مبارزه با این امر هم از طریق سازوکارهای مختلف قانونگذاری، قضایی، اصلاح ساختار اداری، کوچکسازی دولت و آزادسازی اقتصادی و عوامل مربوط به فرهنگ ادارات امکانپذیر است. با این بیان مقامات اداری با توجه به اختیاراتی که در رابطه با وظایف شغلی و قانونی خود دارند در برخی مواقع در راستای اهداف و منافع خصوصی و شخصی قانون را زیرپا گذاشته و ممکن است از اصل حاکمیت قانون فاصله بگیرند. نتیجه این برآیند هم گسترش فساد اداری بوده که دامن دستگاههای اداری را آلوده خواهد کرد و در نتیجه مانع رشد اقتصادی خواهد شد. بنابراین بررسی موارد فوق مانند کلافی سردرگم بوده که باید یک به یک مورد بررسی قرار گرفته و راهکار صحیح اتخاذ شود. از اين رو روزنامه «قانون» در گفتوگو با ابوالقاسم شمآبادي مدرس دانشگاه و پژوهشگر منابعانسانی قوهقضاییه به بررسي تاثير فساد اداري روي رشد اقتصادي پرداخته است.
به عنوان اولين سوال تعریف فساد اداری در قوانین کشور چیست؟
فساد اداری از لحاظ مبنایی به سوءاستفاده مقام اداری از صلاحیتهایی که توسط قانون به وی اعطاء شده و یا انجام اقداماتی برخلاف قانون و خروج از اختیارات مربوط ميشود. فساد اداری با توجه به اینکه مفهومی چند بعدی بوده بسته به اینکه از کدام نگاه بررسی شود مفهومی متمایز خواهد داشت. نقطه ثقل فساد اداری به ارتباط کارمند با دستگاه اداری و از سوی دیگر شهروندان مربوط میشود. قبل از تعریف فساد اداری باید متذکر این نکته شد که فساد در اداره توسط کارمند ممکن است که جنبههای مختلف فساد مالی، اقتصادی وسیاسی را نیز در برگیرد. اضافه بر آن با توجه به دیدگاه قوانین یک کشور به مسئله فساد اداری ممکن است امری در یک کشور مشمول عنوان فساد اداری شود اما در کشور دیگر نيست.
با این مقدمه منظور از فساد اداری این است که مأموران دولتی و کارمندان دستگاههای اداری و اجرایی در قبال دریافت منافع شخصی و خصوصی برخلاف قانون اقداماتی را انجام دهند. مطابق تعریف سازمان شفافیت بینالمللی منظور از فساد اداری؛ استفاده از قدرت عمومی در جهت منافع خصوصی بوده که از طریق کوتاهی در انجام وظایف قانونی در قبال ارباب رجوع، تسهیل و تسریع غیر عادی در انجام کار برای اشخاص معین در مقایسه با دیگران و دادن اطلاعات و اسناد طبقهبندیشده به اشخاص حقیقی یا حقوقی که قانوناً حق دریافت آن را ندارند، صورت گیرد.
البته با استنباط از ماده 2 قانون ارتقای سلامت نظام اداری و اشخاص مشمول فساد اداری کارمندان مذكور در مـواد 1 به بعد قانون مديريت خدمات كشـوري مصوب 1386 که شامل کارمندان وزارتخانهها، شرکتهای دولتی، مؤسسات دولتی مؤسسات عمومی غیردولتی میشود؛ اضافه بر آن واحدهاي زير نظر مقام رهبري اعم از نظامي و غيرنظامي و توليت آستانهاي مقدس با موافقت ايشان و شوراهاي اسلامي شهر و روستا و مؤسسات خصوصي حرفهاي عهدهدار مأموريت عمومي و كليه اشخاص حقيقي و حقوقي غيردولتي را در برمیگیرد. بايد این نکته را بیان کرد که منظور از کارمندان اداری در اینجا تنها اشخاص مذکور در دستگاههای دولتی مدنظر نیست بلکه کلیه کارمندان دولتی، نهادهای انقلابی، مؤسسات عمومی غیردولتی و خلاصه ماموران به خدمات عمومی را در بر میگیرد.
در خصوص مبارزه با فساد اداری قوانین و مقررات مختلفی به تصویب رسیده است که میتوان به آییننامه پیشگیری و مبارزه با رشوه در دستگاههای اجرایی( مصوب 1/9/85هیأت وزیران)، قانون ارتقای سلامت نظام اداری(مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام)، فصلها و موادی از قانون مجازات اسلامی، سند چشمانداز، برنامه پنجساله توسعه، قانون مدیریت خدمات کشوری و همچنین تشکیل ستاد ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد اشاره کرد.
