پایان رسیده است،بازی سختی پیش روی تیم است،یک نیمه حساس و سرنوشت ساز از بازی رفت باقی مانده تا این تیم «جنم» خویش را به هواداران ثابت کند تا هواداربرای بازی برگشت سال 96 هم به میدان بیاید و تیم را تنها نگذارد.
نیمه دوم نیمه مربیان است،سرمربی اگر برد مي‌خواهد باید دست به تغییر بزند،گیریم که این تغییر برایش گران تمام شود چه باک که پایان کار را خوش است و نتیجه‌اي که دل هوادار را شاد مي‌کند!! «دولت اعتدال» دوسالی هست که پا به میدان بازی گذشته است ،تا قبل از آمدنش فضای حاکم بر میدان یک فضای دوقطبی بود،مثل قرمز وآبی،مثل چپ و راست،اما ناگهان این تیم اعتدال بود که با «روشی» تازه پا به میدان نهاد و حال بسیاری از چپ وراست‌های قدیمی ومیدان دیده به کنار این تیم جمع شده اند ،شاید توفیقی اجباری باشد برای عبور از هیجانات کاذبی که گاه دو تیم چپ و راست را تا مرز خودزنی و خودکشی به پیش مي‌برد!!
سرمربی تیم اعتدال «تدبیری»دارد تا یک‌بار دیگر هوادار قهر کرده را به ورزشگاه ها کشاندو«امید»را تزریق کند به جان هواداری که با همه شور وهیجانش ،شعور بالایی دارد و همه «دست‌های پشت پرده» را با همه «مافیایی»بودنش مي‌شناسد! «پول»قدرت می‌آورد،قدرت «فساد» مي‌سازد،تیم اعتدال خوب فهمیده است که بسیاری از ناملایمات و ناهنجاری‌های تیم قبلی که 8سال در صدر جدول جاخوش کرده بود از همین معادله  نشأت مي‌گرفت.تیم قبلی با «پول نفت» بسته شده بود و آنقدر به پول نفت وابسته بود که حتی هوادار را با شعار «پول نفت را برسرسفره‌های شما مي‌آوریم»به میدان آوردو این آخرها هم که شایعه شده بود تیم،«جادوگر» و «رمال» دارد!! هرچه که بود گذشت،یعنی همیشه این‌گونه بوده است ،تیم باید ریشه داشته باشدتا هواداررا به میدان بیاورد و تا آخر پشت تیم نگه دارد و حال نوبت به تیم اعتدال است تا ثابت کند ویژگی تبدیل «روش» خود به یک «گفتمان» را دارد،گفتمان سومی به نام «اعتدال» در کنارگفتمان «اصولگرایی» و «اصلاح طلبی»!! سرمربی ضعف‌های تیم قبلی را خوب آنالیز کرده است و خوب می‌داند که «شایسته سالاری» حرف اول را مي‌زند نه «بازیکن سالاری»،که اگر سرمربی به بازیکن سالاری دل ببندد گاه خود را «11روز خانه نشین» مي‌کند برای بازیکنی که اصلا معلوم نیست فوتبال خود را مثل همه بزرگان از زمین خاکی شروع کرده است یا نه یهویی مثل قارچ با «بهاری کاذب» سرباز کرده است، شده است «قارچی سمی» اما بسیار زیباروی!!به‌هرحال نیمه دوم می‌رود که شروع بشود،همه نگران اما با امید به تدبیر سرمربی یک‌صدا فریاد مي‌زنند«روحانی تو تنها نیستی» و بی هیچ دلواپسی، چشم دوخته اند به بازیکنانی که خوب مي‌دانیم چگونه حتی تا دقیقه 90 هم که شده گل خود را خواهند زد،بازیکنانی که «ظریف»دریبل مي‌زنند و «علوی وار» دفاع مي‌کنند از تیمی که حال دیگر رنگ وبوی جهانی به خودگرفته است که اگر ببازیم همه باخته ایم و اگرببریم همه برده ایم .تنها امیدواریم آقای سرمربی به هیچ بهانه‌اي اجازه وقت کشی ندهد و هرچه سریع‌تر بازیکن‌های روی نیمکت را به میدان بفرستد که این هوادار همچنان منتظر گل زدن  است!

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا