توافق هستهای، روزنه امید در بنبست خاورمیانه
سید قاسم ذاکری . کارشناس خاورمیانه
در شرایطی که عمده مشکلات و بحرانهای تاریخی و طولانیمدت خاورمیانه حلنشده باقی ماندهاند و علاوه بر آنها منطقه با تنشها و بنبستهای پیچیدهتر و تازهتری نیز مواجه شده است؛ فعلا بهجز توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی بارقه امید دیگری برای کاستن از شدت تنش در منطقه ملتهب و بحرانخیز خاورمیانه دیده نمیشود. توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی از جنبه منطقهای آن، بیشتر از اینجهت اهمیت دارد که سبب تقویت این ظنوگمان شده که این توافق میتواند یکی از اولین گامهای مهم برای پیمودن فرایندی نوین و طولانیمدت در ایجاد سازوکار رایزنی غرب با ایران برای کمک به حلوفصل مسائل منطقه (در چارچوب دکترین نوین غربیها در خاورمیانه) باشد؛ بنابراین میتوان دلهره و نگرانی رقبای منطقهای ایران از توافق هستهای را بهعنوان نشانه مهمی بر آگاهی آنان از ابعاد و تأثیرات مهم منطقهای توافق یادشده دانست؛ چنانکه در صورت ایجاد سازوکار همکاری و رایزنیهای ایران و غرب در مسائل منطقهای، قطعا این مسئله بر مسائل مهمتری در منطقه نظیر مسئله فلسطین یا حتی سیاستگذاریهای آتی غرب در خاورمیانه بزرگ و آسیای میانه بزرگ (به شمول افغانستان) تأثیرگذار خواهد بود. اگر مفروض صاحبنظران درباره آمادهشدن تدریجی ایران و غرب برای انجام برخی همکاریهای منطقهای درست باشد، بدون شک توان ذاتی و اعتماد بهنفس بالای جمهوری اسلامی ایران بهعنوان جزیره ثبات در منطقه و بازیگری عاقل، مدبر، قدرتمند و مسئولیتپذیر که توان مناسبی برای مدیریت نزاع با دشمنانش را به نمایش گذاشته، زمینهساز چنین همکاریهای احتمالی بوده است. در حالیکه هرگونه تلقی امکان شکلگیری اتحاد و همپیمانی منطقهای میان ایران و غرب به هیچوجه درست نیست ولی انتظار عمومی آن است که توافق هستهای بهعنوان یک گام اولیه دیپلماتیک منجر به بروز ابتکارات و گامهای دیپلماتیک دیگری در منطقه شود؛ زیرا فعلا بزرگترین دستاورد توافق هستهای، برقراری تماسهای مستقیم و آشکار دیپلماتیک میان ایران و آمریکا و کاستهشدن نسبی از شدت تنش در روابط ایران و اروپا بوده، بنابراین دور از انتظار نیست که ایران و غرب در مراحل بعدی نیز تماسهای خود با یکدیگر را برای رایزنی در مورد مهمترین موضوعات خاورمیانهای برقرار کنند. در مرحله فعلی، توافق هستهای فوریترین اثرگذاری منطقهای خود را بر بحران سوریه نشان داده است، چنانکه بلافاصله پس از اعتراف غربیها به نقش و اهمیت ایران در صحنه سوریه آقای ظریف، وزیر امور خارجه با سفر رسمی به سوریه و لبنان، طرح و ابتکار سیاسی ایران برای حل مشکل سوریه را بهطور رسمی ارائه کرد. بدیهی است رفتارهای تازه ترکیه در صحنه سوریه نیز ناشی از اثرپذیری فوری از توافق هستهای تلقی میشود.
در بنبست ایجادشده در بحرانهای کمرشکن خاورمیانه، همچنین در شرایط امتناع قدرتهای مؤثر منطقه از همکاری برای کاستن از شدت تنش در منطقه شاید بتوان امید بیشتری به توافق هستهای بهعنوان تسهیلکننده فرایند چندجانبه بینالمللی و منطقهای برای کمک به حل برخی از بحرانهای منطقهای پیدا کرد. در این میان بهنظر میرسد شخص وزیر بهدلیل موفقیت در پیگیری گفتوگوهای سخت دیپلماتیک با قدرتهای جهانی در مسئله هستهای، اینک از ظرفیت و اعتبار سیاسی بالایی برای کمک به حلوفصل سیاسی مشکلات منطقه برخوردار شده است. همانطورکه با وجود باقیماندن مشکلات در روابط ایران و عربستان سعودی، ظریف با استقبال و احترام قابل توجه گروههای مختلف سیاسی در لبنان مواجه شد، چنانکه انتشار برخی مقالات از طرف ایشان در رسانهها و مطبوعات عربی و غربی سبب افزایش اعتبار ایشان در میان خواص و سیاستمداران در منطقه و جهان شده است؛ اعتباری شخصی که یادآور اعتبار سیاسی رئیس وقت دولت اصلاحات در پیگیری تنشزدایی در سیاست خارجی کشورمان در آنزمان بود.