چه راهکارهایی میتواند فساد اداری را کاهش دهد؟
با توجه به اینکه فساد اداری ابعاد مختلفی دارد بدون شناخت نقاط ضعف در کشورمان ارائه راهکار نتیجه بخش نخواهد بود. ابتدا باید یادآور شد که دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان قانون مادر در این زمینه راهگشاست. با بررسی قانون اساسی متوجه میشویم که قوه مؤسس قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران دغدغه مبارزه با فساد اداری را داشته است چرا که یکی از وظایف دولت ایجاد نظام اداری صحیح است که از نظر ماهوی این امر با اصول حاکمیت قانون، پاسخگویی، شفافیت وعدالت اداری مرتبط است.
در قوانین جزایی مانند قانون مجازات اسلامی، قانون مجازات مرتکبان ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، قانون مجازات اخلالگران اقتصادی و اصلاحیه آن و قانون ارتقای سلامت نظام اداری نیز به مواردی مانند سوء استفاده از اختیارات، کلاهبرداری، جعل، اختلاس رانت پرداخته شده است. از لحاظ ساختاری، کشورمان دارای ساختار متمرکز سیاسی و در مواردی غیرمتمرکز اداری است که با بررسی ارتباط آن با دولت رفاه (یا همان دولت بزرگ) نقاط ضعف ساختار اداری آشکار میشود.
بنابراین راهکارهایی که در جهت مبارزه با فساد اداری داده میشود باید با موارد فوق ارتباط مفهومی داشته باشد و لازمه این امر هم اطلاع از ساختار نظام اداری، ضعفهایی که در قانونگذاری وجود دارد و حتی بزرگ یا کوچک بودن دولت و نحوه حکمرانی دولت در تحقق فساد اداری مؤثر است.
چه مشكلاتی در تصويب قوانين مبارزه با فساد اداري وجود دارد؟
ازاشکالات موجود در قسمت قانونگذاری میتوان به عدم وجود یک قانون دقیق با عنوان «قانون اداری یا قانون حاکم بر تصمیمگیریهای اداری یا قانون عام اداری» اشاره کرد. این قانون که اکنون در بسیاری از کشورهای پیشرفته وجود دارد بر اختیارات و تصمیمگیریهای ماموران و کارمندان دستگاههای اجرایی حاکم است. تدوين قانون اداری علاوه بر اينكه حرکت در لوای اصل حاكميت قانون بوده حمايت از حقوق بنیادین شهروندان نیزهست و با تصویب این قانون و انجام یک سازوکار دقیق برای اجرای آن میتوان به کاهش فساد اداری امیدوار بود. مورد بعدی عدم بهروزآوری قوانین کهنه و پراکندگی قوانین موجود در زمینه مبارزه با فساد اداری است. یکی از دلایل دیگر تورم قانونگذاری است که وجود قوانین زیاد و خالی از کاربرد و بدون استفاده در حقیقت مانع شفافیت وباعث بازگذاشتن راههای گریز از قانون در تصمیمات کارمندان دستگاههای اجرایی خواهد بود.
در قسمت قضایی هم باید به وجود سازوکار دقیق در جهت پاسخگویی و نظارت دقیق بر اعمال اداری کارمندان اشاره کرد. البته در این خصوص ما قانون دیوان عدالت اداری مصوب 92 را داریم که یک نهاد بازنگری کننده قضایی است و در صورتی که اقدامات مأموران دولتی برخلاف قانون یا شرع و یا خروج از حدود اختیارات شود نسبت به ابطال آنها اقدام میکند. اضافه بر آن قانون ارتقای سلامت نظام اداری مصوب 1381 در این زمینه مجازاتهای مختلفی را ذکر کرده است. همچنین قوانین جزایی با اقداماتی که بیانگر فساد در اداره بوده به شدت برخورد داشتهاند. اما در عمل میبینیم خلاءهای نظارت درون ادارهای، ضعف نظارت پیشینی یا پسینی هنوز هم در برخی موارد باعث سوءاستفاده مقامات اداری از اختیارات و اقدامات خلاف قانون میشود. باید اقدامات مأموران مطابق قانون بوده و در مواردی که امکان فساد اداری، مالی یا اقتصادی وجود دارد تحت نظارت سلسله مراتب و کنترل قضایی دقیق قرار گیرد. اضافه بر آن وجود یک بازرسی دقیق و قوی نیز خواهد توانست از اقدامات غیرقانونی بکاهد.
