شعبدهبازی با کارت زنجانی
جالبتر از این تغافل و انحراف واضح و عیان، اصرار پوچ برای اثبات دروغی است که همگان از عمق کذب بودن آن اطلاع دارند اما برخی فعالان رسانهای نمیخواهند و نمیتوانند این حقیقت را پذیرا شده و به اشتباه خود اذعان کنند و هر روز پیگیر راهبرد « مرغ من یک پا دارد» هستند. روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان «نشتي کوزه کارگزاران کدام اهداف پنهان را فاش ميکند؟» مدعی شده بود که بابک زنجانی متهم نامآشنای فساد اقتصادی مورد حمایت کارگزاران سازندگی بوده و وی را به استناد عکسی که در آن بابک زنجانی از آیتا… هاشمی رفسنجانی لوح تقدیر میگیرد منتسب به این طیف سیاسی کرده بود. گزارشی که واکنش فرزند بزرگ آیتا… را در پی داشت و وی جوابیهای خطاب به حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان ارسال کرده و در آن با گلایه از تخریبهای این رسانه نسبت به آیتا… هاشمی متذکر شده بود تصویر ادعایی که طی آن سعی شده فرد مجرم و مسالهداری که با چندین میلیارد بدهی به بیتالمال اکنون در اوین بازداشت است به دولت سازندگی و آیتا… هاشمی منتسب شود، متعلق به چندین سال قبل از فعالیتهای اقتصادی مسالهدار این فرد بوده و مربوط به مراسمی عمومی است که تعدادی از صنعتگران بخش خصوصی توسط دستگاه رسمی کشور انتخاب شده و توسط ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام از آنان تقدیر شده است. هاشمی متذکر شده بود که اعمال مجرمانه این فرد مربوط به پس از سال 88 است و معلوم نیست چرا به جای پرداختن به اصل موضوع جرم و روش انجام تخلف و حامیان و آمران بابک زنجانی، مسائل اصلی مسکوت گذاشته شده و با تلاش وافر به داستانسرایی و قصهبافی در مورد گذشته دور وی و 20سال قبلش میپردازند؟! پاسخ محسن هاشمی واکنش مجدد کیهان را در پی داشته و این روزنامه مدعی شده که مرتبط دانستن زنجانی به دولت سازندگی بواسطه یک عکس مصداق «تجاهل العارف» است و به استناد مصاحبه بابک زنجانی با هفته نامه « آسمان» که طی آن زنجانی مدعی شده بود به عنوان راننده رئیسکل بانک مرکزی به فروش ارز میپرداخته، وی را متصل به این جریان عنوان کرده و در ادامه پرسیده است که چرا این موضوع در همان موقع تکذیب نشده است؟! پاسخی که گویا با سرعت و عجله نوشته شده و حقایق بدیهی را نادیده گرفته است.
هاشمی چه گفت و کیهان چه پاسخی داد؟
محسن هاشمی در جوابیه خود به کیهان به دو نکته کلیدی اشاره دارد، او در ابتدا یک بداخلاقی رسانهای را متذکر میشود و در وهله دوم نسبت به فرافکنی آشکار رخ داده اعتراض دارد. انتشار عکسی که طی یک روال طبیعی رخ داده و مربوط به تقدیر از صنعتگران توسط رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است و زنجانی هم یکی از دهها صنعتگر حاضر معرفی شده از سازمان مربوطه است، با غرض و رویکردی خاص در کنار مطلبی هدفمند انتشار یافته و بدین واسطه قصد انتساب زنجانی به آیتا… هاشمی وجود داشته که مورد بارز و عیان یک بداخلاقی رسانهای است و محسن هاشمی این رویکرد را مذمت میکند در وهله دوم هاشمی تاکید دارد که تخلفات زنجانی مربوط به دوران تصدی دولت دهم است و از اساس چرا به جای پاسخگویی در خصوص آمران و حامیان این فرد که خط و ربطهای آن نیز مشخص و معلوم است و به گفته برخی نمایندگان با تایید پنج تن از چهرههای کابینه دولت دهم میلیاردها دلار نفت به وی واگذار میشود به خاطراتی اشاره میشود که زنجانی خود راوی آن است و متعلق به دو دهه پیش است؟! البته کیهان بازهم به خاطرات زنجانی استناد کرده و جالب آنکه مدعی است که چرا در آن زمان این سخنان زنجانی تکذیب نشده است؟
