ندانستن عیب نیست ، کشف کردن هیجانش بیشتره !
شایان حسین نژاد: همین الان هم حدود صد و بیست و سه بار از راشیتیسم مردهام ولی خوب زندگی است دیگر،کاریش نمیشود کرد و باید هر طور شده ادامهاش داد حتی اگر مرگ جلویت را بگیرد!
نمیدانم چه دلیلی داشت از همان دوران کودکی سوال نکردن جوری یقهام را میگرفت که روبرتو کارلوس در اوج دوران فوتبالش که هیچ،علی انصاریان بعد از کلی فحش خوردن از علی پروین هم نمیتوانست بازیکن مقابلش را بگیرد.مثلا اگر نمیدانستم چطوری در تلگرام ریپلای میزنند آنقدر صبر میکردم که بالاخره یک روزی ناخودآگاه در حالی که به فیزیک کوانتوم فکر میکنم و در صدد این هستم که E=mc2 را تبدیل به E=mp3 کنم، دستم میخورد روی ریپلای و میفهمیدم که ئه؟ اینطوری بود؟ خوب چرا زودتر نگفتی؟ چقدر خوب شد از کسی سوال نکردم آبروم میرفت! حالا اینکه گفتم فیزیک کوانتوم فکر نکنید چیزی در موردش میدانمها! نه. آن را هم جایی شنیدم ولی طبق عادت همیشگی سعی نکردم از کسی بپرسم که چیست و به خاطر همین الان در حد هایزنبرگ از آن سر در میآورم و همین روزهاست که انرژیهای ذخیره شده در ماهیچههایم را تبدیل به انرژی صلح آمیز هستهای کنم. فقط گیر همین توافق بودم که آن هم شکر خدا انجام شد و الان معطل زیر زمین مناسب هستم که امکانات لازم را داشته باشد. بالاخره این دولت که مثل دولت قبلی نیست به همین راحتی امکانات زیر زمینی را در اختیار این و آن قرار دهد تا آزمایشهای علمیشان را عملی کنند.
دوران مدرسه اوج دوران این اخلاق بد بود. مثلا وقتی اتحادهای مزدوج و چاق و لاغر را نمی فهمیدم با خودم فکر می کردم حتما باز دو نفر قرار است با هم ازدواج کنند و سر چاق یا لاغر بودن طرف مقابلشان به مشکل بر خورده اند. سر آخر هم انقدر صبر می کردم تا یکی دیگر از بچهها از معلم بخواهد بیشتر توضیح بدهد. خوبی اش این بود که معلم همان کسی را که سوال کرده بود به دلیل گوش ندادن تنبیه می کرد و من جان سالم به در می بردم تا برای مراسم عروسی آن دو نفر تمام بدنم کبود نباشد!البته وقتی این اخلاق بد را با اخلاقهای بد دیگرم مثل اینکه وقتی خوابم می آید حتما باید بخوابم یا اینکه اگر غذا نخورم گرسنه ام می شود مقایسه می کنم می بینم خیلی هم اخلاق بدی نیست و جا برای بهبود رفتارم وجود دارد.
179/