خبرآنلاین نوشت: «گودبرداری زیرگذرهای کرمان که باعث شده به قبرستان جزامیان قدیم نفوذ کنه باعث شده که گازهای سمی خارج شده و جان هموطنان ما را بگیرد. چرا در شهرهای دیگر کسی آنفلونزا نمیگیرد؟ چرا تا حالا کسی از این بیماری نمرده بود؟ طبق منابع مشهود سه تن از آقازادههای کشوری برای تجسس در قبرستان قدیمی کرمان دست به اکتشاف زده و باعث تکثیر مرض جذام بین کارگران حفار شدهاند و برای لاپوشانی و عدم محاکمه انتقال سریع جذام دست به شایعه انتقال آنفلونزای خوکی زدهاند! حال آنکه معاون بیمارستان کرمان عنوان کرده، زخمهای سر باز کرده بر تن تنی چند از مراجعهکنندگان جذام است نه آنفلوانزا!»
این نمونهای از یک شایعه تلگرامی است که اینروزها دست به دست بین مردم میچرخد. شایعهای با نثری نه چندان سلیس و اطلاعاتی نه چندان دقیق که انتشار بیماری را به کسانی موسوم به «آقازادهها» نسبت میدهد.
چرا مردم شایعات تلگرامی با منابع نامشخص و جزییات غلط را میپذیرند و به آن استناد میکنند و چرا این منابع خبری غیررسمی به جایگاه منابع خبری رسمی دستاندازی میکند؟
برای روشن شدن موضوع و پرهیز از تقلیلگرایی، شاید بد نباشد که به دستهبندی این اطلاعات غلط و تبیین عوامل هر دسته از اطلاعات غلط پرداخت.
۱- روایتهای تاریخی نادرست یا ناقص
دستهای از این روایتهای تاریخی، شبه داستانهایی با محتوای وطنپرستانه و پررنگ کردن افتخارات گذشته است که بعضآ رگههایی از نژادپرستی هم در آن مشاهده میشود. معمولا در این روایتها نگاه به گذشته، نگاهی توام با افسوس و دریغ است.
دست به دست چرخیدن داستانهای اینچنینی از نگاه جامعهشناسانه، در واقع مکانیسمی برای تقویت و احیای غرور ملی است. معمولا در برهههایی که احساس ناتوانی و نارضایتی از شرایط درونی و موقعیت بیرونی جامعه، بر افکار عمومی غالب میشود، رواج داستانها و نقل قولهای تاریخی ناقص یا غلط، قوت میگیرد.
نصب مجسمه کوروش در تنگه هرمز و انتساب اختراعات و اکتشافات به شخصیتهای ایرانی و دست به دست شدن متنی با عنوان خیانتهای شخصیتهای تاریخی به ایرانیان، از این دست شایعات هستند.
شاید بتوان قسمتی از این احساس افسوس و دریغ نسبت به گذشته را جزیی از فرهنگ ایرانی تعبیر کرد. اعتقاد به دورهی طلایی حاکمیت عدالت و انصاف و جستجوی خوشبختی و حتی گاهی ساختن آن در گذشته، از ویژگیهای فرهنگ ایرانی است که ردپای آن در ادبیات و ضربالمثلهای عامه مردم قابل ردیابی است. سال به سال دریغ از پارسال!
۲- اخبار و اطلاعات پیرامون نگرانیهای عمومی
در شرایطی که برای نگرانیهای عمومی پاسخ قانع کنندهای از مجاری رسمی دریافت نمیشود، گمانهزنیها و تحلیلها و تفسیرهای عامیانه جایگزین اطلاعات شفاف و تبیینهای واقعی میشود.
شایعات تلگرامی در مورد سلامت آب شهری و پیدا شدن میکروبهای خطرناک و اجساد در منابع آب شهری، شایعاتی در مورد کیفیت محصولات غذایی و کشف کشتارگاههای گوشت الاغ و سگ و گربه، شایعاتی در مورد نرخ رشد سرطان و همهگیری بیماریها، اغراق در ارقام فساد مالی و اختلاس مسئولان و کمکهای مالی به سایر کشورها، شایعاتی آمار قتل و تجاوز و جنایت و شایعاتی در مورد عملیات تروریستی داعش، همه و همه ریشه در نگرانیهای عمومی در مورد مسائلی دارد که ابزارهای کنترل آن نگرانیها از اراده و ید قدرت مردم خارج است.
عدم وجود اطلاعات شفاف، اطلاعرسانی پاره پاره، موردی، احساسی و مناسبتی، افکار عمومی را آنچنان تشنه اطلاعات میکند، که اطلاعات غیررسمی ولو غیردقیق و غیرعقلانی در شبکههای اجتماعی را لاجرعه سر میکشد.
از طرفی شکاف تاریخی بین دولت و ملت، زمینهساز نوعی بیاعتمادی دائمی نسبت به منابع رسمی اطلاعرسانی و روی آوردن به منابع انتشار اخبار غیررسمی مثل شبکههای تلگرامی است.
