برنامه کروبي در حوزه فناوري اطلاعات
متن اين بيانيه به اين شرح است:
احياي برنامهريزي، کاهش وابستگي به نفت، در کنار خارج کردن درآمدهاي آن از سبد دولت و نيز بسط و احياي حقوق شهروندي و اقليتهاي قومي و مذهبي که در بيانيههاي مهدي کروبي به آنها اشاره شده است جز به مدد استفاده توامان از فناوريهاي نوين و نوآوري با سرعت و دقت موردنظر ممکن نيست. در قرن حاضر که در کشورهاي پيشرفته کليه حرفهها نظير کارگاههاي صنعتي، رستورانها، توليدکنندگان، شرکتهاي خصوصي، دولتي و غيره براي بالا بردن بهرهوري و رفاه حال شهروندان به استفاده از فناوري اطلاعات مبادرت نمودهاند، ما هنوز در ابتداي راه هستيم و با توجه به عزم راسخ ايشان براي رسيدن به آن اهداف والا، عنايت
خاص به حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات ضروري ميباشد.
اين امر موجب شد تا در کنار محورهاي برنامههاي کلي در امور مختلف، سند سرفصلهاي برنامههاي ايشان در حوزه فناوري اطلاعات به صورت مجزا تدوين شود تا نه جزيي در کنار برنامههاي ديگر، که چتري بر فراز همه آنها باشد.
امروزه با رشد روزافزون علم و کاربرد فناوري، مزيت رقابتي کشورها بيش از آنکه به منابع طبيعي متکي باشد، به دانش و خرد جمعي با محوريت نيروي انساني وابسته است که آن خود مزيت رقابتي در حوزه علم و فناوري محسوب ميشود.
بدينگونه الگوي توسعه کشورها از منابعمحوري به دانشمحوري تغيير يافته و در اين ميان فناوري اطلاعات و ارتباطات نه تنها نقش زيرساختي که پيشبرنده و شتابدهنده پيشرفت و توسعه است.
متاسفانه عدم درک اهميت فناوري اطلاعات به عنوان پيشبرنده، تسهيلکننده و شتابدهنده کليه طرحهاي خرد و کلان حوزههاي ديگر نظير آموزش، بهداشت، کشاورزي، صنعت و غيره سرمايهگذاري باعث شده است آن عزم راسخي که در پيشبرد حوزههاي ديگر نظير فناوري هستهاي هست در عرصه فناوري اطلاعات وجود نداشته باشد و اقدامات لازم و موثر براي تدوين، تصويب و تبيين سياستها، راهبردها و طرحهاي جامع در اين خصوص انجام نگيرد.
حساسيت موضوع و نقش غيرقابل انکار فناوري اطلاعات در امر شتابدهي به توسعه، کاهش فساد و افزايش کرامت انساني شهروندان براي اهل فن روشن است و همين امر باعث شد تا در ستاد، سرفصلهاي اصلي اين حوزه و چالشها و موانع موجود مطالعه و گردآوري شود تا دربرگيرنده دغدغههاي صاحبنظران، فعالان و کاربران درگير در اين حوزه تامين و پشتوانهاي علمي و تجربي براي فعاليتهاي آينده گردد.
ذکر اين نکته نيز لازم است که اثربخش بودن هرگونه راهکاري در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات بدون توجيه تصميمگيرندگان اصلي و مسوولان رده بالاي کشور در زمينه اهميت و جايگاه فناوري اطلاعات در امر توسعه کلان ممکن نيست.
از گامهاي ارزنده آقاي کروبي در آينده و در کسوت رياستجمهوري کوشش براي تغيير بينش بزرگان در اين زمينه خواهد بود تا به اين نتيجه حائز اهميت رسيده و توجيه گردند که بدون توجه به فناوريهاي ارتباطي و اطلاعاتي پيشرفته و سرمايهگذاري و برنامهريزي مناسب در اين خصوص، نميتوان به تمامي اهداف موجود در سند چشمانداز بيستساله با سرعت و کارآيي مورد نظر رسيد و به قدرت اول منطقه بدل شد.
اميد است که با موفقيت در اجراي اين برنامهها شاهد بهبود شاخصهاي مطرح در حوزه فناوري اطلاعات نظير شاخصهاي توسعه، زيرساختها، دسترسي به اطلاعات و رسوخ (diffusion) که در چند سال اخير و با عملکرد ضعيف دولت نهم در عرصه بينالمللي دچار افت بوده، محقق گردد.
سرفصلهاي برنامههاي پيشنهادي در ادامه تقديم ميشود.
1 – جذب و تربيت نيروي انساني متخصص
2 – احيا و بسط قوانين در حوزه IT
3 – توسعه زيرساختها
4 – حمايت و پشتيباني از توليد محتوا
5 – پيگيري اجراي سند راهبردي و تدوين نظام جامع در حوزه فناوري اطلاعات
6 – فرهنگسازي در حوزه اينترنت
7 – اهميت به فعاليتهاي بينارشتهاي (interdisciplinary)
در پايان اين بيانيه آمده است: توسعه همهجانبه و نوآوري در دنياي به هم پيوسته و فناوري محور کنوني جز در سايه تعامل نزديک مختصصان رشتههاي گوناگون امکانپذير نميباشد. فناوري اطلاعات و ارتباطات ديگر مختص به سازمان خاص يا فعاليتهاي صرفا علمي- پژوهشي نبوده و امروزه در کنار برق و آب
و تلفن جزء جداييناپذير و اساسي در هر صنعت و حرفهاي است.
با ظهور و گسترش شبکههاي اجتماعي آنلاين و پيچيده شدن صنايع مختلف، علوم گوناگوني نظير جامعهشناسي، کامپيوتر، مديريت، انسانشناسي، اقتصاد، روانشناسي و غيره ميبايست با يکديگر و شانهبهشانه هم فعاليت کنند و به زبان و فهم
مشترک برسند. در نتيجه بذل توجه لازم به فعاليتهاي بينارشتهاي و ايجاد بسترهاي لازم براي رشد اين فعاليتها توصيه
ميگردد.
اميد است با اعتقاد به برنامههاي فوق و برنامهريزي و اجراي موازي و منسجم آنها در آينده، نه تنها کشور ما ايران جايگاه شايسته خود را در نظام بينالملل پيدا کند، که توسعه همهجانبهاي در حوزههاي مختلف با استفاده مناسب و هوشمندانه از فناوريهاي نوين اطلاعاتي و ارتباطاتي صورت پذيرد تا نه تنها رفاه که امنيت رواني شهروندان نيز با خدمات بهتر و سريعتر و نظارت کارآ بهبود يابد و گامي باشد به سوي فردايي بهتر و ايراني آبادتر و سرافرازتر.