موبنا – آنچه میخواهیم بگوییم هرگز این نیست که با فضای مجازی مخالف هستیم، بلکه در کنار ورود فناوریهای جدید باید راهکار استفاده از آن و ابزار کنترل مناسب را نیز در اختیار داشت. وقتی مخاطب ایرانی با خیل عظیم اطلاعات ریز و درشت مواجه میشود که نه میداند کدام درست و کدام نادرست است، چطور میتواند امیدوار باشد در دام جریانات هدفمند نیفتد؟ آیا کسی اصلاً در کشورمان به بحث سواد رسانهای توجه میکند؟ چند درصد از مخاطبان ایرانی با مفهوم سواد رسانهای و تأثیری که بر خانواده، جامعه و کشورمان دارد، آشنا هستند. همکاران ما در تمام این سالها و شمارههایی که منتشر شد، تلاش کردند آگاهی جامعه را پیرامون موضوعات حیاتی حوزه صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات افزایش دهند. سالها قبل، زمانی که کمتر کسی از ابعاد عرضه و فروش سیمکارتهای بیهویت یا همانهایی که تحت عنوان بینام و نشان از آنها یاد میشود، اطلاع داشت، برای نخستین بار مجله تلفنهمراه اقدام به آسیبشناسی عرضه چنین سیمکارتهایی کرد، هرچند که برخی مسئولان ترجیح دادند که خودشان را به نشنیدن بزنند، یا حتی قبلتر از آن زمانی که یک کمپانی خارجی در پوشش اپراتور بخش خصوصی سودای ورود به کشورمان را در سر میپروراند، از همان روزهای نخستین زیر ذرهبین مجله تلفنهمراه قرار گرفت و هربار که به بهانههای مختلف بهنوعی باعث تضییع حقوق شهروندان ایرانی میشد، بیطرفانه آن را اطلاعرسانی کرده تا مسئولانی که دچار بیتوجهی شده بودند، نیمنگاهی هم به تحرکات خارجیها در داخل کشورمان داشته باشند و حواسشان جمع شود یا نمونه دیگر همین سیمکارتها و گوشیهای ویژه کودک و نوجوان است که در همین شماره از ارائه آن توسط یک اپراتور نوشتهایم. همکاران ما در شمارههای ۲۰ تا ۴۰ در چندین شماره(حدود ۱۱سال قبل) به ویژگیها، ضرورتها و جزئیات سیمکارتهای مخصوص کودک و نوجوان و حتی کشورهایی که این نوع سرویس را در آن زمان ارائه میکردند، در شمارههای متوالی نوشتیم، ولی گوش شنوایی نیافتیم و نتیجه این شد که امروز شاهدیم، و یا اینکه مجله تلفنهمراه نخستین رسانهای بود که به واگذاری نام جام لیگ برتر فوتبال به اپراتور چند ملیتی و حذف نام خلیجفارس از روی این جام پرداخت؛ هرچند مسئولان با قدری تأخیر و البته سردرگمی بالاخره بیدار شدند، ولی یادمان نرفته که اماراتیها در زمانی که برخی مسئولان هنوز در خواب بودند، نام اتصالات، خواهرخوانده اپراتور چند ملیتی فعال در ایران را از روی جام فوتبالشان برداشته و نام لیگشان را عنوان مجعول خلیج ع.ر.ب.ی گذاشتند. با وجود آنکه صادقانه در این راه گام نهادیم، اما فعالیت بیش از یک دهه در عرصه مطبوعات کشورمان چندان بدون چالش هم نبود. در واقع در این راه و سالها، همواره فراز و نشیبهای فراوانی را تجربه کردیم و البته بیمهریهای زیادی هم دیدیم؛ از اینکه وزیر پیشین ارتباطات(محمود واعظی) در زمان مسئولیتش در این وزارتخانه ترجیح میداد تا جلسات مهم را پشت درهای بسته برگزار کند تا اینکه فقط خبرنگاران را بهصورت گزینشی به نشستهای خبری راه میداد تا مبادا رسانهای از تصمیماتش انتقادی کند! یا اینکه مسئولان فلان سازمان کمترین اعتقادی به جریان آزاد اطلاعات نداشته و هربار که مسئولان آن در مقام پاسخگویی برمیآمدند، موضوعات جاری و عادی را با بحثهای محرمانه و امنیتی تلفیق میکردند تا به هر شکل ممکن از زیر بار پاسخگویی به رسانهها فرار کنند و این روش را هم زیرکی مدیریتی خود تلقی میکردند! اینها تنها نمونه بسیار کوچکی از تلخیهای فعالیت حرفهای در حوزه رسانههای جمعی است. البته نه ما، بلکه همه رسانههای بیطرف هیچگاه از چنین تلخیهایی دلسرد نشده و نخواهند شد، چراکه پیشرفت و توسعه کشورمان از راه توجه به همین رسالت رسانههای جمعی است. همه میدانیم از رسانه بهعنوان صدای افکار عمومی یاد میشود، اما گاهی برخی مسئولان توقع دارند نهتنها از آنها نقدی بابت عملکردشان نشود، بلکه بهتر میدانند رسانهها صرفا اقدام به تمجید از آنها کنند! در پاسخ به این افراد باید گفت یک رسانه حرفهای با نقدهای سازنده مسیر پیشرفت جامعه و کشورش را فراهم میکند و اگر قرار است کسی از اقدامات ریز و درشت برخی آقایان مسئول تعریف و تمجید کند، بهتر است چنین وظیفهای را بر عهده روابط عمومیشان بگذاریم و اجازه دهیم رسانهها به رسالت حرفهای خویش مشغول باشند. در پایان به این نکته هم اشاره میکنیم که در همه این سالها تلاش کردیم گزارشهای فرایندمدار را جایگزین اخبار رویدادمدار کنیم تا هر آن چیزی که به نفع کشورمان است را تقویت کرده و دچار روزمرگیهای رسانهای نشویم.
منبع: مجله تلفن همراه | ابوالفضل شاکری