۳- رواج شایعه برای پیشبرد اهداف سیاسی
انتشار شایعاتی برای تقویت یا تضعیف گروههای سیاسی در سطح منازعات داخلی و خارجی در طول تاریخ، مسبوق به سابقه است.
شایعاتی حول محور سلامتی سرمداران سیاسی از مرسومترین این نوع شایعات هستند که معمولا با هدف بیثبات کردن و ایجاد نگرانیهای عمومی در گروه یا جامعهی هدف، انجام میشود. این نوع شایعات دارای برد موثری در جوامعی با ساخت قدرت غیرمتکثر است.
شایعاتی در مورد کشته شدن سردار سلیمانی، که بارها در تلگرام و رسانههای خارجی دست چندم منتشر شده، اخباری از بمبگذاری داعش در مترو تهران، از نمونه کلان خارجی این نوع شایعات و انتساب سخنان خلاف واقع به مقامات سیاسی، نوشتههای تلگرامی درباره اجحاف به حقوق ایران در جریان توافق هستهای، از نمونههای منازعات درون ساختاری با به کارگیری شایعههای سیاسی است.
گاهی شایعات سیاسی با شکل و صورتی عامیانه، از بدنه و سطوح میانی جامعه نشئت می گیرد و همراه کردن افراد جامعه در همان سطوح را مراد میکند. احساس خشم و ناتوانی و جریحهدار شدن احساسات قومی و سیاسی و ملی محرک انتشار چنین شایعاتی است.
شایعه روییدن گل جهنمی «زقوم» در عربستان بعد از فاجعه منا، به دنیا آمدن یک خوک از زنی داعشی در موصل، نمونهای از این نوع شایعات عامیانه است.
۴- روایتهای اخلاقی ساختگی
زمانی که ارزشها و هنجارها به زعم افراد جامعه کمرنگ میشود و یا در معرض تهدید به نابودی قرار میگیرند، روایتهای ساختگی از فضایل یا فجایع اخلاقی با هدف بیدار کردن وجدان جمعی جامعه، افزایش پیدا میکند.
داستانهای تلگرامی درباره نوزادی که در خرابه رها شده و توسط یک سگ نجات پیدا کرده است، پیدا شدن جنین سقط شده در سطل زباله مدارس، داستانهای عبرت آموز از زبان زنان و مردانی که به همسرشان خیانت کردهاند و کیفر عمل خود را چشیدهاند، در این دسته شایعات قرار میگیرند.
۵- روایتهای دینی ساختگی
این روایتها معمولا با هدف تقویت یا تضعیف یا تحقیر باورهای دینی متعارض شکل میگیرد.
داستانهایی از مسلمان شدن انیشتین، انتشار تصاویری از عمامهی حضرت علی(ع) با جای شمشیر ابنملجم، انتشار تصاویری از یک زن لبنانی با عنوان اولین شهید مدافع حرم زن ایرانی از شیراز، ثبتنام داوطلبان صیغه در سایت آستان قدس رضوی، آب نخوردن سربازان آمریکایی به احترام روزهداران ایرانی، نمونههایی از این شایعات تلگرامی هستند.
دسته دیگری از شایعات دینی، روایتهای ساختگی از اعمال پرفضیلت با اثرات عجیب و ادعیهای با اثر حاجتروایی خارقالعاده است.
۶- داستانهایی در مورد اتفاقات و پدیدههای عجیب
این داستانها معمولا با هدف سرگرمی تولید میشود و در واقع نوعی تولید محتوای عامیانه است که در خلاء وسایل سرگرم کننده، به عنوان سرگرمی و تفریح در طول تاریخ به کار برده شده است.
با فراگیر شدن ابزارهای ارتباطی مدرن، شایعات اینچنینی راه خود را به شبکههای اجتماعی نیز باز کرده است. این شایعات معمولا مورد توجه مخاطب عامی که دانش استفاده از جستجوی اینترنتی را ندارند، قرار میگیرد.
شایعه پیدا شدن جسد پری دریایی در بندر چابهار، شایعه درخت پرتقالی که انار میدهد، زنی که با یک جن ازدواج کرده و بچهدار شده است، شهرکی که اجنه آن را تسخیر کردهاند، شایعات از این دست هستند که به مدد فتوشاپ و دستکاری تصاویر، اثرگذاری خود را افزایش دادهاند.
به جز خلق سرگرمی، چرخش شایعه در جامعه به شایعهساز نوعی احساس قدرت و منشا اثر بودن و دانایی، القا میکند.
علت و صورت شایعات تلگرامی هر چه باشد، به نظر میرسد به وجود آمدن جریان آزاد اطلاعات، اطلاعرسانی شفاف، منسجم و دقیق و تکثر منابع خبری مستقل با قابلیت پاسخخواهی از مراکز تصمیمگیر و تصمیمساز، این شایعات را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.