چه مشكلات ساختاري ای در به وجود آمدن فساد اداري وجود دارد؟
در قسمت ساختاری که شاید بتوان گفت بزرگترین مشکل به اینجا مرتبط میشود ما باید دولت را کوچکسازی یا همان چابکسازی کنیم. با انجام این امر طبیعتاً بروکراسی اداری کاهش یافته و قوانین سخت و دست و پاگیر نیز کاهش خواهد یافت. دولت حداقلی و کوچک که با خصوصیسازی و آزادسازی اقتصاد و واگذاری امور غیر ضروری در کشورمان اتفاق میافتد باعث از بین رفتن فساد اداری خواهد شد، چراکه این امر نظارت را بیشتر کرده و امکان خودسری توسط ادارات را کاهش خواهد داد. باید اضافه کرد که دولت حداکثری که دولتی بزرگ، فربه، فضول و مزاحم است با اصول قانون اساسی و اصلاح ساختار اداری نیز مغایرت دارد. نکته مهم در اینجا تفاوت خصوصیسازی با اختصاصیسازی است. واگذاری شرکتهای دولتی به مؤسسات شبهدولتی و نهادهای مرتبط با خدمات عمومی به نوعی عدم دقت و یا فهم دقیق مفهوم خصوصیسازی است.
اضافه بر آن باید در ادارات برون سپاری خدمات از طریق اعمال تمرکززدایی اداری را داشته باشیم چرا که با اعمال اصل تمرکززدایی و محلیگرایی، شهروندان مجبور نخواهند بود از درون تشکیلات پیچیده واقع در مرکز و از طریق پرداخت رشوه و…به اهداف خود برسند. با تمرکز زدایی اداری ما شاهد شفافیت و حذف بروکراسی اداری نیز خواهیم بود. برآیند این امر استقرار دولت شیشهای، شفاف و پاسخگو است.
یکی از موارد دیگر ارتقای حقوق و پاداشهای کارمندان از طریق نظام شایستهسالاری است و باید بررسی کرد که آیا کم بودن حقوق ماهانه و عدم انگیزه و علاقه کارمندان در این امر مؤثر است یا خیر؟ ما در بحث نبود انگیزه و عدم علاقه کارمندان به کار خود احیاناً به این نکته رهنمون میشویم که در ابتدای استخدام کارمند آیا نظام گزینش صحیح بوده است یا خیر؟ امری که برخی از حقوقدانان معتقدند که اصلاح قوانین مربوط به گزینش باعث رفع این معضل خواهد شد.
یکی از راهکارهای دیگر هم فرهنگسازی و استفاده کاربردی و مؤثر از رسانه و آموزش در جهت رعایت قانونمداری و از بین رفتن روابط خویشاوند مداری در ادارات است. امری که باید توجه اساسی به آن داشت.
آیا فساد اداری در رشد اقتصادی مؤثر است؟
باید گفت که منظور از رشد اقتصادی افزایش تولید (کشور) در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه است. در دیدگاه کلیتر در صورتی که تولید ناخالص ملی یا تولید ناخالص داخلی در سال موردنیاز به نسبت مقدار آن در یک سال پایه افزایش داشته باشد ما شاهد رشد اقتصادی خواهیم بود. ارتباطی که این موضوع با فساد اداری دارد این است که در صورت وجود فساد و عدم رعایت اصول مرتبط با کاهش این امر و عدم اجرای دقیق قوانین و مقررات ما شاهد کاهش تدریجی رشد اقتصادی خواهیم بود چرا که وجود فساد دستگاه اداری را بیمار کرده و انگیزه کار و پیشرفت را برای کارمندان و مأموران به خدمات عمومی میگیرد. البته باید متذکر شد که فساد اداری خود به تنهایی مانع رشد اقتصادی نمیشود بلکه مجموعه این عوامل است که دست به دست هم داده و کشور را عقبمانده خواهد کرد. ما باید ببینیم چرا کشورهای پیشرفته با سرعت فراوانی رشد میکنند؟ در مواردی که بتوان الگوبرداری کرد این امر به نظر خوب بوده و به مرور باعث رشد اقتصادی کشورمان و تحقق «حکمرانی شایسته» یا «دولتداری خوب» خواهد شد. درباره فساد اداری هم سازمان شفافیت در آمار اعلامی خود برای سالیان متمادی کشورهایی مانند سوئد، فنلاندو سنگاپور را حائز رتبههای نخست در سلامت اداری دانسته است. بنابراین باید دید دلیل اینکه این کشورها فساد را در کمترین حد خود دارند چیست؟ البته ممکن هم هست که این آمار از منظر خاصی ارائه شده و حتی وجود اشکال دور از انتظار نیست اما بررسی قوانین این کشورها خالی از لطف نخواهد بود.
