تخیل ، راهگشای پرورش ذهن
علي روستايي
تشویق آنها به انجام بازی و فعالیت، شرکت در بازیهای آنها و آزاد گذاشتنشان میتواند در روند این رشد و پرورش قوای ذهنی به آنان کمک بسیار زیادی بکند.این فعالیتهای محرک میتواند ارتباطات زیادی را در مغز ایجاد کند. با تکرار این اتصالات شبکههایی در مغز ایجاد میشود که به او اجازه فکر کردن و یادگیری میدهد. بنابراین عملکرد درست والدین میتواند همیار توانایی برای دستیابی به موفقیت و هدایت آنان در مسیر تخیل، که خود برترین عامل در تقویت و پرورش قوای ذهنی است، بشود.
چگونه تخیل کودکان را پرورش دهیم؟
بهترین و کارآمدترین شیوه در پرورش تخیل و پرورش ذهن کودکان، خواندن کتاب برای آنان است. از میان کتابها بهترین آنها برای كودكان كتابهای مصور است. هنگام خواندن اجازه بدهید کودکتان تصویرهای مربوطه را ببیند. در رابطه با تصاویر و شخصیتها با آنها صحبت کنیدو فرصت دهید تا تخیل آنان قویتر شود. هنگام خواندن کتاب برای هر شخصیتی یک صدا بسازید، بگذارید تا تخیل آنها آزادانه بارور شود و فضای رشد پیدا کند. سعی کنید کمتر از تلویزیون و فیلم استفاده کنید چون این ابزارها تخیل آماده را به خورد کودک میدهد، بهجای آن اجازه دهید ذهن کودک خودش تخیلاتش را بسازد. سعی کنید از خودتان داستان بسازید. داستانی که ساخته و پرداخته خودتان باشد برای کودکتان بهتر است زیرا به این ترتیب به او مسیرهای تخیل را نشان میدهید و آنها میفهمند چطور باید شخصیت سازی کنند. استفاده از کودکتان به عنوان شخصیت اصلی میتواند کمک بزرگی به گسترش احساسات او کند. خواهید دید که خیلی زود او خودش داستان خودش را میسازد. شاید در ابتدا از روی تخیل شما تقلید یا کپی کند اما این خودش یک راه یادگیری و قدمی به پیش است.
چه نوع داستانهایی تخیل کودکان را تقویت میکند؟
تقریبا تمامی داستانها میتوانند برای بازی تخیل، مناسب باشد. بهترین ابزار تخیل سادهترین آنها ست. هرچه کنش فرزندتان برای ایجاد شخصیتهای خاص بیشتر باشد، بهتر است. برای اطمینان از اینکه ایدههای زیادی سراغ فرزندتان بیاید بهتر است او را با افراد مختلف و با مکانها و رویدادهای گوناگون آشنا کنید تا ذهن آنها فضای بازتری را تجربه نکند، خلاقیت بیشتری بروز نمیدهد، لذا این روش میتواند كمك شایانی به رشد تخیل کودک کند. به طور مثال میتوانید از تکهای پارچه برای او تاجی درست کنید و با دانههای حبوبات بر آن نگین بگذارید و او را فرمانروای اتاق خودش کنید و به او خاطر نشان کنید که هر چه اتاقش مرتبتر و منظمتر باشد او فرمانروای بهتری است و بهاین گونه تخیلش را تربیت کنید. ساخت یک سناریو توسط او همین انجام بازی باعث میشود او مهارتهای اجتماعی و کلامی بیاموزد. تصور اینکه او یک ابرقهرمان در قصه ساختگی خویش است به او قدرت میدهد و میآموزد که او میتواند هر چیزی که میخواهد باشد.
سعی کنید زیاد از کودک درباره کاری که انجام میدهد سوال نکنید به جای آن سعی کنید نظر بدهید مثلا بگویید « وای انگار سوار سفینه فضایی شدی…» این به او اجازه میدهد تخیلش را در جهتی که میخواهد ببرد، نه اینکه از شما پیروی کند. با ایجاد شرایطی که تخیل کودک پرورش پیدا میکند او مهارت حل مسائل را پیدا خواهد کرد.
بنابراین اصلا فکر نکنید که این کارها اتلاف وقت است. چرا که همین بازیهای به ظاهر بیاهمیت در هنگام بزرگسالی میتوانند کمک بسیاری در حل چالشهای پیش روی او در آینده باشند.
بهطور کلی و در یک نگاه؛
باید تلاش شود که خلاقیتهای بالقوه در نزد کودکان و نوجوانان شناسایی شده، فرصتهای لازم برای رشد وتوسعه آن فراهم شود. در نیل به این هدف نیز بها دادن به تخیل کودکان و حساس بودن نسبت به آن فوقالعاده مهم است. در حقیقت تخیل در رشد و توسعه تکنولوژی جدید نقش بسیار مهمی دارد. اگر تخیل و آگاهی با هم توام شوند، زمینه خلاقیت و نوآوریها به معنای دقیق آن فراهم میشود، به شرط آن که بتوانیم به تخیل شکل داده، آن را پرورش دهیم. این که تخیل و پدیده خلاقیت در کودکان امری است همگانی و در نزد بزرگسالان بهندرت مشاهده میشود، بیانگر مسئولیت خطیر مربیان، صاحبنظران تعلیم و تربیت و فرهنگ جامعه در پرداختن به این مهم و ارائه طریق برای احیاء و توسعه خلاقیتها در جامعه است. مهمترین وظیفه و رسالت پدران و مادران در ارتباط با پرورش قدرت تخیل کودکان، ارائه اطلاعات لازم و مفید و همراه كردن فعالیت تخیلی کودکان با شناخت و آگاهی و فعالیتهای تجربی است. مسلماً از کودکانی که صرفاً غرق در تخیل شده، از واقعیات زندگی دور میمانند و تمایل به گوشهگیری و انزوا دارند، نمیتوان تفکر خلاق و مولد انتظار داشت. بنابراین، ارزشمندی تخیل در هدایت و پرورش آن است.
179/