داستانسرایی تکذیب شد
بابک زنجانی در گفتوگو با هفتهنامه «آسمان» در هفته آخر شهریور سال92 به زندگینامه خود اشاره و در آن مصاحبه مدعی میشود که به عنوان سرباز در پست رانندگی در خدمت رئیسکل بانک مرکزی وقت بوده و به واسطه آشنایی با وی پس از خدمت مامور میشود که دلار نقدی را به بازار برده و برای کنترل بازار ارز به فروش برساند. وی همچنین مدعی میشود که از اولین درآمد خود در فروش 17میلیون دلار، 17میلیون تومان کارمزد گرفته و یک آپارتمان در خیابان میرداماد خریده است. این اظهارات زنجانی دستمایه اتهامزنی به اصلاحطلبان و هاشمی شده و آنان مدعی هستند که زنجانی با کمک نوربخش حضور در اقتصاد ایران را آغاز کرده است. آنان البته فراموش کردهاند که تکذیبیههای رسمی به این داستانسرایی را هم به یاد بیاورند یا دوست داشتهاند که به یاد نیاورند. پس از این مصاحبه زنجانی و ادعایی که نسبت به همکاری با رئیس فقید بانک مرکزی مطرح شده بود و شاید گمان میرفت با فوت وی کسی نتواند منکر این ادعاهای دروغین شود، مقامات بانک مرکزی به واکنش پیرامون این موضوع پرداختند و ماهنامه «تجارت فردا» گزارش مفصلی در این مورد در مهر سال92 ارائه میدهد. یزدانپناه که سالها رئیس دفتر مرحوم نوربخش بوده و نزدیکترین ارتباط کاری را با وی داشت، با تکذیب این ادعا گفت: مرحوم نوربخش هیچگاه رانندهای به نام بابک زنجانی نداشته است. حسن معتمدی مدیر سیاستها و مقررات ارزی نیز یک گام جلوتر از یزدانپناه برمیدارد و میگوید: راننده رئیس کل بانک هیچگاه سرباز نبوده است و چهره هایی که این مسئولیت را داشتند، تماما چهرههای جاافتادهای بودند. معاونت اداری و مالی بانک مرکزی هم در پاسخ به استعلام پیرامون زنجانی تاکید میکند: هیچگونه سابقهای از بابک زنجانی در کارگزینی بانک مرکزی وجود ندارد و علاوه بر رد ادعای رانندگی زنجانی برای مرحوم نوربخش، محمدجواد وهاجی قائممقام بانک مرکزی حرف آخر را پیرامون ادعای تزریق ارز وی زده و میگوید: در دوران مرحوم نوربخش کمیته تزریق ارز به بازار زیر نظر او فعالیت میکرده است. بنابراین او تمامی چهرههایی که رابط بانک مرکزی بودهاند را به خوبی میشناسد. وی تاکید میکند: به هیچ وجه شخصی به نام بابک زنجانی را نمیشناسد. با این وصف در همان برهه ادعای زنجانی توسط چهرههای ذیربط، مستند رد میشود و اساس ادعای کیهان در این خصوص بلاموضوع است.
در نهایت…
نکته جالب توجه در خاطرهگویی زنجانی که کیهان از کنار آن به سادگی گذشته آن است که خود وی میگوید در سال 1996 یا 74 هجری شمسی ورشکست میشود و به زندان میافتد با این وصف حتی اگر ادعای زنجانی را در خصوص همکاری با رئیس بانک مرکزی بپذیریم او پس از مدتی ورشکست میشود و ثروتاندوزی وی ربطی به آن دوران ندارد آنچنان که همسر وی در مصاحبهای گفته است: او در ابتدای دهه80 به علت چکهای برگشتی به زندان میافتد. در ضمن نزدیکان وی نیز اذعان داشتهاند که میلیاردر شدن زنجانی مربوط به سال90 است و در گزارشهایی که نمایندگان ارائه دادهاند ارتباطات وی با تنی چند از چهرههای عالی کابینه دولت دهم مورد اشاره قرار گرفته است، حال چرا با وجود این همه مستندات و قرائن و شواهد به جای اذعان به اشتباه بر یک گفتار خطا و انتساب زنجانی به طیف مقابل تاکید میشود، نکتهای است که باید مدعیان در این زمینه پاسخگو باشند.