چه مؤلفهای میتواند در افزایش رشد اقتصادی و کاهش فساد مؤثر باشد؟
پاسخ به این پرسش در یک قسمت به سازوکارهای افزایش رشد اقتصادی مربوط ميشود و در قسمت دیگر به راهکارهای کاهش فساد اداری مربوط است. در مورد افزایش رشد اقتصادی مؤلفههای لازم عبارت است از افزایش به کارگیری دقیق منابع انسانی در ادارات و نهادها که خود افزایش سرمایه یا نیروی کار محقق خواهد شد. لازمه این امر هم خصوصیسازی و ارزشگذاری به منابع انسانی خواهد بود. افزایش بهرهوری و عوامل تولید و به کارگیری ظرفیتهای احتمالی خالی در اقتصاد نیز یکی از مؤلفههای رشد اقتصادی است. در مورد کاهش فساد اداری همانطور که در قبل ذکر شد در صورتی که ضعفهای ساختاری، قضایی و قانونی و زیربنایی از بین نرود ما شاهد فساد اداری خواهیم بود. در اینباره صاحبنظران حقوقی و اقتصادی بارها گفتهاند برای اینکه با فساد اداری مبارزه کنیم باید شرایط را خوب بسنجیم و بعد نسخه مناسبی جهت سلامت اداری و ارتقای حاکمیت قانون بپیچیم. بنابراین کشوری که درگیر فساد اداری است و اضافه بر آن ساختار اداری، قانونی و قضایی و فرهنگیاش هم به این امر چنبره بزند؛ بدون شک در صورتی که رشد اقتصادی هم داشته باشد با مشکل مواجه خواهد شد و نارضایتیهای شهروندان و ضعف خدمت عمومی را گسترش خواهد داد.
دولت یازدهم چه تدابیری برای افزایش رشد اقتصادی در سایه کاهش بروکراسی اداری در نظر گرفته است؟
برای پاسخ به این سوال باید اقداماتی که در چند سال اخیر انجام شده و یا قوانینی که تصویب و اجرایی شده را بررسی کرد. تصویب قانون جدید دیوان عدالت اداری که در سال 92 تصویب و اجرایی شد خود باعث گسترش رضایتمندی ارباب رجوع از کارمندان دولت شد و البته وجود نظارتهای قضایی توسط این دستگاه طرفدار شهروندان باعث اعمال هر چه بیشتر اصول حاکم بر رویههای اداری خواهد شد؛ اصولی مانند کرامت و استماع نظرات ارباب رجوع، انتظارات مشروع، احترام به برابری و سرعت در پاسخگویی. اجرای قوانین مرتبط با برنامه پنجم اقتصادی در بحث کوچکسازی دولت و چابکسازی آن و همچنین شکلگیری دولت الکترونیکی یا مجازی به نوبه خود در کاهش بروکراسی اداری تاثیرگذار بوده است. اضافه بر آن اجرای قانون مجازات اسلامی و مواد مرتبط با جرایم اقتصادی به نظر در کاهش فساد اداری تاثیرگذار بوده است.
تأکیدی که در دولت یازدهم بر بحث شایسته سالاری در دستگاههای اداری بوده است به نظر با مؤلفههای رشد اقتصادی و حتی توسعه اقتصادی همسویی دارد. از نظر اقتصادی کاهش تورم اقتصادی نسبت به سالهای قبل از دولت یازدهم به نظر تحسین برانگیز است. اعمال سیاستهای پولی و مالی دولت یازدهم در این زمینه نیز قابل اشاره است.
در پايان باید گفت اقداماتی که در یک دهه پیش در زمینه مبارزه با فساد اداری مانند تصویب قوانین کارآمد، نظارت قضایی، استقلال دستگاه قضایی و تصویب قوانین ضد فساد انجام شده در جای خود قابل تحسین است و تا حدودی هم تأثیرگذار بوده اما کافی نیست؛ چراکه با اعمال دقیق مواردی که گفته شد ما شاهد کاهش فساد اداری و افزایش رشد اقتصادی و در نهایت توسعه کشور خواهیم بود.
179/